خبرنامه دانشجویان ایران: یک هفته ای بود که مشترکان تهرانی اوپراتور دوم یا همان ایرانسل روی صفحه تلفن همراه خودشان هنگام وصل شدن به اینترنت علامت N یا 3G را می دیدند. در خیابان های شهر هم ویزیتور های این شرکت هم با لباس های یک دست زرد رنگ مشغول معرفی خدمت جدیدی به نام اینترنت پر سرعت بودند. اما همین خدمت و ارائه اینترنت با واکنش هایی روبه رو شد واکنش هایی که می رود تا داغ اینترنت پر سرعت را روی دل صاحبان همراه اول و ایرانسلی بگذارد.
به گزارش خبرنگار فناوری اطلاعات «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ از حدود 6 سال پیش که بحث نسل سوم تلفن همراه مطرح شد مسئولان ابتدا این خدمت را انحصاری در اختیار یک شرکت یا همان رایتل قرار دادند تا هم ضمن سنجش فعالیت ها و مخاطبان پیوست فرهنگی مناسبی را هم برای نسل جدید تلفن همراه بنویسند.
نسل سومی های تلفن همراه می توانند به راحتی ضمن مکالمه صوتی تصویر هم دیگر را هم ببینند و این خود دلیلی بود تا در همان ابتدا واکنش های تندی را به همراه داشته باشد. مراجع تقلید و کارشناسان دلسوز اعتقاد داشتند که این ارتباط منجر به گسترش فحشا می شود.
اگر منصفانه هم نگاه کنیم بی راه نبود هشدار افراد مختلف. هر مکان و هر لحطه بدون نیاز به WEB CAM و دستگاه کامپیوتر تصویر ها مبادله می شود. اما خب طی 5 سال از آغاز راه اندازی نسل جدید تلفن همراه قرار بر این بوده تا پیوست فرهنگی مناسبی برای استفاده از این خدمت ارائه شود.
از مرداد 93 که پایان مدت انحصاری خدمات نسل سوم برای رایتل بود قرار شد تا 2 اپراتور دیگر هم به باشگاه نسل سومی ها اضافه شوند و این یعنی حدود 70 میلیون سیم کارتی که از اینترنت پر سرعت و مزایای آن از جمله مکالمه تصویری برخوردار می شدند. این اتفاق در حالی میفتد که پیوست فرهنگی نسل سوم در مرحله تصویب هم قرار نگرفته و تنها از سوی وزارت ارتباطات تدوین و در اختیار شورای عالی فضا مجازی به تازگی قرار گرفته است. و این تاخیر 5 ساله یعنی تنیلی 2 دولت در نوشتن پیوست فرهنگی.
در واقع پیوست فرهنگی باید ها و نبایدها و فرصت ها و تهدیدها و راهکارهای نسل جدید را معرفی می کند که متاسفانه وزارت ارتباطات هر 2 دولت در تهیه و تدوین آن کوتاهی کردند.
تجربه تلخ استفاده از MMS در ایران شاید از ذهن کسی پاک نشده باشد. در حالی که خبر از استفاده از این فناوری آمد اما بی برنامگی و تهدید اخلاقی شدید MMS دلیلی شد تا نیامده عقیم شود و مشترکان اوپراتور های ایرانی از این فناوری بی نصیب شوند.
اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم بحث نسل سوم و چهارم خدمات موبایل در ایران یک طرفه نیست. مردم ایران هم حق دارند همگام با پیشرفت جهانی پیشرفت را احساس کنند. اما این احساس پیشرفت را نمی توان با بی خیال شدن واقعیت ها در نظر گرفت.
شاید اگر تنبلی مسئولان در تدوین پیوست فرهنگی نبود و یا اینکه شتاب زدگی برای ارائه این خدمات به 2 اپراتور دیگر وجود نداشت و اهتمام واقعی در راستای رسیدن به اینترنت ملی وجود داشت همین الان نسل سوم و چهارم در فضایی آرام در دست هر ایرانی بود.
منتقدان اعتقاد دارند وزارت ارتباطات برای رسیدن هرچه زودتر به 300 میلیارد تومان پولی که از هر اوپراتور بابت داشتن حق نسل سوم و چهارم دریافت می کند اینقدر شتاب زده عمل کرده است و به نحوی شورای عالی فضای مجازی را دور زده است.
از سوی دیگر مسئولان وزارت ارتباطات وظیفه قانونی خود می دانند که بر اساس قانون پنجم توسعه و سند چشم انداز این خدمات را ارائه دهند. البته عده ای از موافقان اعتقاد دارند سود کلانی که به جیب اوپراتور سوم می رود دلیل مانع تراشی برای رفع انحصار نسل سوم و چهارم است.
مغفول ماجرای منتقدان و موافقان در واقع همان پیوست فرهنگی و اینترنت ملی است. اینترنت ملی که با سر و صدای زیادی قرار بود حرکت کند این روزها فقط در اخبار هر از گاهی شنیده می شود یک اقدامی درباره آن صورت می گیرد. در حالی حرکت کند اینترنت ملی ایران انجام می شود که برای مثال کره جنوبی که یکی از پر سرعت ترین اینترنت ها را دارد این امر را محقق و بسیاری از مراکز پردازش خود را بومی کرده است. اما در ایران همچنان سرور ها و HOST های خارج از مرزی ایران در حال پردازش و به قولی چک کردن محتوای اطلاعاتی مردم ایران هستند.
از طرف دیگر ضعف شدید در طراحی برنامه ها یا همان appilicationهای بومی هم یکی دیگر از دردسرهاست. برای مثال هندی ها برای مقابله با واتس آپ و وایبر برنامه ای به نام هایکو را طرحی کردند که با داشتن optionهای جذاب که حتی از تصویر بازیگرانشان استفاده کرده اند توانسته اند مردم خود را به سمت استفاده از برنامه ای که میزان جاسوسی از آن به حداقل می رسد سوق بدهند اما در ایران گوگولی یا همان موتور جستو گر ملی کمترین استفاده و یا شناخت را دارد.
در جمع بندی صریح این مطلب می توان گفت تنبلی مسئولان و انتفاع یک طرفه از سودهای کلان نسل سوم و عقب ماندگی در بومی سازی پردازش اطلاعات داخلی بهترین دلیل است تا مردم ایران از حق مسلم استفاده از پیشرفت عقب بمانند. شاید نسل سوم هم مانند MMS با این رویه نیامده عقیم و فاتحه اش خوانده شود.