«برخی سیاستمداران هستند که به سادگی آب خوردن، تغییر خط میدهند، یک بار به چپ میزنند و بار دیگر یک راستی دو آتشه میشوند. با تغییر دولتی اصولگرا میشوند با حضور یک رئیسجمهور جدید، اصلاحطلب میشوند! همه این تغییر خطها به یک چیز بستگی دارد؛ باد کدام سو میوزد یا دولت مستقر، کدام طرفی است؟!»
وبسایت شفاف ضمن انتشار مطلب فوق به رفتار زیگزاگی «ط-ه» از مسئولان دانشگاه پرداخت و نوشت: «وی یکی از این افراد است، وی در ایام اصلاحات یکباره و به دلیل استقرار دولت اصلاحات، به چپ زد و آنقدر چپکی رفت که معاون میراث فرهنگی دولت دوم خاتمی شد! او سپس در ایام انتخابات ریاستجمهوری 84، به حامی ششدانگ هاشمی رفسنجانی بدل شد. سخنان حمایتگرانه عجیب وی هنوز در آرشیو اینترنت موجود است؛ با این حال پس از پیروزی احمدینژاد که دولتی کاملا متفاوت با دولت اصلاحات بود و حتی درگیری جدی با هاشمی رفسنجانی شد؛ «ط-ه» نرفت! او باز هم در تغییر خطی آشکار، این بار به راست زد و معاون جنجالیترین نیروی احمدینژاد شد؛ یعنی اسفندیار رحیم مشایی!
در اواخر سال 87، در روزهایی که تندترین انتقادات از سوی هاشمی نثار احمدینژاد میشد و احمدینژاد نیز همه سرمایه خود را علیه هاشمی به کار گرفته بود، «ط-ه» در نامهای «فدایت شوم» برای مشایی و در حمایت تام و تمام از رویکردهای دولت نهم و سیاستهای احمدینژاد، خطاب به مشایی نوشت: «پس از شنیدن خبر استعفای بنده بسیاری از هول حلیم در دیگ افتادند و به خیال خود این استعفا را در راستای اهداف سیاسی خود معنا کردند... افتخار همکاری با جناب آقای مشایی و دولت خدمتگزار... نصیب هر فردی نمیشود و خدا را شاکرم که علیرغم مشکلات تاکنون این توفیق همراه بنده بوده است.»
شفاف میافزاید: ط-ه اما بازنایستاد! او پس از کنار رفتن از دولت، با وجود تلاش مستمرش برای کسب یک پست دیگر در دولت احمدینژاد، از ایران رفت و راهی مالزی و اندونزی شد. او در این ایام، در صفحه شخصی خود در فیسبوک، تندترین انتقادات را نثار محمود احمدینژاد و دولتش کرد. انگار نه انگار که تا همین چند هفته پیش، عضو شاخص دولت محسوب میشد! وی پس از پیروزی روحانی در انتخابات یکباره و کاملا ناگهانی به ایران آمد. حتی سعی کرد نام خود را به عنوان یکی از وزرای پیشنهادی کابینه دولت یازدهم، معرفی کند، اما چنین نشد! سپس سعی کرد، معاون یکی از وزرا شود، باز هم نشد! او اما ناامید نشد و از طریق محمد هاشمی (برادر آیتالله هاشمی رفسنجانی) به میرزاده معرفی شد و پست گرفت و شروع به کوبیدن دولت احمدینژاد کرد.
ترفند زنجیرهای آمریکا تعلیق تدریجی برنامه هستهای ایران
پیشنهاد آمریکا بازسازی سیاست قدیمی اوراقسازی و حذف تدریجی سانتریفیوژهای ایران است.
در حالی که همچنان بحث و گمانهزنیها درباره پیشنهاد قبلی آمریکا به ایران مبنی بر قطع ارتباط میان سانتریفیوژها به جای کم کردن تعداد آنها ادامه دارد، آسوشیتدپرس از ارائه یک پیشنهاد دیگر توسط نمایندگان واشنگتن در مذاکرات هستهای خبر میدهد. براساس این پیشنهاد ایران میتواند نیمی از سانتریفیوژهای فعلی خود - 4500 سانتریفیوژ از 9400 سانتریفیوژ- را حفظ کند. معنای این پیشنهاد حذف 3900 دستگاه سانتریفیوژ میباشد.
قطع اتصالات سانتریفیوژها پیشنهاد فریبکارانه مشابهی است که از سوی آمریکاییها ارائه شده است. آمریکاییها پیش از این مدعی بودند ایران باید 1500 سانتریفیوژ داشته باشد.
