به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این دیدار طی مراسم با شکوهی با حضور عموم دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، اساتید و کارکنان دانشگاه انجام شد و ظهر امروز پدر شهید، خواهر و دختران او که از شهر اصفهان برای دیدار شهیدشان راهی تهران شدهاند با حضور در بالای مزار شهید بعد از گذشت 32 سال از شهادتش دیدار کردند.
دانشجویان دانشگاه نیز که چندی پیش برای پذیرایی از خانواده این شهید سلمانی کردآبادی ستاد استقبال تشکیل داده بودند با پخش گل و پوستر شهید میان دانشجویان و اهدای حلقههای گل به خانواده شهید به استقبال آنان رفتند و خانواده را تا مزار شهید سلمانی کردآبادی در جوار مزار 4 شهید گمنام مقابل مسجد دانشگاه امیرکبیر همراهی کردند.
چند روز پیش رسما خبر تشخیص هویت یکی از شهدای گمنام مدفون در دانشگاه امیرکبیر توسط کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح اعلام شد. هویت این شهید والامقام توسط آزمایش DNA از نمونه استخوانی شهید و تطبیق آن با آزمایش خانواده شناسایی شد. این شهید اصفهانی «رضا سلمانی کرد آبادی» نام دارد. او فرزند محمد و اعزامی از استان اصفهان است. شهید سلمانی کردآبادی در عملیات بیت المقدس در سال 61 و در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمده و حالا هویت پیکر او بعد از گذشت 32 سال محرز شده است. این در حالیست که او 6 سال پیش به عنوان شهید گمنام به همراه 4 شهید دیگر در دانشگاه امیرکبیر به خاک سپرده شده بود. شهید «رضا سلمانی کردآبادی» در سال 87 همزمان با ایام ارتحال پیامبر اعظم(ص) و امام حسن مجتبی(ع) به عنوان شهید گمنام در دانشگاه امیرکبیر تهران تشییع و به خاک سپرده شد.
آنچه در ذیل می خوانید حاشیه نگار خبرگزاری دانشجو از این مراسم است::
امروز مراسم استقبال از خانواده شهید گمنام تازه شناسایی شده در دانشگاه امیرکبیر با حضور صدها دانشجو و مسئولان دانشگاه و خانواده این شهید برگزار شد.
سیداحمد معتمدی رئیس دانشگاه امیرکبیر در این مراسم با اشاره به همزمانی این مراسم بزرگ با آغاز هفته دفاع مقدس و سال تحصیلی جدید گفت: باید امروز این اتفاق خوشایند را به جامعه دانشگاهیان تبریک گفت هرچند که با گذشت سه دهه از شهادت این شهید همچنان فقدانی برای جامعه شیعه و کشور ایران خواهد بود.
رئیس دانشگاه امیرکبیر ادامه داد: دانشگاه امیرکبیر همواره چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب در همه عرصهها در کنار عرصههای فنی و علمی پیشگام بوده است.
وی افزود: شاهد این مدعا تقدیم بیش از 90 شهید به انقلاب اسلامی است، شهید نجاتاللهی یکی از بزرگترین این شهداست که از اساتید این دانشگاه بودند و در زمان جنگ هم این دانشگاه همچنان پیشگام بوده است.
رئیس دانشگاه صنعتی امیرکبیر خاطر نشان کرد: قبل از انقلاب نیز دانشگاه امیرکبیر بیشترین فعالیت را در میان دانشگاهها برعهده داشت و همواره این دانشگاه نه تنها در عرصههای علم و فناوری بلکه در تمام عرصههای دینی و مذهبی و فرهنگی پیشگام بوده است.
دانشجویان افسران جوان جنگ نرم هستند
حسین یکتا جانباز و رزمنده دفاع مقدس در ادامه این مراسم با اشاره به اینکه امروز دانشگاه امیرکبیر هم میزبان و هم میهمان خانواده شهید سلمانی است گفت: امروز دانشگاه صنعتی امیرکبیر هم میهمان و هم میزبان این خانواده شهید است و افتخار ما این است که سایه خانواده شهدا بر سر ما قرار دارد.
وی افزود: دانشجویان این دانشگاه بدانند این شهدا بودند که حتی پیش از تولد آنها جانشان را برای سربلندی میهن و ادامه راه آنان هدیه کردند و این شهید بزرگوار دختر شش ماهه و دختران شش ساله و سه ساله خود را رها کرده و برای دفاع از آرمانهای انقلاب و اسلام جنگیده و شهید شده است.
