به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این که چه چیز باعث شده که این آدم های حق به جانب خود را محق بدانند که برای دیگران حق و تکلیف مشخص کنند که درباره فلان چیز حرف بزنند یا نه و او را بی غیرت – که یک توهین آشکار کیفری است – خطاب کنند و تهدیدش کنند ، به کنار .
این که چه طور یکی از پربیننده ترین برنامه های رسانه ی ملی هم با عادی انگاری این رفتارها و بدون تقبیح شان آن ها را نمایش می دهد به کنار . بحث اصلی این که اسطوره سازی های ما بر چه اساس و مبنایی قرار است ادامه داشته باشد . چه ویژگی هایی در اسطوره های ما وجود دارد و به عنوان مشخصه آن ها معرفی می شود ؟ مکتبی که از آن به عنوان مکتب ناصر خان ( مرحوم حجازی ) نامبرده می شود ، چه مختصاتی دارد و پیروانش چه آموزه هایی را مراعات می کنند ؟ این افرادی که در نهایت بی ادبی و گستاخی ، مثلا از غیرت به عنوان ویژگی مکتب حجازی نام می برند ، خود از غیرت چه می دانند ؟ این افراد که نام مرحوم حجازی را دست آویزی کرده اند تا بی پروا به بازیکنی که در دوره ای استقلال را ترک کرده است حمله کنند ، آیا می دانند که ناصر حجازی خود در دوره ای با ترک استقلال به تیم شهباز رفته بود و در بازی این تیم در برابر استقلال در پست مهاجم قرار گرفته بود تا بتواند دروازه تیم سابقش را باز کند ؟ به قول محمد حسین جعفریان :
«من از آن آدم ها نیستم که با هرچه طرفدار داشته باشد ، مخالفت کنم . خیلی هم فوتبالی ام اما نمی فهمم چرا حجازی که در برنامه نود با انگشت زد به کله اش و جلوی 70 میلیون ایرانی گفت : « کسی شک دارد اینجای انگلیسی ها از ما بیشتر کار می کند ؟ » اسطوره است اما برونسی نیست . چرا برای همه شبکه ها مسابقه می گذارند و برای عزیزی و برونسی و علی معلم و ... هزار نکته باریک تر ز مو دیگر وقت ندارند . این افراط و تفریط دارد ما را هلاک می کند . شما را به خدا یکی جلو بیاید و با صدای بلند این را برای مردم و مسئولان محترم شرح بدهد . این بد است . این ، افتادن از سوی دیگر بام است . یکی این دوستان را بگیرد ! »