از لوازم تفوق دیپلماتیک در ارتباطات بین المللی یا لااقل تساوی و قرار نگرفتن در موضع ضعف، تلاش برای دست یابی به علوم و فناوری و وارد کردن دستاوردهای حاصل از آنها، در دیپلماسی است که از آن به عنوان «دیپلماسی علمی» یاد میشود. مسئلهای که در بند ششم از سیاستهای کلی علم و فناوری، ار جانب مقام معظم رهبری به آن اشاره و روی آن تاکید شده است.
خبرنامه دانشجویان ایران: از لوازم تفوق دیپلماتیک در ارتباطات بین المللی یا لااقل تساوی و قرار نگرفتن در موضع ضعف، تلاش برای دست یابی به علوم و فناوری و وارد کردن دستاوردهای حاصل از آنها، در دیپلماسی است که از آن به عنوان «دیپلماسی علمی» یاد میشود. مسئلهای که در بند ششم از سیاستهای کلی علم و فناوری، ار جانب مقام معظم رهبری به آن اشاره و روی آن تاکید شده است.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ متن پیش رو، یادداشت شفاهی مسعود براتی، مدیر گروه دیپلماسی ایتان و دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی است که به نقطه اوج دیپلماسی علمی در دنیا، تاثیر آن بر دیپلماسی، کشورها متمرکز بر روی این مفهوم، اقدامات و جایگاه کشورمان در این حوزه پرداخته است.
دیپلماسی علمی مفهومی است که از بعد از جنگ جهانی دوم به طور جدی مورد توجه و استفاده قرار گرفت. در این دوره، دیپلماسی علمی بیشتر ناظر به همکاریهای علمی بین آمریکا و شوروی سابق بود که در حوزههای مختلف بهداشت، هستهای، هوا و فضا و خلاصه زمینههای علمی-فناوری انجام میگرفت. در شرایطی که تعاملات سیاسی بین کشورهای مختلف، به ویژه آمریکا و شوروی به بن بست رسیده بود، تعاملات و همکاریهای حوزههای علم و فناوری میتوانست یک ارتباط حداقلی بین این کشورها برقرار کند. در واقع تحلیلگرها به این نقطه رسیده بودند که علم و فناوری این ظرفیت و پتانسیل را دارد که بین بازیگران مختلف عرصه بین الملل، تعاملاتی پایدار برقرار کند. البته تا کنون بیشتر دیپلماسی علم مطرح شده است و کمتر شاهد صحبت از دیپلماسی فناوری بودهایم.
در حقیقت اگر بخواهیم یک تعریف عملیاتی از دیپلماسی علمی ارائه دهیم، این میشود که شما از ابزار علم و فناوری برای پیشبرد سیاست خارجی استفاده کنید و از ظرفیتهای دیپلماتیک برای نیازها و اهداف حوزه علم و فناوری بهره بگیرید. ارتباط بین علم و فناوری با سیاست خارجی، ارتباطی دو طرفه است که از یک طرف علم و فناوری به دیپلماسی خدمت میکند و از طرفی دیگر دیپلماسی به علم و فناوری. هر قدر به جلو میرویم، میبینیم علم و فناوری در عرصهٔ تحولات بین الملل دارد نقش جدی تری پیدا میکند. برای مثال از زمان جنگ جهانی دوم که بحث نظامی و اتمی مطرح شد و این مباحث اغلب دارای فناوریهای پیچیدهای در حوزههای هوایی، هوا فضا و... بودند و اندکی که به جلوتر میآییم، بیوتکنولوژی و از این دست مسایل مطرح شدند. در سالهای اخیر نیز بحث فضای سایبر و مجازی مطرح و باعث بروز بسیاری از مسائل و دغدغهها شده است. در حوزه اقتصاد نیز شاهد تاثیرگذاری فزاینده علم و فناوری هستیم. مطرح شدن مسئله اقتصاد دانش بنیان شاهدی است بر اثبات این ادعا. مجموعه اینها بازیگران عرصهٔ بین الملل که همان دولتها باشند را دارد به سمت اینکه به علم و فناوری توجه بیشتر داشته باشند، سوق میدهد.
علاوه بر آنچه گفته شد، پس از جنگ جهانی دوم نهادها و سازمانهایی بسیاری ایجاد شد که در حوزه علمی و فناوری مشغول فعالیت هستند. تا کنون در این مجموعهها معاهدات و کنوانسیونهای مختلفی نیز منعقد و تصویب شده است که از مشهورترین آنها میتوان به «معاهده ام پی تی» است. ام پی تی دارای دو وجه است. از یک نظر امنیتی-سیاسی محسوب میشود و از منظری دیگری یک معاهده علمی-فناوری که ساز و کارهای دست یابی به فناوری هستهای را مشخص میکند و سامان میدهد. البته تمرکز این معاهده بر این است که فناوری هستهای را به طور انحصاری در اختیار تعدادی از کشورها نگه دارد. از این جنس کنوانسیونها و معاهدات، در حوزههای مختلف، زیاد است.
چنان که پیشتر اشاره شد، آمریکا و شوروی در دورهای موسوم به جنگ سرد، رو به روی یکدیگر ایستاده بودند و روابط ناپایداری بین آنان حاکم بود و به قولی بگیر نگیر زیاد داشتند. علم و فناوری در قالب یک ابزار کمکی وارد عمل شد تا روابط و سیاست خارجی این دو کشور نسبت به یکدیگر به بن بست نرسد. در واقع علم و فناوری فضای تعامل بین آمریکا و شوروی را افزایش داد. اینکه چه میزان موفق بوده، فعلا مورد نظر نیست، اما همین قدر کافیست که بدانیم علم و فناوری به هر شکل ممکن مانع قطع کامل دو ابر قدرت آن دوران شد. در ایران خودمان در سند چشم انداز بندی داریم که طبق آن ایران باید در افق ۱۴۰۴ الهام بخش جهان اسلام باشد. یکی از مهمترین حوزههایی که ایران میتواند الهام بخش باشد، حوزه علم و فناوری است. چون توانمندیهای خوبی دارد. اگر به این امکان توجه جدی شود، میتوان شاهد خدمت علم و فناوری به سیاستهای خارجی خود بود. برعکس، گاهی هم میتواند دیپلماسی به حوزه علم و فناوری خدمت کند. برای مثال در حوزه هستهای که یک علم و فناوری محسوب میشود، برای اینکه بشود از این امکان علمی و فناورانه، مطابق با حقوق شناخته شده در ان پی تی بهره جست، لازم است دیپلماسی به وارد عمل شود و به کمک علم و فناوری بیاید. مثالهای زیادی میتوان از دو طرف ماجرا، یعنی مواردی علم و فناوری به کمک دیپلماسی آمده است و دیپلماسی به کمک علم و فناوری آمده است، مطرح کرد.
در حال حاضر صادرات کالاهای دانش بنیان برایمان مطرح است که دیپلماسی میتواند در ایجاد بازارهای جدید برای صدور این محصولات، به ویژه درباره به دست گرفتن بازارهای کشورهای همسایه، نقش آفرینی نماید. آمریکا و ژاپن از جمله کشورهایی هستند که در این عرصه بسیار فعال هستند. زمانی که اوباما رئیس جمهور آمریکا شد، به خاطر اتفاقاتی که در زمان رئیس جمهور رخ داده بود و فضایی تیره بین آمریکا و جهان اسلام، به مصر رفت و در قاهره سخنرانی کرد که یکی از موارد مورد تأکیدش این بود که کشورش میخواهد در حوزه علم و فناوری همکاریهای خود را با کشورهای جهان اسلام توسعه دهد. این میشود استفاده از علم و فناوری برای سیاست خارجی که آمریکا دنبالش است. آنها برای اینکه چهره خود را ترمیم کنند و جایگاه خود را بهبود ببخشند دست به این قبیل اقدامات میزند.
در این باره، پس از پیروزی انقلاب فعالیتهای در خوری صورت گرفته است، اگر چه شاید با این ادبیات، یعنی دیپلماسی علمی، شناخته نشده باشد. در حال حاضر «معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری» و «مرکز همکاریها و فناوریهای ریاست جمهوری» از یک سو و وزارت امور خارجه از سویی دیگر روی مقوله دیپلماسی علم و فناوری دارند کار میکنند. حدودا سه سال است که در وزارت امور خارجه ادارهای با عنوان همکاریهای علمی و فناوری تاسیس شده است. معاونت بین المللی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، معاون امور بین این معاونت نیز یکی از مأموریتهای اصلیشان فعالیت در حوزه دیپلماسی علم و فناوری میباشد و چندین سال است که در حال پیگیری این مسئله مهم هستند. خود معاونت علم و فناوری آقای دکتر صفدری هم عنایتی جدی به قضیه دارد. حالا اینکه موفق بوده یا نبوده داستانی است که باید بررسی شود. شاید بتوان گفت که نه خیلی ضعیف بودهاند نه خیلی قوی.
به هر حال کشور نیازمند است و باید یک فرآیندی و اجماع نظری روی بحث دیپلماسی علم و فناوری شکل بگیرد. شرایط ایجاب میکند یک تقسیم وظیفهای متناسب و مطلوب اتفاق بیفتد. آن طور تا به حال نشان دادهایم، در حوزه علم و فناوری ظرفیتهای بسیاری داریم که میتواند به دیپلماسیمان کمک کند. به خصوص دیپلماسی ما نسبت کشورهای منطقه و همسایگانمان. این پتانسیل میتواند فرصت ایده آلی را برایمان ایجاد کند. برای مثال هم اکنون عراق، به عنوان سومین کشور نفت خیز، که به جهت دانش و فناوریهای مربوط به حوزه نفت در شرایط نامطلوبی قرار دارد، آماده است تا ما دانش و فناوری خود در این حوزه را برایش صادر کنیم. این مسئله میتواند بر روی تعاملات دیپلماتیک ما با این کشور نیز موثر باشد. به عنوان مثالی دیگر، عمده کشورهای همسایه ما که کشورهای هدف ما در سیاست خارجی محسوب میشوند، در حوزهٔ علم و فناوری نسبت به ما سطحشان پایینتر است و ما میتوانیم از همین فرصت استفاده کرده و در روابط دیپلماتیکمان با آنها از این امتیاز خود استفاده و روابطمان با آنها را از جهات مختلف توسعه دهیم. ظاهرا در حال حاضر سند توسعهٔ دیپلماسی علم و فناوری یا طرح توسعهٔ دیپلماسی علم و فناوری در شورای عالی فرهنگی در حال بررسی است و در صورت تصویب نقشه راهی برای این حوزه خواهد بود.
برای داشتن یک دیپلماسی موفق و در عین حال بهرهمند شدن از همه حقوق خود در حوزه علم و فناوری لازم است با تمرکز بیشتری روی دیپلماسی علمی کار کنیم. آمریکا به عنوان پرچم دار این قضیه، آلمان، ژاپن و هند به شدت روی مسئله تمرکز کردهاند. جنبش عدم تعهد که ما نیز از کشورهای عضو آن هستیم، نیز دو سه سال است که این مقوله را دارد به طور جدی پیگیری میکند. در حال حاضر صد و اندی کشور با این مقوله آشنا هستند و بعید به نظر میرسد که کشوری توسعه یافته یا در حال توسعه باشد و به این مقوله توجهی نداشته باشد.