به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این سه تشکل دانشگاه صنعتی امیرکبیر که کارنامه روشنی در حمایت از فتنه سال 88 دارند، و حتی در تازه ترین برنامه «هماهنگ» خود در 16 آذرماه سالجاری از رئیس ستاد انتخاباتی مهدی کروبی دعوت کرده بودند (اینجـــا)، اینبار با نصب پوسترهایی در بُرد اطلاع رسانی، آشوب های 25 بهمن 89 را گرامی داشتند!
در بخشی از این پوستر ضمن اشاره به حصر سران فتنه می نویسد: "پس از پایان روز 25 بهمن 89 سه تن از عزیزان همراه مردم در خانه هایشان محصور شدند، تحت فشار قرار گرفتند، آزرده دل شدند، از عزیزانشان دور ماندند و درب خانه هایشان را آهن کوفتند...".
آنچه که در این پوسترهای «احساسی»- که جالب است بدون هیچ گونه ممانعت از سوی مسئولین این دانشگاه در بوردهای این سه تشکل نصب گردیده- به آن اشاره نشده، «پشت پرده» ماجرای 25 بهمن ماه سال 89 است. پشت پرده ای که حکایت از اقدام عملی جریان ضدانقلاب و گروهک تروریستی سازمان منافقین جهت به آشوب کشیدن کشور و کلید زدن پروژه براندازی نظام جمهوری اسلامی همزمان با اعتراضات رخ داده شده در کشورهای منطقه بود که به دلیل هوشیاری در عدم برخورد سخت با راهپیمایی کنندگان و انتقال مرکز فتنه در آرام ترین و نرم ترین شکل ممکن به حصر خانگی از سوی شورای عالی امنیت ملی، فاز بعدی آن را در سوریه کلید زدند و داستان همانی شد که امروز در این کشور شاهدش هستیم.
بنابراین آنچه عیان می گردد اینکه غائله بهمن ماه سال 89، را نمی توان ادامه مسیر جریان معترض به انتخابات سال 88 دانست؛ چرا که جریان معترض به انتخابات سال 88 در چندین مرحله از جمله 29 خردادماه سال 88 پس از سخنان مهم و تاریخی رهبر انقلاب در نماز جمعه، روز قدس و اهانت عده ای معدود به آرمان فلسطین مورد تأکید امام خمینی(ره)، روز 13 آبان ماه و تلاش در جهت کمرنگ کردن انقلاب دوم و همنوایی با آمریکا، روز 16 آذرماه با پاره نمودن تصویر حضرت امام(ره) در دانشگاه تهران و بالاخره پس از بی حرمتی به عاشورای حسینی راه خود را از جریان ضدانقلاب و برانداز جدا نمود و در روز 9 دی ماه سال 88 به اذعان همه جریان های سیاسی با اعلام برائت از این وقایع و اغتشاشات، حمایت خود از اصل نظام جمهوری اسلامی را مورد تأکید قرار داد.
دقیقاً به همین دلیل است که از 9 دی ماه سال 88 تا بهمن ماه سال 89 جریان اغتشاش طلب دیگر توان کشاندن بدنه جریان معترض انتخابات به خیابان ها را دارا نبوده و کشور دوباره روی امنیت و آرامش را به خود می بیند.
اما در ماجرای 25 بهمن 89 که این سه تشکل حامی «براندازی نظام» امروز آن را گرامی داشته اند؛ هم زمان بود با اوج گیری انقلاب های مردمی در مصر، تونس، یمن، بحرین و لیبی. دقیقاً در زمانی که برخی رژیم های دیکتاتوری وابسته به غرب و همسو با رژیم صهیونیستی ساقط شدند و سران تل آویو در بن بست و محاصره و سردرگمی عجیبی گرفتار آمده بودند.
از سویی دیگر هراس از شکل گیری دولت های مردمی و اسلامی، آمریکا و رژیم صهیونیستی را بر آن داشت تا به سرعت در جهت خروج از محاصره برآمده و از طریق شکل دهی به حرکت های انحرافی، موج بیداری اسلامی را متوقف یا منحرف سازند. یکی از این حرکت های انحرافی، ایجاد آشوب و فتنه با استفاده از سران فتنه و جریان «برانداز» در ایران بود.
به اذعان بسیاری از تحلیل گران و فعالان انقلاب های مردمی در شمال آفریقا و شبه جزیره عربستان، نهضت های ایجاد شده در این کشورها - موسوم به بیداری اسلامی- در حد بسیاری بالایی، اهداف و انگیزه های خود را از آرمان های انقلاب اسلامی و شعارهای مطرح شده از جانب جمهوری اسلامی ایران کسب می کردند. بر همین اساس یکی از شگردهای اصلی برای متوقف کردن این فرآیند توسط متضررین اصلی (یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی) تغییر جهت اعتراضات و تحولات به سمت مرکز این موج، یعنی «جمهوری اسلامی ایران» بود.
