خبرنامه دانشجویان ایران: اگر از پیگیرهای فضای مجازی و خصوصا گردشگران سایت های خبری باشید، با این تیتر و عنوان زیاد مواجه شدید: "چهره سال 92".
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ هر سایت یا خبرگزاری با توجه به جهت گیری سیاسی خودش و البته با اتکاء به آرایی که خوانندگان دائمی شان یا به قول معروف تایید کنندگان همیشگی شان دارند، یک شخص یا اشخاصی را در حوزه های مختلف به عنوان چهره سال معرفی می کنند.
سایت نزدیک به آن حزب سیاسی، چهره سالش می شود فلانی و یا سایت نزدیک به آقازادهی جنجالی، چهره سالش می شود بهمانی یا همان بهرمانی. حالا بگذریم، مقصود کنایه سیاسی نیست، مثالی می خواستم بزنم.
حالا سال 92 با همه ی خوب و بدش در حال اتمام هست، نطق فوق العاده حضرت آقا در ابتدای سال در جواربارگاه نورانی حضرت رضا(ع)، حضور پرشور مردم در انتخابات 92، انتخاب تامل برانگیز حسن روحانی توسط مردم، صعود به جام جهانی فوتبال ، مذاکرات ژنو[کسی نفهمید دقیقا چه شده] و هزارویک موضوع و سوژه مهم که تا چند روز و بعضا هفته ها فکر و ذهن رسانه های مکتوب و مجازی و عموما مردم را به خود مشغول می کرد.
اما برای بچههای خبرنامه دانشجویان ایران اواسط سال 92، بزرگترین اتفاق افتاد. یکی از اعضای تحریریه خبرنامه دانشجویان ایران و عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل، از آن بچه های به قول معروف هیئتی و پایکار، در حالی که پیگیر امور تشکیلاتی این اتحادیه دانشجویی بود، با موتور تصادفی سخت کرد و شد آنچه نباید می شد.
یادم نمی رود، چهره ی آرام معین رئیسی روی تخت بیمارستان، همان روزها بود که فهمیدم میزان هوشیاری سه پانزدهم است، یعنی چه.
یعنی کما. یعنی معین رئیسی پر شور و شوخ و احساساتی و ....به هیچ کنشی، واکنش نشان نمی دهد و این یعنی خروارهای خاک غصه بر سر دوستانش و البته اول از همه خانواده اش.
روز و شب مان شده بود پیگیری وضع معین، میزان محبتی که معین به دوستانش کرده بود، آن قدر زیاد بود که هر کسی فکر می کرد معین بیشتر از همه با او دوست بوده است. حالا ما مانده بودیم و تکیه دادن بر راهروی آی سی یو بیمارستان و مفاتیح بر دست و ذکر بر لب. دوستی که پزشکی می خواند می دانست عمق فاجعه را و اینکه از این به بعد باید دید حکمت خدا در چه چیزی است.
پیشنهاد بر نیت اعمال ام داوود شد و دوستان معین قصد کردند سه روز، روزه بگیرند و در روز آخر اعمال ام داوود را انجام بدهند تا شاید بار دیگر چشمشان که چند روزی است به شقایق نگران است، به چهره معین روشن شود.
اما لحظات بامدادی 2 شهریور حکمت خدا بر آن شد که زادهی 9 دی 69، در حالی که بیست و سه بهار را بیشتر تجربه نکرده بود، رهسپار دیار ابدی شود و دوستانش ماندند با روزه هایی که به روز سوم کشیده نشد.
روز دوم شهریور 92، یکی از نویسنگان خبرنامه دانشجویان ایران، خودش خبر شد و به همان اصطلاح معروف بین خبرنامه ای ها "معین رفت رو تاپ" / باید یکی می نوشت، مگر گریه امان می دهد؟ کسی که روزی خودش می نوشت "به گزارش خبرنگار خبرنامه دانشجویان ایران" حالا خودش اصل خبر شده و ما گزارشگر این حادثه.
چهره سال 92 با احترام به همهی شخصیت های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، از نظر ما معین رئیسی است. کسی که وجودش مایه خیر و برکت بود و یادش بیرون کننده غصه ها، خبرنامه دانشجویان ایران به خود می بالد در روزگاری شخصی به نام معین رئیسی در فضایش نفس کشیده و به رسم قالب همیشگی خبرنامه؛ معین رئیسی می نوشت: "به گزارش خبرنگار خبرنامه دانشجویان ایران"
یادم نمی رود برای گرفتن گزارش از مراسم 13 آبان سال 89، با معین به لانه جاسوسی رفتیم. مخابره اخبار می کردیم، عکس می گرفتیم. به من پیشنهاد داد روی بلندی برویم تا عکس ها عظمت جمعیت را بیشتر مشخص کند و راست هم می گفت. با هم رفتیم روی بلندی و آن روز هم گذشت. حالا در حدود سه سال بعد از آن مراسم و در حدود شش ماه بعد از پر کشیدن معین، من در فرش ماندم و او رو به بالا رفت، رو به عرش، رو به بلندی
ای راهیان کوی محبت سفر بخیر/ تا باز کی بسوی هم افتد گذار ما