خلاصه اینکه حضرات باید بدانند که عموم مردم و البته جریان انقلابی ماشین رای نیستند که منتظر باشند تا شما از اتاق های در بسته برایشان لیست صادر کنید و به آن رای بدهند، مسئله ی عمومی مردم چند بعلاوه چند و پایداری و رهپویان و یکتا و اینها نیست.
خبرنامه دانشجویان ایران: حضرات باید بدانند که عموم مردم و البته جریان انقلابی ماشین رای نیستند که منتظر باشند تا شما از اتاق های در بسته برایشان لیست صادر کنید و به آن رای بدهند، مسئله ی عمومی مردم چند بعلاوه چند و پایداری و رهپویان و یکتا و اینها نیست.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، محمد زعیم زاده فعال اسبق دانشجویی در تحلیلی آخرین تحرکات جریان اصولگرا در انتخابات پیشرو نوشت:
پرویز امینی در مصاحبه با وطن امروز گفته:: در هفته اول انتخابات یک دوست خبرنگار دوم خردادی که تا لحظه آخر اساسا برای رأی دادن در انتخابات تردید داشت و دارای مراوده ویژهای با خاتمی بود به من گفت که بعد رد صلاحیت هاشمی حال من بد بود و من رفتم پیش خاتمی، چراکه هر وقت حالم بد بود، میرفتم پیش حاجآقا تا روحیه بگیرم. این بار که رفتم دیدم حاج آقا (خاتمی) خیلی عصبانی است و با این مضمون که جمهوری اسلامی با تایید صلاحیت عارف و روحانی ما را چی فرض کرده است که بیاییم پشت سر کسی مثل عارف که یک تا یک و نیم میلیون رأی دارد یا روحانی که کمی بیشتر رأی دارد و اصلاحات را ضایع کنیم؟ یعنی آنها در هفته اول از زمان 20 روزه تبلیغات هم باور نمیکردند که روحانی بتواند رئیسجمهور شود.

بنابراین حمایتها تا روزهای آخر به تاخیر افتاد. حال سؤال اینکه چرا روحانی رئیسجمهور شد؟ بیش از همه به مسالهای بازمیگردد که من نام آن را "معجزه اصولگرایی" میگذارم. معجزهای که برای روحانی رخ داد و از یک بازنده، برنده ساخت. اینکه شما استدلال کنی کثرت نامزدها در برابر یک نامزد، شرایط بهتری است تا با یک نامزد واحد و مشترک، فضای گفتمانی انتخابات را به مقاومت در برابر سازش تبدیل کنی و... اینها معجزات اصولگرایی است که میتواند روحانی را رئیسجمهور کند.
2- دو سال بعد از رای آوردن احمدی نژاد، در انتخابات مجلس هشتم اصلاح طلب ها با همه ی ظرفیت شرکت کردند. لیستی هم داشتند به سرلیستی مجید انصاری تحت عنوان یاران خاتمی و با شعار "همراه شو عزیز تنها نمان به درد، کین درد مشترک هرگز جدا جدا در مان نمی شود" که البته خلاصه ی شعارشان می شد: «همراه شو عزیز، کین درد مشترک درمان نمی شود.» بماند که عبارت "کین درد مشترک" اون زمان تبدیل به طنز شده بود، اما خود اصلاح طلبان "کین درد مشترک"را احمدی نژاد و دولت او می دانستند. "کین درد مشترکی" که با توجه به نتیجه ی انتخابات مشخص شد؛ خیلی بین مردم مسئله نبوده است. حتی مسئله ی پایگاه اجتماعی خود اصلاح طلبان هم نبوده است.
3- هفته ی گذشته انتشار یک نظر سنجی معتبر -که سابقه ی نظر سنجی های دقیق در انتخابات ریاست جمهوری داشته - در خصوص میزان رضایت از دولت یازدهم خبر ساز شد. میزان نارضایتی از دولت روحانی حدودا 10 افزایش پیدا کرده است. این احتمالا در عرصه ی سیاسی خبر خوبی برای رقبای دولت خصوصا جریان اصول گراست اما آیا واقعا مشکل جریان اصول گرا میزان اقبال مردمی از دولت روحانی است؟
4- ائتلاف و نه لزوما وحدت شرط لازم برای ادامه ی حیات جریان اصول گرا ست. تجربه ی نه چندان شیرین انتخابات 92 هم این مسئله را تقریبا به بدنه ی اجتماعی این جریان مخابره کرده، اما آیا این شرط کافی هم هست؟خیر. به نظر می رسد شرط کافی مکمل برای این ماجرا پیدا کردن همان"درد مشترک" است. درد مشترکی که بتوان آن را مسئله ی جامعه هم نامید و بتوان گفتمانش کرد. این درد مشترک باید واقعی باشد و باید به خوبی در سطح جامعه گفتمان شود و گر نه بر سر جریان اصول گرا در انتخابات مجلس دهم همان خواهد آمد که بر سر جریان اصلاح طلب با "کین در مشترکشان" در انتخابات هشتم مجلس آمد.
5- شاید یکی از مصادیق این درد مشترک در پایگاه رای جریان انقلابی نحوه ی مواجهه ی عزت مندانه و البته عاقلانه با مواضع هسته ای دولت روحانی باشد، بدنه ی اجتماعی جریان اصول گرا حتما از خودش خواهد پرسید که در هفته ی پس از لوزان چه گذشت که موضع اکثر آقایان اصول گرا از سرهنگ و امیر تا حقوق دان و ادیب و صاحب سررسید! با موضع آقا سید علی آقای خامنه ای متفاوت بود؟ چرا تبریک بی معنا بود؟ چرا آقایان به گونه ای رفتار کردند که سخنان حضرت رهبر چون حاج کاظم آژانس شیشه ای جلوه کند؟ آقایان خودسیّاس پندار آیا با خودتان فکر نکرده اید که اگر بنا به این مدل سیاست مداری باشد همه ی شما روی هم انگشت کوچیکه ی هاشمی هم نمی شوید.
نکته دیگر این است که طرح دقیق این عزت مندی عین عقل است و قابل گفتمان شدن هم هست، چرا پخش دو تا مستند ساده صدای حضرات "کاسبان توافق به هر قیمت" را درآورده؟ چون در آنها خیلی مودبانه بدون اینکه به کسی توهین شود یا کسی خائن خوانده شود؛ تبیین شده که ممکن است اگر با همین فرمان لوزان برویم آخرش می شویم عراق یا خیلی جدی و علمی و دقیق گفته شده که لغو تحریم ها با این مدل توافق اتفاق نمی افتد.
6- خلاصه اینکه حضرات باید بدانند که عموم مردم و البته جریان انقلابی ماشین رای نیستند که منتظر باشند تا شما از اتاق های در بسته برایشان لیست صادر کنید و به آن رای بدهند، مسئله ی عمومی مردم چند بعلاوه چند و پایداری و رهپویان و یکتا و اینها نیست.