به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ محمد زعیم زاده در روایتی متفاوت به دلایل پیروزی و قهرمانی تیم ملی کشتی پرداخته است: اگر حالتان از اتفاقات اخیر، از قضیه ی فرودگاه جده و لوزان و...گرفته است یک پیشنهاد خوب برایتان دارم، فیلم کشتی های ایران و آذربایجان و ایران و آمریکا را دانلود کنید و ببینید حتما حال و هوایتان عوض می شود.
می گویند حالا در امتداد بارانداز رحیمی، پیش‌انداز احسان‌پور، فتیله‌پیچ سیداحمد محمدی، قفل قیصر حسن یزدانی، دو خم علیرضا کریمی، سگک رضایی قلعه، خورجین تکون میثم جوکار، خیمه پرویز هادی، حنجره خراب رسول خادم حرص و جوش های امیر توکلیان و خاک آخر در خاکریز لس آنجلس از کمیل قاسمی، دیگرگونه بامدادی آمده است.
اوج این حس و حال در کشتی با آذربایجان بود، تیمی که 4 تا قهرمان جهان و المپیک همراهش داشت و 4 تا هم قهرمان اروپا، (همه را با پول از روسیه و اوکراین خریده بود) هادی عامل قبل مسابقه می گفت: «امیدواریم 4-4 در پوئن شماری یا 5-3 ببریم ،3 تا جوون های بیست و دو سه سال مون اگه به قهرمان های المپیک و جهان نزدیک ببازند واگه رضا یزدانی حریف ش رو خوب ببره، احتمال داره برنده شیم». اتفاقا یزدانی خیلی بد باخت و آن سه تا جوان نترسیدند مردانه جنگیدند یک نفس حمله کردند و همه ی حریف هاشون رو شکست دادند تا هادی عامل خداقوت پهلوان گویان هم نوا با ایرانی ها سالن لس آنجلس را روی سرشان بگذارند.
رسول خادم کشتی گیر خوش فکر دهه ی 70 ،قهرمان المپیک آتلانتا است، روس ها که خودشان مرتفع ترین قله ی کشتی دنیا هستند میگویند رسول، یک نابغه ی کشتی است. خادم چند سالی دور از کشتی بود و شده بود عضو شورای شهر. اتفاقا می گویند در شورا هم خوب بوده، موثر و در جریان، سال 85 تا نزدیکی های شهردار شدن هم پیش رفت، اما به یکباره در انتخابات چهارم شوراها در حالی که به جز لیست اصلاح طلب ها تقریبا در همه ی لیست ها هم بود انصراف داد و چسبید به کشتی.
اول مربی و مدیر فنی و بعد رئیس فدراسیون ،ساختار های غلط فدراسیون را اصلاح کرد همه ی گوش شکسته های تحصیل کرده را به کار گرفت، چسبید به پشتوانه سازی، رفت به شهرها و روستاهای دور افتاده و تیم فعلی را جمع کرد، کارشناس های کشتی می گوند دو تا تیم دیگه در همین سطح داریم، دیگه غصه نمی خوریم اگه فلانی رفت و یا بهمانی مصدوم شد چه کار کنیم، دیگه دم دم های المپیک التماس یک پیرمرد 35 ساله را نمی کنیم که جان مادرت برگرد و یک برنز برای ما بگیر...
رسول خادم نشان داد می شود و می توانیم، اگر همه چیز سر جای خودش باشد، اگر دنبال ژست نباشیم، دنبال آرزوهای محال نرویم به نقاط خیالی دل نبندیم. اگر تمرکز کنیم و تمرین و تمرین و تمرین. اگر با جوان ها صاف و صادق باشیم و بهشان اعتماد کنیم. اگر به علم روز مجهز باشیم، اگر تمرکز کنیم روی کار و حاشیه نداشته باشیم. آن وقت موفق می شویم. اگر کسی اینکارها را کرد آن وقت مثل رسول خادم در نقصان ها پاسخ گوست و در پیروزی ها از دوربین فرار می کند...
