به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نحوه برخورد و ادبیات حسن روحانی با منتقدین حالا وارد مرحله جدیدتری شده هرچند که منتقدان با این ادبیات از ابتدای روی کارآمدن دولت جدید آشنا هستند.
محمد زعیم زاده فعال دانشجویی روایت جالبی از یک جلسه حسن روحانی پیش از انتخابات 24 خرداد دارد. جلسه ای که جمعی از دانشجویان مدتی قبل از رقابت های انتخاباتی به دیدار وی رفته و از نزدیک با وی سخن گفته اند.
این روایت را در ذیل بخوانید::
اگر اشتباه نکنم بهمن سال 91 بود که با یک جمع دانشجویی رفتیم مرکز دفتر تحقیقات مجمع تشخیص.
حسن روحانی در سالن جلسات در ساختمان شیک و تر وتمیز نیاوران میزبان ما بود.
شیخ دیپلمات آن موقع هنوز اعلام کاندیداتوری نکرده اما در تدارک انتخابات بود، این را مشاور دانشجویی اش که کنار حسین فریدون نشسته بود بعد از جلسه گفت و البته گفت که دکتر شما را می شناخته و گفته اینها به جلیلی یا لنکرانی گرایش دارند اما اجازه بدهید بیایند تا تحبیب و تقریب قلوب بشود! و البته می گفت دکتر اعتقاد دارد شانس ولایتی برای ریاست جمهوری از همه بیش تر است...
جلسه با تعریف و تمجید ما از سوابق روحانی قبل از انقلاب و دهه ی 60 و 18 تیر 78 آغاز شد و با انتقادات نمکینی(!) از سعد آباد و با تحلیلی از عملکرد دولت هاشمی و خاتمی و احمدی نژاد ادامه یافت و با بایسته های دولت آینده ختم شد...
پس از تمام شدن صحبت های بچه ها روحانی شروع به صحبت کرد. از روحیه ی انقلابی دانشجویان تعریف و گفت شما مرا یاد جوانی خودم می اندازید و اگر رئیس جمهور شوم حتما از جوانانی مثل شما استفاده می کنم! از قرار مناظره اش با رجوی گفت که رجوی جا زده و نیامده بود، از مذاکرات هسته ای دوره ی اصلاحات گفت که رهبری گفته اند هرشب در نماز شب ها برایتان دعا می کنم، از این گفت که پیام آور و واسط رهبری برای هاشمی در خصوص لزوم حضور هاشمی در انتخابات خبرگان سال 85 بوده است.
همه ی اینها را روحانی با لحنی ملایم و با لبخند گفت تا رسید به اینجا که ما در مذاکرات هدفی داشتیم و آن این بود که جلوی جنگ را بگیریم در عین حال حقوق هسته ای ما هم حفظ شود و مذاکرات لحظه به لحظه با رهبری چک می شد.
به اینجا ها که رسید صدای روحانی بالا رفت و گفت: ما همه ی فناوری را حفظ کردیم.
اینجا بود که بنده ی خدایی میان صحبت های روحانی پرید و نکاتی را از خاطرات البرادعی و اظهارات جک استروا و دمینیک دویلپن درباره ی عدم عزت مندی تیم ایرانی گفت. اینکه وقیحانه از ما خواستند فیزیک هم تدریس نکنیم و اینکه همه ی تاسیسات ما پلمپ شود و چطور فناوری حفظ شده است اگر همه ی فناوری حفظ شده بود چطور رهبر انقلاب در ماه های آخر دولت خاتمی فرمان فک پلمپ دادن و اینکه در جنگ صفین عده ای معصوم را هم به تصمیم رساندند چه برسد به ولی فقیه که معصوم هم نیست ...
از اینجا به بعد بود که روحانی بسیار بلند حرف می زد جوری که دیگر جرات نکردیم از او انتقاد کنیم...
روحانی گفت: اگر حضرت را به تصمیم رساندند مذاکره کننده "ابو موسی اشعری" بود اگر "ابن عباس" بود آن گونه نمی شد من 24 سال نماینده ی رهبری در شورای امنیت بودم این گونه که شما فکر می کنید نیست ...
آن جلسه تمام شد بعید می دانم هیچ کدام از دوستان از آن پاسخ ها قانع شده باشند اما من یکی نگران درجه ی عصبیت بالای روحانی شدم، عصبانیتی که بعد ها در مناظره ی سوم در مواجهه با محسن رضایی دیدیم و بعد از دوران ریاست جمهوری هم در مواجهه با منتقدان کم مشاهده نکردیم ... تا امروز که شاهد نشان دادن راه جهنم به منتقدان از سوی ایشان بودم، سخنانی تند که متنش از روی سایت ریاست جمهوری حذف شد اما وقتی فیلم آن بخش از صحبت ها را دیدم یاد همان جلسه ی کذا افتادم، همان لحن و همان صدا و همان ادبیات جهت تحبیب و تقریب قلوب!