اما صرف نظر از چند و چون این اظهارنظرها، تکلیف لغو تحریمها همچنان در محاق ابهام است و آمریکاییها قصد دارند وعده لغوتحریمها را به 10 سال دیگر حواله دهند! ایران براساس توافق ژنو به تعلیق غنیسازی 20 درصد در فردو پرداخت و تمام ذخایر سوخت 20 درصد خود را اکسید و خنثیسازی کرد! در این مدت ادامه ساخت راکتور اراک نیز متوقف شد و به نظر میرسد پیشنهادهای جدید ادامه همین سیاست تعلیق تدریجی است!
نفوذ ایران از بغداد تا بیروت غرب را شوکه کرده است
«ایران مانند جنگ افغانستان و عراق و سوریه، در جنگ علیه داعش نیز برنده است».این مطلب را روزنامه لبنانی النهار منتشر کرد و نوشت: ایران عضو ائتلاف اشغال افغانستان در سال 2001 نبود و حمله به آن را نیز تایید نکرد، اما امروز یکی از قدرتهای مهم و تاثیرگذار در این کشور است و همه بر نفوذ آن برای وضعیت فعلی و آینده افغانستان حساب میکنند. در حمله آمریکا به عراق نیز ایران عضوی از ائتلاف تاییدکننده جنگ علیه این کشور نبود. جنگی که 2 سال بعد از حمله به افغانستان به وقوع پیوست. در حالی که بسیاری میگفتند که وجود نظامی آمریکاییها در کنار مرزهای ایران تهدیدی برای تهران و نقش منطقهای آن و خواستههایش محسوب میشود و تهران از این بابت نگران است. در حالی که جنگ عراق نیز همانند جنگ افغانستان برنده آن ایران بود. به گونهای که میتوان گفت دشمن اول ایران در عراق یعنی صدام سرنگون شد و این کشور به دست طرفداران ایران افتاد و بعد دیدیم که چگونه نفوذ بیبدیل ایران در عراق آغاز شد.
النهار افزود: اکنون به اسم مبارزه با تروریسم واشنگتن میخواهد جنگ سومی را در خاورمیانه رقم بزند و برای بار سوم است که ایران از حضور در جمع کشورهای تشکیلدهنده ائتلاف بینالمللی جدید علیه داعش محروم میشود. این جا هم ایران هرگونه حملهای به خاک کشورهای خاورمیانه را محکوم میکند اما روشن است این بار نیز همهچیز به سود ایران تمام خواهد شد و نتایج آن به گونهای رقم خواهد خورد که ایران برنده این جنگ باشد.
این روزنامه نوشت: در حالی که همه فکر میکردند با شکلگیری ائتلاف جدید از نفوذ ایران در منطقه که از بغداد تا بیروت امتداد دارد. کاسته خواهد شد ناگهان اتفاقی افتاد که همه شوکه شدند و در برابر واقعیت جدید سر تسلیم فرود آوردند. صنعا به دست الحوثیها، دوستان ایران که از دل و جان شیفته ایران هستند و از لحاظ فکری نیز به آن تمایل دارند، سقوط کرد. با این سقوط فرضیه عبد ربه منصور هادی، رئیسجمهوری یمن نیز باطل شد. اکنون میتوان گفت که دامنه نفوذ ایران از شمال خاورمیانه به جنوب آن گسترش یافته است. یمن نیز به جمع کشورهای بزرگ منطقه که درگیر مسائل بزرگ خاورمیانه هستند، پیوست.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، نویسنده در ادامه تأکید میکند: کسی که از آسمان منطقه را ببیند و جزئیات را پیگیری کند به خوبی میبیند که قدرت کدام کشور در خاورمیانه از همه بیشتر است. کشوری که بر سراسر خاک جغرافیایی خود کنترل دارد اکنون به کمک قدرت و سیاست خود میرود تا دیگر کشورهای منطقه را نیز به زیر نگین خود بیاورد. ایران امتحان خود را در افغانستان و عراق پس داده است. در حالی که آمریکا از زمین و هوا این دو کشور را به اشغال خود درآورد در آخر ایران برنده ماجرا شد و به جایگاهی رسید که حرف اول و آخر را خودش در آن کشورها میزند. حالا که آمریکا فقط قرار است از آسمان وارد میدان شود دیگر بدیهی است که برنده نهایی چه کسی خواهد بود. کسی که بر دریاهای سهگانه مدیترانه، خلیج فارس و دریای عمان و دریای سرخ اشراف دارد و دامنه نفوذش را به سواحل آنها رسانده است. آیا کسی میتواند منکر این قدرت شود؟