فیلم سینمایی «قصهها» آخرین ساخته رخشان بنیاعتماد کارگردان سینمای ایران است که در سی و دومین دوره از جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ شرکت کرده بود، دارای یک قصه بی سر و ته است که شاید اگر گفته شود که تنها چیزی که در آن دیده نمیشد قصه و خط داستانی بود پُربی راه نگفته باشیم.
رخشان بنی اعتماد در «قصهها» چیزی برای ارائه نداشته و در آخرین ساختهاش، گذشته خود را به رخ مخاطب میکشد تا ببینده پیشینه فیلمسازی وی را به خاطر بیاورد و به همین خاطر به فیلم وی توجه نماید. این فیلم فاقد هرگونه ابتکار هنری بوده و فقط محملی برای شعارهای سیاسی و اجتماعی خالق آن است. «قصهها» برخلاف اسمش فاقد مولفه قصه گویی بوده و بیانیه سیاسی بنیاعتماد است که در قالب سینما آن را بیان کرده، که بعد از چند سال خانه نشینی و تنها تولید چند مستند که آنها نیز بیشتر رنگ و لعاب سیاسی داشته، تولید شده است. «قصهها» ابدا قصه ندارد بلکه اگر آن را یک نوع خودستایی محض ندانیم لااقل باید گفت صرفا یک تفریح عاطفی برای کارگردانش بوده است. این فیلم فاقد هرگونه ساختار دراماتیک است و شاید به جرئت بتوان گفت که فاقد هر نوع ساختاری بوده است.
اتفاقی که این روزها بسیار خبرساز بوده است حضور فیلم سینمایی «قصهها» در جشنواره فیلم ونیز بود. این فیلم در حالی در جشنواره فیلم ونیز شرکت کرد که حضور فیلمهای ضد ایرانی در جشنوارههای بینالمللی پُرنگتر از همیشه بوده است. این فیلم پس از حضور در این جشنواره و در حالی که کارگردان آن هیچ امیدی برای دریافت جایزه نداشته و به ایران مراجعت کرده بود، ولی پس از رسیدن به ایران از طرف رئیس این جشنواره از وی دعوت میشود تا به ونیز رفته و در مراسم اختتامیه این جشن شرکت کند. همانطور که در خبرها نیز آمده است در مراسم اختتامیه هفتادویکمین جشنواره فیلم ونیز، فیلم سینمایی «قصهها» جایزه بهترین فیلمنامه قدیمیترین جشنواره سینمایی جهان را از آنِ خود کرد!چند نکته در این میان در خور توجه است. فیلم سینمایی «قصهها» که به اذعان اکثر منتقدان و آنهایی که این فیلم را در جشنواره فیلم فجر دیده بودند فاقد مفهومی به نام قصه و فیلمنامه بود، توانست از یکی از بزرگترین جشنوارههای سینمایی جهان جایزه بهترین فیلمنامه را کسب کند. جایزهای که سیاسی بودن این جشنواره را بر همه عیان نمود و این جشنواره اعتبار هنری خود را فدای مقاصد سیاسی گردانندگان اصلی خود نمود. زیرا جایزهای را به این فیلم اختصاص دادند تا که این فیلم فاقد آن بود.
نکته دیگر که در این روزها جالب توجه بود موضعگیری وزیر ارشاد در قبال این فیلم بود که در فاصله کمی رئیس سازمان سینمایی آن را تکذیب کرد و اعلام کرد که رسانهها در انتقال منظور وزیر اشتباه کردهاند. وزیر در موضعگیری در قبال این فیلم گفته بود: «این کاری است که باید با آن برخورد کرد. بعضی فیلمها دست روی بعضی زخمها و نقاط سیاه میگذارند و این نگاه را به دنیا عرضه میکنند که کار نادرستی است ... الان داریم بحث میکنیم این فیلم نامناسبی است و چرا در صحنه بینالمللی حضور پیدا میکند. بنده سؤالم این است که چرا به این فیلم مجوز ساخت داده شد؟ ... وزارت ارشاد مجوز میدهد شما در جشنوارهای شرکت کنید در حالی که برای این فیلم چنین مجوزی صادر نشده است.» این سخنان وزیر و موضعگیری به موقع ایشان نشان از اهمیت موضوع برای ایشان داشت و این در حالی بود که وزیر در قبال یک فیلم سیاه موضع صحیحی اتخاذ کرده بود ولی حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی گفت: «بنده با شخص دکتر جنتی گفت وگو کردم و ایشان تاکید کردند سخنانشان در گفت وگوی اخیر به درستی منتقل نشده و مطالبی که در این مصاحبه اشاره شده ناظر به هیچ فیلم خاصی نبوده است.»
اما اگر وزیر نیز چنین سخنی نگفته باشد و سخنانش ناظر بر هیچ فیلمی نبوده باشد باز این سوال باقی است که آیا وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید که با مشی اعتدالی در حال حرکت است از فیلمی در قد و قواره «قصهها» حمایت میکند تا با حضور در جشنوارهای سینمایی تصویری غیرواقعی از ایران به جهان عرضه کند و موفق به کسب جایزهای از دستان چدنی دشمنان قسم خورده این انقلاب شود؟
نکته دیگری که جای ذکر آن در این بحث است نگاه رهبر فرزانه و فرهنگپرور انقلاب اسلامی است که در قبال تمام حوزههای فرهنگی حساسیت داشته و از کنار هیچکدام از این موارد بدون موضعگیری و جهتگیری عبور نکردهاند. ایشان در بیانات خود در ارتباط با جشنوارههای سینمایی خارجی فرمودهاند: «من از این جوایز خارجی خیلی خوشحال نمی شوم چرا که این جشنواره های سینمایی معمولا اهداف خاصی دارند.» و این همان خط قرمزی است که هنرمند و مدیر فرهنگی هنری انقلاب اسلامی باید آن را برای خود در نظر داشته باشد و دل در گرو جوایز جشنوارههای خارجی نداشته باشد، زیرا همان طور که رهبر انقلاب فرمودهاند این جوایز با اهداف خاصی به آثار هنری تعلق میگیرد.