به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ 27 و28 اردیبهشت سال 60، اولین جلسات مناظره د رمورد مباحث ایدئولوژیک برگزار شد. آنچه بیش از متن مناظرات و مباحثات پیرامونی آن مهم به نظر می رسید، این بود که به واسطه انقلاب اسلامی فضای آزادی برای بیان صریح اعتقادات مهیا شده بود. همه آنهایی که به حل مسائل از طریق مباحثه و مناظره معتقد بودند، در این جلسات شرکت می کردند. اگرچه برخی نظرشان ابدا تغییر نکرد، برخی که سبقه دفاع از اصول مباحث اسلامی را داشتند، بعدها منکر همین اصول شدند و برخی نیز به خاطر اینکه تغییری در مواضع و اصولشان پدید نیامد، کانون هجمه توهین ها و تهمت ها شدند.
برخلاف گروهی که در مناظرات شرکت می کردند و در دفاع از اصول از اعتقاداتشان حاضر به بحث و جدل بودند، گروهی مناظراه ها را تحریم کردند. مجاهدین خلق(منافقین)، نهضت آزادی، جبهه ملی و نماینده بنی صدر حاضر به شرکت در این جلسات نشدند.
مشاهده متن مناظرات، فضایی سرشار از احترام است. علیرغم غیر منطقی بودن مباحث توده ای ها ، آنچنان که مشخص است آیت الله مصباح که در آن مناظره به نمایندگی از حوزه علمیه آمده بود، بانهایت احترام با آنان سخن می گفت و البته نمایندگان حزب توده و فداییان خلق نیز با رفتاری مشابه در جلسه شرکت داشتند. انتقاد طبری و فرخ نگهدار از آنانکه به این مناظره نیامده بودند، در نوع خود اهمست داشت. فرخ نگهدار نماینده فداییان خلق مناظره را اینطور شروع می کند: اوّل مىخواستم از غیبت تعدادى از سازمان هایى که به این مراسم دعوت شده بودند ولى به دلایل مختلف حضور نیافتند، انتقاد کنم و بگویم شرکت در این بحثها روشى منطقى و اصولى و در راستاى نزدیکى و تفاهم نیروهایى است که در داخل براى آزادى میهنشان تلاش مىکنند. و اعلام مىکنم که انتقاد بر اساس سانسور درست نیست و راه مبارزه با سانسور، خودسانسورى و حذف کردن خود نیست. در این راه باید مبارزه کرد تا بدست بیاید. همانگونه که مشاهده مىکنید امکانات جدیدى براى طرح افکار و عقاید و تبادل نظر فراهم شده است، لذا باید بکوشیم که از این فرصت فراهم شده بیشتر استفاده شود.
احسان طبری (حزب توده)از ابتکار شورای سرپرستی صدا و سیما تشکر کرد و گفت:« بنده در ابتدا خواستم از این ابتکار درست شوراى سرپرستى سیماى جمهورى اسلامى ایران، تشکّر کنم، که چنین جلسهاى را ترتیب دادند. و همین طور اظهار تأسّف مىکنم که برخى سازمانها و گروهها حتّى براى اجراى رهنمود امام، بویژه در مورد حکومت قانون در سال کنونى و پیاده کردن قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران در این جلسه شرکت نکردند. این نوع بحث و مقابلهها با شرایط کاملا صحیح و درست و منطقى، کارى سودمند است و بهتر آن که همه سازمانها به بسط و گسترش چنین فرهنگ درست و صحیح و فرهنگ انسانى و آزادى خواهانه در داخل جامعه کمک کنند. »
آیت الله مصباح یزدی نیز پس از نام و یاد خدا اینطور آغاز می کند:« اکنون که به توفیق الهى و به برکت انقلاب اسلامى ایران موفق شدیم در یک محیط آزاد، مباحث و مسائل ایدلوژى را مطرح کنیم، شایسته است به پاس این نعمت عظیمى که خدا به ما مرحمت فرموده است، خود را از هر گونه تعصّب شخصى و گروهى دور نموده و سعى کنیم که همه همّ خود را مصروف روشن نمودن حق و حقیقت نمائیم تا بینندگان محترم و تمام ملّت ایران که بار این انقلاب را بدوش کشیدهاند [و تمام حق جویان] حقیقت را بهتر درک کنند و اگر شبهه هایى در اذهان هست، بر طرف شود. شاید این گونه تصوّر شود که با توجه به موقعیت جنگى کشور، اکثر شنوندگان و بینندگان حوصله شنیدن و پرداختن به مباحث فلسفى را ندارند و بخاطر وضعیت خاصى که الآن در مرزهاى کشور وجود دارد، افکار متوجّه مرزها مىباشد و خاطر عموم مردم بواسطه مسائل جنگى آشفته به نظر مىآید، پرداختن به این مباحث بى مورد است. ولى با الهام از کلام امیرالمؤمنین(علیه السلام) مىتوان ضرورت و اهمیت این نوع مباحث را حتّى در زمان جنگ نیز دریافت. در جنگ جمل و در گرماگرم پیکار با دشمن، آنگاه که شخصى در پى طرح مسألهاى درباره توحید برآمد، اصحاب آن حضرت به وى حمله کردند که مگر نمىبینى امیرالمؤمنین(علیه السلام) در چه موقعیتى قرار دارند! و چه آشفتگى خاطرى وجود دارد! در چنین موقعیتى شما مىخواهید درباره توحید سؤال کنید!؟ در حالى که اذهان متوجّه دشمن است، این گونه مسایل را مطرح مىنمایید!؟ حضرت على(علیه السلام) فرمود اجازه بدهید حرفش را بگوید. ما براى همین مسأله مىجنگیم. جنگى که با دیگران داریم، جنگ ایدئولوژى است. جنگ مکتب هاست. ما مىخواهیم بندگان خدا را با خداى خود آشنا کنیم. همه این جنگها و خونریزىها و... به خاطر روشن شدن حق است. حضرت على(علیه السلام) با کمال آرامش در میدان جنگ به بیان پاسخ آن سؤال پرداختند و اینک ما نیز از این عمل درس و پند مىگیریم که به هنگام جنگ هم باید به مباحث ایدئولوژى پرداخت و از آنها صحبت و بحث نمود و دفاع کرد و باید افرادى سعى کنند که مسائل ایدئولوژى و سایر مسایل همانند اینها را براى عموم مردم روشن کنند.»
آنچه که روشن است نفس مناظره و بحث امری پسندیده است و احترام به طرفین مناظره پسندیده تر حتی اگر بعضیاز طرفهای مناظره غیر منطقی بحث کنند.چنانکه آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال 60 خود در رابطه با همین مناظره ایدئولوژیک می گوید: «عصر مقداری از مناظره ایدئولوژیک را تماشا کردم. توده ای ها و فدایی ها خیلی بی منطق و ضعیف حرف می زدند؛ حتی نتوانستند تضاد را تعریف کنند. وقتی که تضاد را که جوهر دالکتیک استنتوانند تعریف کنند، چگونه اثبات می کنند؟»
متن کامل مناظرات را اینجا ببینید.
در زیر بخشی از مناظره ایدئولوژیک میان آیت الله مصباح و فرخ نگهدار (که اکنون ضد انقلاب خارج نشین است) را می بینید: