جنبش دانشجویی یکسری آرمانهای حقیقی از جمله استکبارستیزی، مبارزه با سلطه و آزادیخواهی دارد و در این راستا حرکت خواهد کرد،اما امروز دشمن تلاش میکند آرمانهای تقلبی را بر روی سختافزار ۱۶ آذر که نماد مبارزه با استکبار است قرار دهد.
خبرنامه دانشجویان ایران: شایان نادری*// با تاسیس نخستین دانشگاه ایرانی، دانشگاه تهران، در سال 1313 و متعاقب آن تاسیس دیگر مراکز علمی و دانشگاهی مختلف در تهران و سایر نقاط کشور، دانشگاه به یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین نهادهای جامعۀ ایران تبدیل گردید.
تأسیس دانشگاه مکان و فرصتی شد برای تجمع، سازماندهی و فعالیت قشر فرهیخته و دغدغهمند کشور، به طوری که بتواند در سایۀ فعالیتهای علمی و تحقیقاتی خود و با علم و آگاهی نسبت به جامعه و اقتضائات تاریخی آن به ترسیم چشمانداز آن بپردازد و رشد و پیشرفت روز افزون آن را مطالبه کند. دانشگاهیان، به ویژه جامعه دانشجویی کشور، در کنار فعالیتهای علمی و تحقیقاتی خود، همواره نسبت به مسائل و مصالح جامعه احساس وظیفه نموده و پیوسته در جهت شناخت و رفع مسائل و مشکلات موجود و اعتلای هر چه بیشتر کشور در صحنههای ملی و بین المللی کوشیدهاند.
این خصیصه، در واقع، مؤلفه و کارنامه آن چیزی است که در ادبیات سیاسی و اجتماعی موجود جنبش دانشجویی خوانده میشود. کارنامه جنبش دانشجویی ایران در تمامی طیفها و گرایشات آن نشان میدهد که این جنبش چه در سالهای قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، مانند 16 آذر 1332 و 13 آبان 1357، و چه پس از آن، 13 آبان 1358 به ویژه در سالهای دفاع مقدس، همواره نقش پیشتاز را در هدایت نیروهای جامعه به سمت دفاع از کیان و ناموس ملت و ارزشهای اسلام و انقلاب بر عهده داشته است. با وجود این کارنامه درخشان، جنبش دانشجویی کشورهمواره در معرض پارهای از خطرات و آسیبهایی بوده است که آرمان و رسالت این جنبش را تهدید میکنند. لذا در لحظه کنونی و پیش از هر چیز آسیبشناسی وضعیت تشکلهای دانشجویی و ترسیم نقشه راه برای آینده فعالیت جنبش دانشجویی است.
دانشجویان و تشکل های دانشجویی در فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود در وهله ی اول و پیش از هر چیز باید مستقل عمل کنند و وابسته به هیچ یک از احزاب و جریانات سیاسی داخل و خارج از دانشگاه نباشند. ورود به عرصه منازعات و رقابتهای سیاسی و به تبع آن جبهه گیری و اعلام حمایت و طرفداری نسبت منافع و خواستههای یک طیف یا گروه سیاسی خاص مستلزم پایین آمدن و عقب نشینی جنبش دانشجویی از آرمانها و اهداف بلند خود است. به طوری که مطالبه و پیگری حق طلبانه و عدالت-خواهانه دانشجویی جای خود را به دنبال نمودن خواستهها و منافع فلان حزب و گروه میدهد. این بدان معنا نیست که دانشجو به سیاست و فعالیتهای سیاسی بی توجه و بی تفاوت بماند، بلکه دانشجو بایست آگاه و مطلع باشد از هر آنچه که در جامعه اطرافش میگذرد و با درک و شناخت صحیح از آن، راه را بر احتمال وقوع انحرافات ببندد و در رفع کاستیها بکوشد. متأسفانه، در جامعه ما به دلیل ضعف ساختارها و تشکیلات حزبی و فقدان نهادهای مدنی از یک سو و از سوی دیگر وجود جمعیت عظیم دانشجویی در کشور همراه با تشکلات متعدد دانشجویی، دانشگاه را در معرض تهدیدات ناشی از نفوذ و دخالت جریانات و گرایشات سیاسی مختلف قرار داده است.