این فعال فرهنگی افزود: زمانی ما رفتیم و جبهه شد دانشگاه و امروز شما آمدید و دانشگاه شده است جبهه و امروز دانشجویان افسران جوان جنگ نرم هستند و این جمع دانشجویان حاضر قول میدهند برای این شهید بزرگوار خواهری و برادری کنند.
یکتا خاطر نشان کرد: شهدا تا نخواهند هرگز خود را به ما نشان نخواهند داد و امروز با آغاز سال تحصیلی و همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس این شهید بزرگوار به این دانشگاه و این دانشجویان نظر کرده و خود را نشان داده است.
شایان ذکر است در ادامه این مراسم از خانواده شهید رضا سلمانی استقبال کردند که صدها دانشجو با شاخه گل خانواده این شهید بزرگ را از درب ورودی دانشگاه تا مزار شهدای گمنام در این دانشگاه بدرقه کردند.
گفتنی است در پایان این مراسم سیداحمد معتمدی رئیس دانشگاه صنعتی امیرکبیر از طرف دانشگاه سفر زیارتی مشهد مقدس و قطعهای از سنگ مزار امام حسین علیه السلام را به خانواده این شهید بزرگ هدیه کرد.
حاشیه هایی متفاوت در محیط دانشگاه
امروز حتی آسمان دانشگاه امیرکبیر متفاوت بود، انگار از زمین و زمان گرفته تا چشمان همه کسانی که اینجا بودند منتظر پایان فراق دخترانی بودند که سی سال عکس پدر را بر روی دفتر نقاشیشان طراحی میکردند و با او حرف میزدند.
گاه گاهی دردودلی میکردند و در آخر کاغذ خیس شده از اشکهای چشمانشان را در گوشهای از اتاق بر بالین میگذاشتند تا شاید باز هم پدر را در خواب ببینند.
همه منتظر بودند ببینند کدام یک مشتاقتر دیدار یاری هستند که سالها از خانواده دور بوده است.
خانوادهای که از اصفهان عازم شده بودند تا گوهر یکی یکدانهشان را در آغوش بگیرند و درد سالها دوری را به پایان برسانند.
پدر، خواهر، برادر و فرزندان این شهید بدون لحظهای توقف میآمدند و صدها دانشجوی دختر و پسر پذیرای پایان دادن به این فراق بودند.
دانشجویان تلاش میکردند تا با خانواده این شهید همدل شوند و بگویند که ما رشادتهای شما، همسر و فرزندانتان را فراموش نکردیم و تا پای جان در این راه ایستادهایم.
خانواده این شهید بزرگ از راه رسیدند، جنب و جوشها دور آهسته به خود گرفت همه با احترام کنار ایستادند، اول از همه پدر شهید بود که دوید، بیآنکه متوجه کسی شود و یا از حضور صدها دانشجو و مسئول آگاهی پیدا کند.
پدر شهید میدوید، زانوهایش سست میشد، به زمین میخورد و انگار هر چه در توان داشت گذاشته بود تا به فرزندش برسد.
لحظات زیبایی بود لحظهای که پدری پس از سی سال در کنار فرزندش آرام نشسته بود.
معلوم نبود چه زمزمه میکرد، نوههایش و عروسش دورش را گرفته بودند، اشک چشمانش معلوم نبود خبر از شادی دارد یا از غمی که سالها بر دلشان سنگینی کرده است، هر چه بود شکرگزار خداوند بودند که شهیدشان در راه این مرز و بوم به اسلام هدیه کرده بودند.
روضه خوان مرثیه میسرود ولی همه از لرزش دستان پدر اشک میریختند، پدری که اکنون پیر و سالخورده شده بود، پدری که دوست نداشت با اشک ریختن فرزند شهیدش را ناراحت کند و تبسمی کرد تا همه شاد باشند اما چنین چیزی محال بود.
احساس غریبی جو دانشگاه را پر کرده بود و حاشیههایی ساخته بود متفاوتتر از همیشه، حاشیههایی که شاید ما را در فکر فرو ببرد، فکرهایی که دانشجویان آنان را روی بنرهایی نوشته بودند.
جملاتی مانند گمنامی برای شهرتپرستان دردآور است اگرنه همه وجودها در گمنامی است و یا میگویند شناسایی شدهای ولی من ایمان دارم تو هنوز گمنامی و ...
گویی برای همه دانشجویان این بهترین شروع آغاز سال تحصیلی بود آغازی متفاوت با رنگ و بویی وصفناپذیر که زبانها از توصیف آن عاجز است.
این اتفاق نادر را میتوان بزرگترین میثاق دانشجویان با شهدا، خانواده شهدا و امام شهدا نامید.