دانشگاه که سابقه نزدیکی بسیاری به سران فتنه داشته و دارند برای ایجاد هیجان کاذب و تزریق خون به رگهای مرده ی جریان فتنه به کار گرفته شوند. با این هدف و خالی بودن دست از نیروی تازه نفس چه باک از به میان آوردن مفسدین اقتصادی!
خبرنامه دانشجویان ایران: بارها از ابتدای روی کار آمدن جریانی خاص بر وزارت علوم، چه از سوی رهبر معظم انقلاب، چه از سوی دلسوزان نظام در نهادهای مختلف نظام و رسانه ها، نسبت به رویش تشکلهای یکبار مصرف انتخاباتی دولت ساخته در دانشگاه ها هشدار داده شد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اما تنها چیزی که نبود، گوش شنوا بود و چشم بینا! روزهای سختی را در دانشگاه ها می گذرانیم و هر روز خبر جنجالهایی از جنس آشوبهای دوران اصلاحات از گوشه و کنار فضای آموزشی کشور شنیده می شود. این اخبار در روز دانشجو به اوج خود رسید. روزی که برای مقابله با آمریکا و استکبارستیزی بدین نام خوانده شده و خون شریفترین انسانها به زمین ریخته شد، تنها چیزی که شاهدش نبودیم استکبارستیزی بود، و به جای نفی نظام سلطه، حمله به ارکان و مقدسات نظام در دستور کار قرار گرفت. از سخنان ریاست جمهوری در دانشگاه شریف گرفته که بیشتر به ارائه بیلان کاری شبیه بود تا حضور فتنه گران در دانشگاه های مختلف کشور و اغتشاش و ساختارشکنی های گسترده ای که نشان از نقشه ی بلند مدت آنان برای قبضه ی فضای دانشگاه و بازگرداندن به دوران سیاه سالهای آشوب دارد.
مدتی قبل نیز در رابطه با سوژه اصلی امروز، مطلبی نوشته شد که در اینجــــا میتوانید مشاهده کنید.
اما جالب ترین مهمان روز دانشجوی 94، حضور مفسد اقتصادی سابقه دار با عنوان سیاسی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود. مراسم بزرگداشت روز دانشجو در این دانشگاه تحت عنوان «بذر امید» توسط سه تشکل تازه تاسیس این دانشگاه با حضور غلامحسین کرباسچی شهردار اسبق تهران، رئیس ستاد انتخاباتی یکی از سران فتنه و دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی به عنوان مدعو حاشیههای فراوانی را به همراه داشت.
در این مراسم از تقدیس سران فتنه و جبهه ملی که امام راحل(ره) حکم ارتدادشان را صادر کرد گرفته تا معرفی مجید توکلی دانشجویی که در حین فرار از دانشگاه با چادر در فتنه 88 دستگیر شد به عنوان شرف جنبش دانشجویی و همچنین نصب بنری بر روی سن که تصاویر افرادی چون بهزاد نبوی، محسن میردامادی و مجید توکلی از محکومین فتنه 88 دیده میشدو حروف کلمه حصر به صورت جدا بر روی تابلوهایی جداگانه حک شده بود. در آنجا ضمن تجدید خاطره از حضور پیشینش در این دانشگاه به همراه یکی از سران فتنه، به تکذیب موضوع رأی دادنش به میرحسین موسوی در جریان انتخابات سال 88 پرداخت.
کرباسچی کیست؟
غلامحسین کرباسچی دارای پرونده فساد اقتصادی و بازداشت و تبعید به جنوب کشور در دهه هفتاد است. در سالهای 1376- 1374 پرونده شهرداری تهران، مهمترین پرونده مفاسد اقتصادی بود. در این پرونده حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی به فرماندهی سردار محمدرضا نقدی، به عنوان ضابط مسئول دستگیری، بازجویی و کار کارشناسی با متهمان که شهرداران مناطق تهران ومعاونان غلامحسین کرباسچی شهردار وقت تهران را بر عهده داشت. پس از روی کار آمدن دولت سیدمحمد خاتمی،کرباسچی که حمایت گسترده دولت و بویژه وزیر کشور وقت عبدالله نوری را پشت سرش داشت،در روزنامههای زنجیرهای موجی از اتهامات را روانه ضابطین پرونده کرد.
کرباسچی بارها گفته بود: «اگر قرار شد (از شهرداری) برویم باید طوری برویم مثلاینکه کلید برق تهران خاموش میشود هرچه هست را بفروشید که برای (شهردار) بعدی که میآید هیچچیز نماند.»
از اتهامات و جرمه ای کرباسچی بر اساس گزارش دادگاه بدوی شعبه ۱۴۰۲، غلامحسین کرباسچی، شهردار کارگزار و حامی دولت تازه پیروز شده دوم خرداد، به پنج اتهام کلی تحت رسیدگی قرار گرفت: ۱) مشارکت در اختلاس به مبلغ چهارده میلیارد و پانصد و سی میلیون ریال؛ ۲) تصرف غیرمجاز در اموال عمومی؛ ۳) تضییع اموال شهرداری تهران؛ ۴) مشارکت در تبانی در معاملات شهرداری؛ ۵) مشارکت در ارتشا.
انتشار خبر بازداشت شهردار تهران، خیلی زود موجی از جنجال و هیاهو، رسانهها و فضای عمومی سیاست کشور را در برگرفت.