مسأله و دغدغه دیگر، خطرات و تهدیدات ناشی از نفوذ جریانات فکری و فرهنگی معاند و غرب گرا در بدنه جنبش دانشجویی کشور است که موجب گردیده برخی از شاخهها و جریانات دانشجویی از مسیر و آرمانهای نظام و انقلاب دست کشیده و در ورطهی انجام امور و فعالیتهای غیر ضرور و حاشیهای حتی گاهاً مبتذل و مسألهدار قرار گیرند. این در حالی است که به تعبیر مقام معظم رهبری آرمانخواهی لازمه جنبش دانشجوی است. دانشجویان همیشه باید وضع مطلوب را مطالبه کنند و همواره در صدد اصلاح روندهای نامطلوب باشند.
از دیگر آسیبهایی که متوجه تشکلهای دانشجویی است، عدم اولویت بندی فعالیتها براساس ضرورت-های انقلاب و نظام است. گاهی مشاهده می شود تشکلهای دانشجویی در اولویت سنجی فعالیتها دچار اشتباه میشوند و بعضا فعالیت آنها به برنامههای مناسبتی و اغلب پر هزینه و بی نتیجه منحصر میشود. این در حالی است که اولویت سنجی در وظایف ،تشکل های دانشجویی را از آسیب پذیری مصون نگاه می دارد.
در شرایط حساسی که کشور، منطقه و دنیای اسلام در حال حاضر درون آن قرار گرفته است، دانشگاه به صحنه ی رزم در عرصه های علمی، فرهنگی و سیاسی با استکبار مبدل شده و در این شرایط حساس لازم است تشکل های دانشجویی به عنوان بازوان فکری و فرهنگی کشور وظیفه ی خطیر خویش را دریابند. در همین رابطه مقام معظم رهبری می فرمایند: « آن وقتی که هویت ملی و سیاسی یک ملت مورد مناقشه قرار می گیرد، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که به فرهنگ و اعتقادات و باورهای ریشه دار یک ملت اهانت شود و آن را تحقیر می کنند، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که نسل برگزیده ی یک ملت احساس می کنند از قافله ی دانش عقب مانده اند و باید علاجی بکنند، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که احساس بشود پایه های یک زندگی مطلوب و عادلانه در کشور احتیاج به تلاش دارد تا ترمیم و یا استوار شود، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که جبهه های فکری و فرهنگی دنیا برای تسخیر ملتها با ابزارهای فوق مدرن می آیند تا ملتی را از سابقه و فرهنگ و ریشه ی خود کنند و به راحتی آن را زیر دامن خودشان بگیرند، جای به میدان آمدن است. همه ی اینها انسان هایی را می طلبد که نیاز را احساس کنند؛ آدمهای گیج و غافل و سرگرم نیازهای حقیر اصلاً این نیازها را احساس نمی کنند.»
جنبش دانشجویی یکسری آرمانهای حقیقی از جمله استکبارستیزی، مبارزه با سلطه و آزادیخواهی دارد و در این راستا حرکت خواهد کرد،اما امروز دشمن تلاش میکند آرمانهای تقلبی را بر روی سختافزار ۱۶ آذر که نماد مبارزه با استکبار است قرار دهد. بخشی از پروژه نفوذ در جنبش دانشجویی این است که آرمانهای تقلبی ساختگی را به عنوان آرمانهای اصلی جنبش دانشجویی مطرح شود. راه چاره این وضعیت در صحنه بودن جنبش دانشجویی حقیقی است.
جنبش دانشجویی به عنوان حرکت آرمان خواهی در دانشگاهها، لازمه نظام جمهوری اسلامی میباشد و جنبش دانشجویی، خصلت و خاصیتش در کشور ما لااقل این جور است شاید در خیلی از کشورهای دیگر هم به همین منوال باشد که ضد استکباری، ضد سلطه، ضد دیکتاتوری و طرفدار عدالت است. به اعتقاد مقام معظم رهبری خط، همان خط امام است، راه همان راه شهداست است، هدف همان هدفهای انقلاب است... از حالا به بعد تکلیف نسل جوان کنونی و عمدتا دانشجویی همین است که این خط را در همان جهت گیری به سوی تکامل بیشتر ادامه بدهد و پیش ببرد. با اشاره به مهمترین وظایف تشکلهای دانشجویی، پاسداری از نظام را به عنوان بزرگترین وظیفه آنها دانستند و ایجاد جامعهای آباد، آزاد و مستقل، ارتقاء فرهنگی و سیاسی دانشجویی و شکوفایی انقلاب را از مهمترین اهداف تشکلهای دانشجویی خواهد بود.
* دانشجوی دکتری دانشگاه تهران