به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ رهبر معظم انقلاب روز گذشته در دیدار فرماندهان سپاه، با تاکید مجدد بر پروژه «نفوذ» از تمام دستگاه های کشور خواستار هوشیاری در این پروژه جدید «آمریکایی ها» باشند. ایشان در قسمتی از بیاناتشان گفتند: نفوذ اقتصادی و امنیتی البته خطرناک است و پیامدهای سنگینی دارد اما نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمن، خطر بسیار بالاتری است که همه باید مراقب آن باشند. در زمینه سیاسی نیز بیگانگان بدنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.
رهبر انقلاب در قسمتی دیگر از سخنانشان نیز با تأکید بر ضرورت بیداری عمومی در مقابل ترفندهای دشمنان افزودند: آنها منتظرند که ملت و نظام خوابشان ببرد و ده سال دیگر که مثلاً بنده نباشم، اهدافشان را محقق کنند اما ملت و مسئولان نمیگذارند امید شیطانی بیگانگان درباره به خواب رفتن ملت، در دل دشمن پا بگیرد. باید پایههای تفکر و روحیه انقلابی را چنان در کشور مستحکم کنیم که هیچ چیز در ادامه این مسیر درخشان خللی ایجاد نکند که این وظیفه اساسی همه نخبگان است.
تاکید مجدد
این هشدارهای رهبر انقلاب تنها به جلسه روز گذشته نبود است، ایشان در دیدار میهمانان مجمع جهانی اهلبیت (ع) درباره نقشه نفوذ بیگانگان که در اواخر مردادماه برگزار شد، فرمودند: "نقشهی دوّم دشمن نفوذ است؛ میخواهند در کشورهای اسلامی و در کشورهای این منطقه، یک نفوذی به وجود بیاورند که تا دهها سال ادامه داشته باشد. امروز آمریکا آبروی گذشته را در این منطقه ندارد؛ میخواهند این را بازسازی کنند. در کشور ما هم قصدشان همین است؛ در ایران هم نیّتشان این است. آنها به خیال خودشان، در این جریان مذاکرات هستهای -این توافقی که حالا نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا؛ هم اینجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول، هم آنجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول- نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را بهطور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همهی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد." (26/5/94)
نفوذ در مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی تحت عنوان شبکه نخبگان
افزایش تاکیدات رهبری مبنی «نفوذ» بیگانگان در مراکز مهم کشور به خصوص طی دوسال اخیر و در جریان مذاکرات هسته ای، به نظر می رسد این گذاره یکی از پروژه های مهم آمریکایی ها تحت مذاکرات هسته ای و در قالب «تغییر ایدئولوژیک» است، و همواره ایشان خواستار جلوگیری از این امر شده اند.
اما یکی از مراکز مهمی که این روزها و با رفت و آمدهای هیات های غربی به ایران نقش پررنگی دارد، «مجمع رهبران جوان جهانی» "Young Global Leaders" یا به اختصار YGL است، که توانسته است با استفاده از رابطه هایی در داخل ایران نفوذ کرده و اقدامات قابل توجهی انجام دهد.
YGL چیست؟
طی سالهای اخیر از سوی دولت آمریکا شبکهای جهانی متشکل از نخبگان موسوم به YGL (Young global leaders) به معنای رهبران جوان جهانی، زیر نظر مجمع جهانی اقتصاد شکل گرفته که بهدنبال شبکهسازی بینالمللی با اهداف مورد نظر دولت آمریکاست. تعدادی از اعضای این شبکه توسط مجمع جهانی اقتصادی داووس بهعنوان رهبران جوان جهان برگزیده میشوند.
براساس سند امنیت ملی آمریکا برای سالهای 2016-2015 شبکه YGL با پوشش علم و فناوری بهدنبال تربیت و سازماندهی جریانی است که بتواند با بهچالش کشیدن حکومتهای مدنظر دولت آمریکا، نقش تاثیرگذاری در عرصه حاکمیتی و جامعه مدنی این کشورها داشته باشد. در واقعYGL اهداف مدنظر دولت آمریکا را بهگونهای پیگیری میکند که به نظر مطالبات اجتماعی کشور هدف قلمداد شود تا حکومتهای مستقل را وادار کنند به خواستههای جماعتی که ظاهرا نماینده عموم مردم هستند تن در دهند.
پشتپرده رفت و آمدآمریکاییها و عوامل سرویسهای اطلاعاتی به ایران چیست؟
به نوشته مشرق، داستان تشکیلاتYGL در ایران از شرکت «آ» آغاز میشود. مدیریت این شرکت بر عهده خانواده «ن» است؛ پدر و پسری که در دوران اصلاحات یک پای اکثر کارتلهای نفتی آمریکایی و اروپایی در ایران بودند و صدمات جبرانناپذیری را در قراردادهایی یکطرفه و ترکمانچایی به صنعت نفت کشور وارد کردند. ماموریت اصلی «آ» البته فراتر از مسائل مرتبط با انرژی است بلکه این شرکت اهداف خود را در قالب واردات فناوریهای نوین به ایران تعقیب میکند.
«ن» علاوه بر شرکت «آ» مشاورت شرکت نفتی کرسنت را نیز بر عهده دارد. وی با استفاده از نفوذ خود در عرصه نفتی ایران در راستای تحقق منافع غربیها و اماراتیها به دنبال محکومیت ایران در پرونده پرحاشیه کرسنت بوده است. جالب آنجاست که او سرشاخه تشکیلات YGL در ایران است. وی پیش از این نماینده پنهان تشکیلات وابسته به سازمان سیا (NED) در ایران نیز بوده است.
پدر او مسؤولیت پروژه تحدید نسل در ایران را بر عهده دارد و در حال حاضر NGOهایی را در حوزه اجتماعی و مدنی تحت پوشش سازمانهای بینالمللی و اقدامات بشردوستانه فعال کرده است. از اعضای اصلی همدست با خانواده «ن» در پیشبرد اهدافYGL در ایران تریتا پارسی از اعضای اصلی نایاک یا همان دلال جدید نفوذ آمریکا در ایران است که به تازگی پیوندهایی با برخی نهادها پیدا کرده است.
افراد سرشاخه این تشکیلات در ایران رابطه نزدیکی با چهرههای ضدانقلاب فارسیزبان مقیم آمریکا و برخی نمایندگان مستعفی مجلس ششم برقرار کردهاند.
گستردگی فعالیت شبکه آمریکاییYGL زمانی آشکار میشود که میتوان رد مرتبطان آنها را تا دفتر برخی وزرا دنبال کرد. برای مثال فردی با نام «م ـ ش»، فارغالتحصیل دانشگاه سوآز (از مراکز خاص عضوگیری سرویس اطلاعاتی انگلیس MI6) توانسته بود براحتی پیگیر اهداف تشکیلاتYGLدر درگاه دیپلماسی کشور باشد. وی پیش از این از نهادهای دولتی اخراج شده است.
حتی به نوشته تعدادی از خبرگزاری ها این تیم در اردیبهشت ماه همایش هایی را نیز در ایران برگزار کرده و چندی پیش کنفرانسی با حضور چهره های اصلی این سازمان در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران تحت عنوان "کارآفرینی برای جوانان" تدارک دیده است؛ در حال حاضر فعالیت تشکیلاتYGL شاخه ایران، بر جذب نخبگان جوان در عرصه علم و فناوری و کارآفرینی متمرکز شده است. که برگزاری کنفرانسی با نام Bridge 2015 در خرداد ماه جاری در آلمان یکی از این برنامه ها بود.
شبکهسازی از گروههای غربگرا در داخل کشور
نکته قابل تامل حضور حمید بیگلری، عضو شورای روابط خارجی سنای آمریکا و همچنین افراد مسالهدار منتسب به بهائیت از قبیل «کامران الهیان» است که علاوه بر سفرهای متعدد به اراضی اشغالی، دارای روابط نزدیکی با رژیم صهیونیستی هستند. حضور این عناصر بدسابقه در میان افراد حامی کنفرانس Bridge نشاندهنده اهداف پنهان برگزاری آن است.
شاخه ایرانی این تشکیلات در تلاش است با نزدیکی به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، وزارت امور خارجه و برخی چهرههای سیاسی دیگر اقدامات خود را مشروع جلوه دهد.
تشکیلاتYGL بهطور خلاصه، اهداف عمده ذیل را در کشور دنبال میکند:
1- شبکهسازی از گروههای غربگرا در داخل کشور
2- تسهیل رفت و آمد افراد شبکه به داخل و خارج از کشور از طریق نفود به برخی وزارتخانهها
3- توانمندسازیNGOهای همسو با تشکیلات YGL در کشور
4- ایجاد پوششهای مدنی، علمی، فنی و بهداشتی برای فعالیتهای سیاسی
5- ایجاد کانال دیپلماسی پنهان.
پرسش و پاسخ رییس جمهوری با کلاوس شوآب
جالب اینجا است که بهمن سال 92، و در جریان چهل و چهارمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس برگزار شد، رئیس جمهور با «آشوب» بنیانگذار «مجمع جهانی اقتصاد» که سازمان بالادستی این سازمان است، به گفتگو پرداخته است. متن این گفتگو در پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری در دسترس است.
کلاوس شوآب کیست؟
پرفسور شواب، بنیانگذار مجمع جهانی اقتصاد به سال 1971 است. شواب 76 ساله که دکترای اقتصاد از دانشگاه فرایبورگ سوئیس است، در سال 1998 هم به همراه همسرش "هیلدا شواب" بنیاد شواب برای کارآفرینی اجتماعی را راه اندازی کردند که به موازات مجمع جهانی اقتصاد، به حمایت از کارآفرینان و سرمایهداران کشورهای مختلف و ایجاد پیوند میان آنها با اعضای مجمع اختصاص یافت. پیوند اقتصاد با سیاست در مجمع جهانی اقتصاد نیز از همان سالهای ابتدایی تأسیس این مجمع ایجاد شد و در ادامه فعالیتش با پرداختن به مسائل روز بینالمللی، وجه سیاسی آن بر بُعد اقتصادی غلبه پیدا کرد و شرکتکنندگان آن از شخصیتهای اقتصادی به رهبران سیاسی تغییر پیدا کرد. ظاهرا قرار است این پرفسور کهنسال پس از مقدمهسازی دوستان ایرانیاش، به کشورمان سفر کند. فتح یک قله مرتفعتر از 4000 متر در هر سال، از جمله برنامههای ثابت پرفسور شواب ذکر شده است؛ اما "قلهای" که او در ایران بدنبال "فتح" آن است بسیار مرتفعتر از آنچه که وی تصور میکند، است.
