خبرگزاری دانا در بخشی از یادداشتی با عنوان "ابهامی که به تیتراژ پایانی سریال پردهنشین اضافه شد!" مینویسد: "چندروزی است که پیامی در رسانه های مجازی رد و بدل می شود مبنی بر این که سریال پردهنشین به طور نامحسوس درصدد توجیه خلاف کاری های آقازاده هاست.
این پیام از سوی کسانی مخابره می شود که معتقدند این سریال در وهله نخست دامان روحانیون ذی نفوذ را از اتهام فرزندانشان مبرّا می کند و در مرحله بعد اثبات می کند که آقازاده های مظلوم! هم ناخواسته بازیچه دست صاحبان زر و زور و تزویر قرار گرفته اند.
سپس در ادامه یادداشت با رد این ادعا از سوی نویسنده، وی البته دست روی ابهامی میگذارد که از نظر او میتواند شبه ایجاد کند:
"به تیتراژ پایانی این سریال توجه کنید. اوایل تیتراژ در بین کسانی که به خاطر همکاری در ساخت آن مجموعه مورد سپاس قرار گرفته اند نام تولیت آستان قدس رضوی و آقازاده ایشان را به وضوح ملاحظه می فرمائید.
لابد یادتان هست که سال ها پیش وقتی بحث برخورد با آقازاده ها و نورچشمی ها مطرح شد، مشتری نخست راهروهای دادگاه مبارزه با مفاسد اقتصادی، شرکت المکاسب وابسته به کدام آقازاده بود؟ البته آخرش نفهمیدیم پرونده مذکور به کجا انجامید.
انتشار نام تولیت آستان قدس و فرزندش به عنوان همکار در ساخت این سریال می تواند بدبینی ها نسبت به انگیزه و پشت پرده ساخت آن را افزایش دهد.
نکته عجیب اینجاست که اگر تیتراژ پایانی این سریال در قسمت های نخست را در سایت آپارات جستوجو کنید، به هیچ وجه نامی از تولیت آستان و فرزندشان نخواهید دید! باید پرسید این نامها چرا هماکنون به تیتراژ پایانی پرده نشین اضافه شده و یا به بیان دیگر، سازندگان این مجموعه بنا بر چه مصلحتی از ذکر نام های ذکر شده در قسمت های آغازین سریال اجتناب می ورزیدند؟"
در همین رابطه، سایت یالثارات، ارگان رسمی انصار حزب الله نیز با انتشار یاداشتی با عنوان "آقازاده داستان «پرده نشین» را اشتباهی نگیرید!"، در صدد آدرس دادن درباره آقازادههای داستان است و اقازاده داستان را نه حامد کمیلی که بابک حمیدیان میداند و در همین رابطه مینویسد:
"محمد حسین(حامد کمیلی) خلاف کرده است. این مسئله نباید از صفحه ذهن مخاطبان پاک شود. خلافی که باید سزایش را هم ببیند تا عدالت قربانی خط دراماتیک داستان نشود. هرچند داستان به نحوی پیش می رود که گول خوردن او محوریت پیدا کند( حداقل در ذهن مخاطبان) اما واقع قضیه نباید اینگونه باشد. صفت «بی ملاحظه گی» عدالت باید کار دست خاطیان بدهد تا آرمان امیرالمومنین در عدالت که جمهوری اسلامی شعارش را داده ثمر واقعیت بدهد. پدرش انسان نیکویی است یا نیست دخلی به ماجرای محمد حسین ندارد. با همه این تفاسیر اما محمد حسین آقازاده اصلی داستان نیست. چون نه پدرش آقازاده پرور (به معنای مصطلح) بوده و نه خود آنقدر دخیل در ماجراست که بتوان آقازاده خطابش کرد.
یکی از مولفه های آقازادگی اقتصادی و سیاسی در طی این سالیان در کشور، «دست نیافتنی بودن» بوده است و اینکه همیشه «ملاحظات» نمی گذارند عدالت درباره آنها اجرا شود. مولفه دیگر «رانت اطلاعاتی داشتن» است. اینکه بداند چند سال دیگر اتوبان از کنار این مزارع رد می شود و یا اینکه نزدیکی حوزه آقای شهیدی قرار است «پتروشیمی» بزنند.
نقش بابک حمیدیان اگرچه در سایه دنبال می شود، اما خوب ایفا شده است. «پشت پرده بودن» یا «پرده نشین» بودن مولفه خاص آقازاده ها است. آقازاده ها نوچه هایی دارند که به لحاظ تیپ و شخصیت مترادف ترین حالت را به میرزایی دارند. عاشق ثروت، کینه توز و منفعت طلب که از هر فرصتی برای رشد مادی استفاده می کنند. اگرچه به سیاق قصه های ایرانی نباید عاقبت بخیر شوند و همیشه گیر می افتند، اما همه تلاش خود را برای بد نشان دادن خود می کنند.
نکته دیگری که در مورد آقازاده ها وجود دارد. یقه سفید بودن آنهاست. آنها درگل و لای نمی افتند و همیشه آرام مفاسد بزرگ خود را عملی می کنند.آقازاده داستان پرده نشین را اشتباهی نگیرید؟!"