رسانههای وابسته به دولت و جریانهای حامی و عضو جبهه دوم خرداد، شانتاژ خبری خود را شروع کردند و با «سیاسی» خواندن اقدام قوه قضائیه آن را تقبیح کردند. این فشارها بهاندازهای بود که آیتالله یزدی، رئیس وقت قوه قضائیه، درباره تحولات دوران مسئولیت خود مینویسد: «فقط همین یک پرونده بود که بیش از همه بر دوش قوه قضائیه فشار آوردند و از همه ابزارها برای منحرف کردن دستگاه قضا کشور گفتند و نوشتند و عمل کردند و افکار عمومی را درگیر نمودند.
گروههای دانشجویی نزدیک به جریان دوم خرداد هم خیلی زود وظیفه خود را آغاز کردند و بهعنوان دنبالچه تهییجی شاخه جوانان جریان اصلاحطلب، غوغا سالاری را به خیابانها آوردند. اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای تهران (شورای عمومی تهران- دفتر تحکیم وحدت) طی اعلامیهای روز سهشنبه بیست و پنجم خرداد ۷۷ را میعادگاه تجمع «اتحاد مردمی-اقتدار خاتمی» برای حمایت از دولت اول اصلاحات قرار دادند تا ضمن حمایت از دولت منتخب، به «افشای موانع تحقق خواستههای ملت» و «اعتراض به عملکرد قوه قضائیه در برخورد سیاسی با پروندههای قضائی» بپردازند.
اوج فشارها در این مرحله با نامه رییس دولت اصلاحات به رهبر معظم انقلاب، رقم خورد.رئیسجمهور وقت طی نامهای به آیتالله خامنهای، ادامه بازداشت کرباسچی را «متضمن آثار زیانبار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی» دانست و متذکر شد که «ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و جامعه» نیست. و تا جایی که هاشمی رفسنجانی برای رایزنی در مورد آزادی وی به دیدار مقام معظم رهبری رفتند.
در نهایت وی توسط قوه قضائیه مجرم شناخته شد.
هدف حضور امثال او و دیگر اصلاح طلبان در دانشگاه ها چیست؟
این جریان به دنبال تکرار استراتژی خود در انتخابات گذشته با ایجاد موج و سوار شدن این جریان بر موج احساسات و عواطف مردم است. بـنـابـراین برخی از احزاب و گروههای دوم خردادی بر این اعتقادند که باید در آستانه انـتـخابات مجلس دهم نیز تا لیست آنان رای آورد. البته در این جریان کسانی هم هستند کـه مـعـتـقـدنـد زمـان ایـجـاد موج و موج سواری گذشته است و باید کسانی را به صحنه فـرسـتـاد کـه خـود آنـان در مـیـان مـردم رای داشـتـه بـاشـنـد. برخی از عـناصر کلیدی کـارگـزاران، در طی سخنانی به همین نکته اشاره کرده اند . جریان دوم خرداد بـرای ایـجـاد یـک فـضـای احـسـاسـی بـرای مـوج سـواری بـه طـرح مسائل زیر روی آورده است .
اما چرا کرباسچی؟
اما پرسش اینجاست که بالاخره حضور برخی افراد سیاسی وابسته به جریان دوم خرداد که حنی بعضا سوابق فعالیت در فتنه 88 را دارند، با نیاز به دمیدن روح به جسد رو به موت اصلاحات قابل درک است. اما چرا از مفسدی اقتصادی که در هرکشور ناشناخته ای با هر نظام ارزشی حتی ترینیداد و توباگو یا بورکینافاسو هم طرد می شود، به عنوان یکی از ارکان اصلی جریان مزبور در دانشگاه حضور یافته است؟ به نظر می رسد دست جریان فتنه از نیروی جدید که بتوانددر محیط دانشگاه برایشان فضاسازی کند، خالی است که دست به دامن مهره های سوخته و مفسد اقتصادی چون کرباسچی شده اند. این موضوع را با نگاهی به مراسمات اخیر جریان مزبور در دانشگاه ها که حداکثر 20 درصد سالن به سختی از جمعیت پر می شد که حدود نیمی از آن متشکل از منتقدین بود، می توان دریافت.( اینجا و اینجا)
پس لازم است تا کسانی در دانشگاه که سابقه نزدیکی بسیاری به سران فتنه داشته و دارند برای ایجاد هیجان کاذب و تزریق خون به رگهای مرده ی جریان فتنه به کار گرفته شوند. با این هدف و خالی بودن دست از نیروی تازه نفس چه باک از به میان آوردن مفسدین اقتصادی!
اما برگزاری مراسماتی با چنین وسعت عجیبی بازهم مهر باطلی بود بر ادعای چندده ساله جریانی که همواره از نبود آزادی سخن می گویند. دامنه ی آزادی در نظام اسلامی تا آنجاست که مفسدی اقتصادی که دائما درصدد بریدن رگ حیات اسلام و جمهوری اسلامی است در روز استکبارستیزی به عنوان وکیل مدافع شیطان نقش ایفا می کند!
در مورد مسئولین وزارت علوم و کسانی هم که مجوز حضور چنین افرادی را به محیط مقدس دانشگاه می دهند تنها می توان گفت: آقایان، درود بر شما!