شواب و همسرش پس از «رهبران جوان جهانی»، در سال 2011 شبکه دیگری را نیز برای جوانان کلید زدند. این شبکه «جامعه شکلدهندگان جهانی» نام گرفته است که در تعریف کارکرد آن آمده است این شبکه جهانی به عنوان حلقه وصل اجتماعات مدنی و داخلی جوانان برای استفاده از پتانسیل افراد شاخص این گروهها برای همافزایی در جنبشهای مدنی است. دفاتر این شبکه نیز در شهرهای بزرگ جهان واقع شده است و در حال حاضر بیش از 200 حلقه این شبکه در سراسر جهان مستقر هستند؛ از جمله در میدان آرژانتین تهران.
گام بعدی خانواده شواب، راهاندازی مجمعی برای جوانان جهان بود. اما چرا جوانان؟ نظم نوین جهانی مورد نظر آمریکا، همانطور که در ابعاد اقتصادی، سیاسی، نظامی و... در جریان است، در حوزه فرهنگ و اجتماع و سرمایهگذاری بر روی نسل جوان کشورهای هدف و از سوی نهادهای مختلف ایالات متحده در حال اجراست. پروژه «جوانان جهان» از جمله برنامههای وزارت خارجه آمریکا در همین راستاست.
وبگاه وزارت خارجه آمریکا، بخش ویژهای را به برنامهریزی برای «جوانان جهان» اختصاص داده است.
در برنامه وزارت خارجه آمریکا برای جوانان که اسناد آن در اداره دیپلماسی عمومی این وزارت تهیه میشوند. دستورالعمل این برنامه عبارتست از ارتباط گسترده با جوانان جهان و کمک به حل چالشهای پیشروی این نسل با استفاده از ابزارهای بینالمللی برای شکلدهی و ساخت آینده جهان. سه حوزه اصلی تمرکز این برنامه هم بدین ترتیب ذکر شده است:
- مشارکتدهی جوانان در گفتگوهای صادقانه دو طرفه (از طریق شبکههای تعیینشده در بیش از 90 حلقه متشکل از جوانان و شبکههای محلی)
- توانمندسازی جوانان برای تعیین سرنوشت خود از طریق گسترش فرصتهای اقتصادی و کارآفرینی
- رساتر شدن صدای جوانان و رساندن صدای جنبشهای آنان [به گوش مسؤولان] و افزایش اهمیت به دغدغههای این نسل
جالب است بدانید این شبکه پیچیده در نقاط مختلف جهان تشکیلاتی با عنوان «رهبران جهانی» دارد.
«رهبران جهانی» در ایران!
شبکه رهبران جهانی از سال 2005 بطور جدی وارد فاز عضوگیری در داخل کشور و تکمیل زنجیره این شبکه از تهران تا سوئیس و آمریکا شد. چهرههای انتخاب شده برای این پروژه هم از قضا از جمله فعالان تجدیدنظرطلب با سوابق کیفری و اقدامات علیه امنیت ملی و ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه هستند. اساساً از جمله شرایط نانوشته عضویت در این شبکه، روحیه تجدیدنظرطلبی و تقابل با حاکمیت است.
در ایران نیز این شبکه در پوشش شرکتهای کارآفرین و تجاری مشغول فعالیت است.
شرکت بینالمللی سانوفی از جمله پوششهای شبکه مورد نظر برای فعالیت است که در ایران نیز حضور دارد
مدیرعامل این شرکت در ایران، هماکنون از اعضای رهبران جوان جهانی است.
این شرکت بینالمللی که در بیش از یکصد کشور جهان شعبه و 110 هزار کارمند دارد، کارآفرینی و بهبود زندگی به همراه افزایش امید را از جمله تعهدات خود اعلام کرده است. (چهره های مهم و فعال این شبکه را می توانید از اینجا دنبال کنید)
نفوذ بیفرجام!
به هر حال به نظر میرسد با کنار هم قرار دادن هشدارهای چند وقت اخیر رهبری و اظهارات مقامات و اندیشکده های آمریکایی مبنی بر لزوم «نفوذ استراتژیک» در ایران، باید بدنبال اتفاقاتی طی سال های آینده باشیم؛ البته این امر برای آمریکایی ها زمانی محقق می شود که مسئولان کشور در «خواب زمستانی» فرو رفته باشند؛ نکته قابل تامل راه حل عدم موفقیت این گروه است، که به گفته رهبر انقلاب، "محکم سازی پایه های تفکر و روحیه انقلابی" برای شکست دشمنان در این راه است، که بدون شک وظیفه نخبگان را بیش از پیش نشان می دهد.