همین مسئله باعث شد که این مسئولیت از طرف آمریکا بر عهده دو چهره سیاسی داخل ایران یعنی میرحسین موسوی و مهدی کروبی قرار گیرد که پیش از آن و در جریان فتنه بعد از انتخابات سال 1388 به خوبی نشان داده بودند به دلیل قدرت طلبی حاضر به انجام هر پروژه ای برای ایجاد آشوب و اغتشاش در ایران هستند؛ به گونه ای که نخست وزیر رژیم صهیونیستی در همان ایام از این دو و جنبش سبز تحت رهبری آنان به عنوان بزرگترین سرمایه اسرائیل در داخل ایران یاد کرده بود.
هماهنگونه که اشاره شد، اگرچه موج فتنه 88 در همان سال و با حضور میلیون ها ایرانی در 8 و 9 دی ماه فروکش کرد و آرامش کامل بر ایران حکمفرما بود، اما سران فتنه به واسطه ظرفیت بالای نظام اسلامی آزاد بودند و آمریکا و رژیم صهیونیستی می توانستند از این دو چهره، بهره لازم را ببرند. سران فتنه پس از سفری که اردشیر امیرارجمند مشاور فراری میرحسین موسوی به سرزمین های اشغالی داشت، طی بیانیه مشترکی بدون کسب مجوز، مردم را برای اعلام حمایت از مردم مصر و تونس در روز 25 بهمن ماه به تظاهرات دعوت کردند. این فراخوان در حالی بود که ملت ایران با حضور گسترده و حماسی خود در روز 22 بهمن، ضمن اعلام همبستگی با انقلابیون مصر و تونس، از دیکتاتورهای این دو رژیم و نیز کارشکنی آمریکا و رژیم صهیونیستی در روند این انقلاب ها ابراز انزجار کرده بود.
نکته جالب این که مسیر حرکت و شعارهای تظاهرات 25 بهمن همزمان با دعوت موسوی و کروبی، در تارنمای وزارت خارجه اسرائیل اعلام شد و کاخ سفید نیز توئیتری برای این منظور راه اندازی کرد و خلاصه همه شواهد از آمریکایی- اسرائیلی بودن آشوب 25 بهمن ماه حکایت داشت. آشوب اسرائیلی 25 بهمن 89 اگرچه با بی اعتنایی و تنفر ملت ایران مواجه شد و با حضور تعداد اندکی آشوب گر در چند چهارراه و خیابان مرکزی تهران طی چند ساعت به طول نینجامید، اما اتفاقاتی که افتاد نشان داد که مسئله این جریان، دیگر انتخابات نیست و «براندازی نظام» هدف نهایی جریان موسوم به سبز می باشد. این مسئله باعث ایجاد یک موج تنفر از چهره سران فتنه در بین مردم می شود، که شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به این مطالبه عمومی، مصوبه حصر آنان را تصویب کرد.
وزارت علوم و دانشگاه صنعتی امیرکبیر برخورد میکند؟ یا مماشات؟
چیزی که در اقدام این سه تشکل دانشگاه صنعتی امیرکبیر واضح است؛ حمایت «علنی» از «براندازی نظام» است. اتفاقی که یادآور تغییر «ایدئولوژی» سازمان مجاهدین با حضور چهره هایی همچون شریف واقفی از مبارزات انقلابی قبل از انقلاب در حمایت از «خواسته مردم» یعنی جمهوری اسلامی به اقدامات علنی و ترور با حضور مسعود رجوی ها است. جالب اینجاست که در همین غائله 25 بهمن 89 که امروز این سه تشکل آن را پاس داشته اند، فراخوان «آشوب» از دل همین سازمان منافقین بیرون زده است.
فراخوان آشوب سازمان منافقین برای 25بهمن 89
پیام مسعود رجوی در غائله 25بهمن 89
نکته قابل تامل که در این مسئله وجود دارد، عدم برخورد وزارت علوم با این تشکل ها است؛ این در حالی است که در همین چند هفته اخیر اتفاقاتی همچون حضور "هتاک به پیامبر(ص) به عنوان یک مفسر قرآن در دانشگاه تهرن"، "رادیکال خواندن امام(ره) و ترویج سخنان منکر رسالت نبوی در یک نشریه دانشجویی در دانشگاه صنعتی اصفهان"، ماجرای بیانیه حمله 85 تشکل دانشجویی به شورای نگهبان (اینجــا، اینجــا و اینجــا)، حاشیه هایی که توسط انجمن دانشگاه تهران طی دوسال اخیر صورت گرفته (اینجــا) و اتفاقاتی از این دست، حساسیت ها را بر روی فضای دانشگاه و وزارت علوم بیشتر کرده است.
به هر حال باید دید مسئولین دانشگاه صنعتی امیرکبیر در اولین واکنش به اتفاق امروز این دانشگاه چه تصمیمی می گیرند.