به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ آموزش و پروش در حالی که با مسائلی همچون اما و اگرهای واگذاری مدارس به بخش خصوصی دست و پنجه نرم می کرد اما دو هفته پیش با یک نامه از محمدباقر نوبخت به اسحاق جهانگیری وارد مسئله جدیدی شد؛ مسئله ای که برای آموزش و پرورشی ها خیلی قابل توجه بود و آن حذف قانونی تحت عنوان «لغو تعهد خدمت» برای دانشجو معلمان بود.
محمدباقر نوبخت معاون نظارت راهبردی ریاست جمهوری طی نامهای به اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور خواستار حذف قانون تعهد خدمت در آموزش و پرورش شده است.
وی با این توجیه که «در حال حاضر نیازهای آن وزارت برای مشاغل آموزشی به راحتی از بین فارغالتحصیلانی که از شایستگیها و توانمندیهای بهتری برخوردار بوده و در انتظار به دست آوردن شغل و استخدام میباشند، قابل تأمین بوده» می نویسد: دیگر نیازی به هزینههای اضافی برای بورسیه دانشجویان که تضمینی هم بر وجود شایستگیهای لازم در آنان بعد از فارغالتحصیلی وجود ندارد، نمیباشد.
بنابراین پیشنهاد شده است قانون متعهدین خدمت به آموزش و پرورش از طریق ارسال لایحهای توسط دولت به مجلس شورای اسلامی لغو گردد.
قانون تعهد خدمت از کجا بوجود آمد؟
آنطور که در نامه نوبخت آمده است، با توجه به کمبود نیروی متخصص با مدارک تحصیلی دانشگاهی متناسب با شرایط احراز مشاغل دستگاههای دولتی در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، دستگاههای مذکور به ناچار بنا به ضرورت و مقتضیات زمانی از طریق بورسیه و با پرداخت هزینه تحصیلی آنان، نیازهای استخدامی خود را در مشاغل تخصصی تأمین میکردند. در وزارت آموزش و پرورش نیز به موجب «قانون متعهدین خدمت»، مصوب ۸ خردادماه ۱۳۶۹ مجلس شورای اسلامی، دانشجویان مراکز و دانشگاههای تربیت معلم و رشتههای دبیری دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مکلف شدند در آغاز تحصیل خود، به وزارت آموزش و پرورش تعهد ثبتی خدمت سپرده و از آغاز تحصیل نیز به استخدام رسمی آزمایشی وزارت مزبور درآمده و از حقوق و مزایای مربوط به مدارک تحصیلی لازم جهت ورود به دوره تحصیلی مورد نظر برخوردار میگردیدند.
بدین ترتیب برای اینگونه نیروهای انسانی، طرح از میزان نقش و توانمندی کسبشده و موفقیت خود در دوران تحصیلات دانشگاهی تضمین کاری وجود داشت و این امر یکی از نقاط ضعف اساسی دانشآموختگان بورسیهها بوده است. با این وجود با توجه به کمبود نیروی انسانی تحصیلکرده دانشگاهی، سپردن تعهد استخدامی و بورسیه دانشجویان صرفاً برای تضمین تأمین نیروی انسانی مورد نیاز وزارت فوقالذکر صورت میگرفت.
از اواسط دهه ۱۳۷۰ و با ورود کافی نیروی انسانی تحصیلکرده دانشگاهی به بازار کار، تقریبا تأمین نیروی انسانی مورد نیاز دستگاههای اجرایی (از جمله وزارت آموزش و پرورش) تضمین گردید.
با استناد به این موضوع نوبخت می گوید: بدین ترتیب از آن زمان تاکنون دیگر فلسفه وجودی و وجوبی جذب نیروی انسانی به صورت بورسیه تعهد خدمتی در وزارت مذکور از بین رفته است.
با این حال جذب نیرو به این طریق تا سال ۱۳۸۶ به قوت خود باقی بود تا اینکه با اجرایی شدن قانون مدیریت خدمات کشوری و به استناد ماده (۱۲۷) آن، «قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش» لغو گردید.
پس از 5 سال مجدداً بر اساس طرح نمایندگان مجلس، طی قانون الحاق دو تبصره به ماده (۱۷) قانون تعیین تکلیف معلمین حقالتدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی مصوب ۱۹ مهرماه ۱۳۹۱ مجلس شورای اسلامی، قانون متعهدین خدمت به آموزش و پرورش مجدداً احیاء گردید.
ناهماهنگی میان آموزش و پرورش و معاونت توسعه نیروی انسانی
با رسانه ای شدن این نامه، واکنش ها شروع شد.
