به گزارش جام جم، ویژگی مهم همه این برنامه ها این بود که تخته سیاه را به محیط تلویزیون آورده بودند.مثلا راستگو توانست کلاس های معروفش را تشکیل دهد و مفاهیم دینی را به شکل ساده و در عین حال جذاب به مخاطبان کم سن و سال خویش عرضه کند.
او در این راه از بخشهایی همچون بازی با کلمات و راز دایرهها بهره گرفت و وجه سرگرم کننده برنامهاش را تقویت کرد. قصهگویی یکی از مهمترین نقاط قوت کار راستگو بود که با بیانی شیوا برای مخاطب کودک و نوجوان قصههایی را روایت میکرد که بسیاری از آنها نوشته خود او بود. یکی از نکاتی که مخاطبان کمسن و سال آن سالها از شیوه اجرای راستگو به یاد دارند نوشتن با دو دست بود که در آن مهارت خاصی هم داشت و برای مخاطبانش بسیار عجیب و سوالبرانگیز بود.
به موازات آن در همان ایام محسن قرائتی، سلسله برنامه های درسهایی از قرآن را بنیان گذاشت که همچنان پس از گذشت بیش از سه دهه عصرهای پنجشنبه روی آنتن شبکه اول سیما میرود؛ برنامهای که طیف سنی بزرگسال را هدف قرار داد و در آن هنوز که هنوز است قرائتی همچون یک خطیب زبردست به مفاهیم دینی و اخلاقی می پردازد. او در این برنامه در برابر انبوهی از مخاطبان نشسته و اجرای مسلطی را ارائه میکرد؛ شیوه ای که تا هم اکنون نیز ادامه یافته است. برای مثال می توان به حکایتهای طنزآمیز کوتاه وی در هر برنامه اشاره کرد که از جمله جذابیتهای برنامه درسهایی از قرآن برای مخاطب عام به شمار میرود.
زنده یادحسن نیرزاده نیز یکی دیگر از معلمهای بنام تلویزیونی است که در اوایل دهه60 برنامه ای باعنوان بروبچههای پشت پنجره را روی آنتن شبکه اول سیما برد؛ کاری ساده که بازهم همچون دو برنامه قبلی در آن تخته سیاه نقش ویژهای داشت . این معلم کهنهکار که کارش را از سال 1333آغاز کرده بود، با استفاده از روش تدریس باغچهبان به روش تدریس جدیدی برای یادگیری الفبای فارسی دست پیدا کرده بود و همان را در یک برنامه تلویزیونی اجرا میکرد که با استقبال خوب مخاطبان کودک و نوجوان مواجه شد. در این میان آنچه که شیوه ابداعی نیرزاده راجذابتر کرد، چهره خاص، صدای گرم و گیرای او بود که حتی مخاطب بزرگسال را نیز مجذوب خویش میساخت. پس از او کمتر معلمی با این چنین ویژگیای در قاب کوچک ظاهر شد.