از سویی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در نامه ای به نوبخت این مسئله را ناشی از تدبیر دولت برای جبران کسری بودجه دولت دانستند(اینجـــا) و از سویی نمایندگان مجلس با این دلیل که قانون تعهد به خدمت در آموزش و پرورش مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است، تاکید کردند: معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری این اختیار را ندارد که نامه ای درباره لغو یکی از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بدهد. (اینجـــا)
حتی دانشگاه فرهنگیان نیز در بیانیه ای نوشت: بحث درباره مؤثرترین و کارآمدترین شیوههای تربیت معلم و جذب بهترینها به این حرفه مقدس بحثی است تخصصی و کارشناسی و خوب است به صورت زود هنگام و قطعی در این مرحله یعنی در مرحله بحث درباره ضرورت یا عدم ضرورت التزام به قانون متعهدین خدمت برای آن تعیین تکلیف نشود. (اینجـــا)
حالا اما معلوم شد که حتی دولتی ها نیز اتفاق نظری در این باره ندارند چه اینکه علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش امروز گفت: بر اساس صحبتهایی که با آقای نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور داشتیم، مقرر شد نامهای که وی در خصوص لغو متعهدین خدمت آموزش و پرورش نوشته است را بررسی مجدد کند. (اینجـــا)
دانشگاه های تربیت معلم و کمبود نیروی انسانی و حالا لغو تهد خدمت!
روزگاری دانشگاه تربیت معلم پایگاهی برای تربیت نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش بود اما فعالیت مراکز تربیت معلم در سالهایی تضعیف شده بود تا اینکه دانشگاه فرهنگیان در سال ۱۳۹۰ پس از ابلاغ اساسنامه آن توسط محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت فعالیت خود را آغاز کرد با شکلگیری این دانشگاه جذب ۲۵ هزار دانشجوی متعهد خدمت از طریق آزمون سراسری سال ۱۳۹۱ در دستور کار قرار گرفت.
علاوه بر دانشگاه فرهنگیان، دانشگاه های خوارزمی و تربیت دبیر شهید رجایی نیز متولی تربیت معلم هستند اما با این حال آموزش و پرورش با کمبود نیروی انسانی مواجه است و حالا نیز با طرح لغو تعهد خدمت مواجه شده است.
مسئولان برای جبران کمبود نیروی انسانی طرح «استخدام فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها در آموزش و پرورش» را که از سال آینده اجرا میشود، پیشنهاد کرده اند به این ترتیب که قرار است در این طرح، دانشآموختگان دانشگاههای مختلف با اعمال گزینش و تعیین صلاحیتهای لازم و با گذراندن یک دوره عملی چند ماهه به صورت قراردادی در آموزش و پرورش، به عنوان معلم و دبیر به کار گرفته شوند.
واکاوی طرح نوبخت و چند نکته
این یک واقعیت است که تضمین و امنیت شغلی می تواند به نوعی تهدید کننده نیروی کیفی در هر سیستمی باشد چرا که فرد بورس شده با این اطمینان که شغل آینده اش تضمین است به قول معروف ممکن است تن به کار ندهد و از این جهت نامه نوبخت قابل بررسی است؛ شاید به همین دلیل است که نمایندگان مجلس می گویند: در نگاه تخصصی این موضوع باید بیشتر مورد بررسی و واکاوی قرار بگیرد.
اما شغل آموزش و پروش نیز شغلی نیست که جذابیت های لازم برای نخبگان دانشگاهی داشته باشد و از همین جهت دولت ها ناچار بوده اند برای تامین نیروی انسانی خود قانون تعهد خدمت را اجرایی کنند؛ شاید تزلزل دولتی ها و ان قلت آوردن در نامه نوبخت از این جهت قابل ارزیابی باشد.
برخی تحلیل گران، تاسیس دانشگاه فرهنگیان را در همین موضوع یعنی تربیت نیروی کیفی ارزیابی و اجرای طرح لغو تعهد خدمت را تضعیف این دانشگاه می دانند.
فرشیدی وزیر سابق آموزش و پروش می گوید: پیشنهاد لغو تعهد خدمت در آموزش و پرورش یعنی حذف دانشگاه فرهنگیان و پاک کردن مسئله تربیت معلم، یعنی هر فردی که مدرک کارشناسی دارد میتواند به مقام بالای معلمی دست یافته و به کرسی معلمی تکیه بزند و این برداشت عمیقی از معلمی نیست و بهنوعی تحقیر معلمان است.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم مشاغل را بر اساس پیچیدگیها دسته بندی کنیم، معلمی پیچیدهترین و تخصصیترین شغل است چون مخاطب آن انسان و موضوع تعلیم و تربیت است، هرچه به این پیچیدگی توجه بیشتری شود تلاش میشود تا جایگاه معلمان ارتقا یابد و هر مقدار که نسبت به آن بیتوجهی صورت بگیرد و نگاه نازل به معلم وجود داشته باشد، شأن معلمی را پایین آوردهاند بنابراین نظراتی مطرح خواهد شد که همه میتوانند معلم شوند و نیازی به تخصص خاص نیست.
نکته دیگر آن که بودجه 94 به جهت شدت نفتی بودن و کاهش قیمت نفت و پیش بینی های کارشناسان با کسری بودجه مواجه خواهد شد. یکی از راه های جبران این کسری، کم کردن نیروهای حقوق بگیر از دولت است و به نظر می رسد یکی از علل های معاونت راهبری ریاست جمهوری همین موضوع باشد.