همه ما حداقل برای یک بار هم که شده برای خرید خودرو به فکر فرو رفتهایم که با توجه به شرایط موجود و استانداردهای شخصی خودمان چه خودرویی را انتخاب و خریداری کنیم.
خبرنامه دانشجویان ایران: همه ما حداقل برای یک بار هم که شده برای خرید خودرو به فکر فرو رفتهایم که با توجه به شرایط موجود و استانداردهای شخصی خودمان چه خودرویی را انتخاب و خریداری کنیم.
به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از به اقتصاد آنلاین، در این متن ۴ اشتباه رایج که برای خرید خودرو مرتکب میشویم را بررسی میکنیم.
خودرو شاسیبلند= بیابانگرد قهار!
اولین خودروهای شاسیبلند جهان همانند جیپ و لندروور و بیشتر خودروهایی که بنیانگذاران این عرصه بودند، برپایه خودروهای نظامی و نیازهای کاربردی همانند کار در مزارع و مراتع صعبالعبور پدید آمده بودند.
همین خودروها هم کمکم به بازار ایران راه یافتند و عبارت جیپ مترادف با خودروهایی شد که همگی مجهز به سیستم انتقال قدرت به هر چهارچرخ و برخی دیگر از تکنولوژیهای مورد نیاز بودند که به تدریج به لیست بلندبالای آفرودبازی و نیازهای این دست خودروها افزوده شدند.
اما تدریجاً خودروهایی جدید با شکل و شمایل خودروهای شاسی بلند و کاربردی متفاوت تحت عنوان کراساوورها و شاسی بلندهای شهری از میانه دهه۹۰ وارد بازارهای جهانی شدند که بیشتر برای استفاده روزمره داخل شهری و موارد مشابه مناسب بودند تا استفاده در محیطهای صعبالعبور و کوهستانی بیرون شهر.
با راه یافتن این خودروها از میانه دهه ۸۰ شمسی به بازار داخلی، کم کم ایرانیان هم با این خودروها آشنا شدند، اما به دلیل تبلیغات نادرست (خصوصاً از جانب واردکنندگان و حتی تولیدکنندگان داخلی) و ظاهر مشابه آنها با خودروهای شاسیبلند، در میان اکثریت مردم، کراس اوورها و شاسی بلندهای شهری دقیقاً مشابه خودروهای شاسی بلند حقیقی و آفرودرها پنداشته شدند.
شاسی بلندهای شهری که بیشتر به دلیل جادار بودن و تسلط بهتر نسبت به محیط اطراف پدید آمدهاند، توانایی آفرود مناسبی ندارند و در بسیاری موارد تنها حسن آنها نسبت به خودروهای سدان و هاچبک هم اندازه و هم قیمت، توانایی عبور راحتتر از سرعتگیرها بدون برخورد کف خودرو با سرعتگیر است!
اما متاسفانه بسیاری از مردم کشورمان هنگامی که خودروهایی مثل شاسیبلندهای چینی همانند محصولات لیفان و MVM و برخی دیگر از کراساوورها را خریداری میکنند، انتظار دارند تا آنها بتوانند پا به پای خودروهایی همانند تویوتا لندکروزر و پاژن از تپههای صعبالعبور بگذرند.
همچنین باید تاکید کرد که شاسی بلند بودن خودرو به معنای امنیت و ایمنی بیشتر آن نیست. خصوصاً اینکه شاسی بلندها به دلیل بالا بودن مرکز ثقل، پایداری کمتری نسبت به سایر خودروها دارند و در برخوردهای شدید برای عابران پیاده و موتورسیکلتها معضلات عدیدهای را پدید میآورند.
برخورد ۰ و ۱ با خودروهای دست دوم
در کشورمان دقیقاً ۲ دیدکاه کاملاً متناقض پیرامون خودروهای دست دوم و کارکرده وجود دارد؛
دسته اول کسانی هستند که خودروهای دست دوم را همانند مسواک کار کرده به درد نخور و دور انداختنی میپندارند و از خرید آنها اجتناب میکنند؛ چرا که به گفته آنها مشخص نیست که مالکان سابق خودرو چه بر سر آن آوردهاند و خودرو نو حس بهتری را به مالک القا میکند.
دیدگاه دوم اما از آن افرادی است که اصرار دارند که خودروهای دست دوم به دلیل آنکه تا حد امکان نزول قیمت خود را تجربه کردهاند و آببندی آنها انجام گرفته است، ضرر کمتری را متوجه خریدار میکنند و با بودجهای مناسب قابل خریداری هستند.
هر دو این دیدگاهها کاملاً صحیح و قابل استناد هستند، اما متاسفانه بسیاری از افراد در مورد این دو دیدگاه به طور قطعی و به قولی «صفر و یکی» برخورد میکنند. اما باید توجه داشت که ۲ دیدگاه مذکور در حقیقت مضرات و محاسن خودروهای دست دوم را بیان میکنند و به طور مطلق برقرار نیستند.
زمانی بود که در بازار خودرویی کشور، خودروها به ۲ دسته گرانقیمت و ارزانقیمت تقسیم میشدند. خودروهای گرانقیمت معمولاً از عملکرد فنی مناسبتری برخوردار بودند و شتابگیری بهتر و حداکثر سرعت بیشتری داشتند. این مسئله خصوصاً در میانه دهه ۷۰ شمسی بیش از پیش مطرح بود.
در آن زمان بسیاری پژو ۴۰۵ را یک خودرو با تواناییهای یک خودرو اسپرت قلمداد میکردند، چرا که در بازار کم تنوع آن دوره رقیب اصلی آن یعنی دوو سیلو عملکرد فنی نرمتر و آرامتری داشت.
اما این تفکر با ایجاد تنوع در بازار و ورود خودروهایی همانند پژو ۲۰۶، نیسان ماکسیما و سیتروئن زانتیا و سپس با ورود خودروهای وارداتی نهتنها این ذهنیت تغییر نیافت، بلکه با ورود خودروهای وارداتی مدرنتر که بهمراتب عملکرد فنی بهتری از رقبای تولید داخل داشتند، بهمراتب تقویت شد.
حال دیگر کمکم صاحبان بسیاری از خودروهای خانوادگی وارداتی آلمانی، ژاپنی و حتی کرهای به جای آنکه خود را سوار بر یک خودرو مدرن خانوادگی (حتی از نوع لوکس) بپندارند، خود را سوار بر یک سوپراسپرت چهاردر میپنداشتند که میتوانستند در جادهها و خیابانهای کشور حریف بطلبند!
یکی از مهمترین دلایل این ذهنیت را باید در عدم واردات خودروهای اسپرت و با عملکرد فنی بالا در تیراژ بالا دانست.
چنین اتفاقی سبب میشود که هیوندای جنسیس که یک خودرو اسپرت با تواناییهای فنی نسبتاً مناسب است، قبل از ورود تویوتا GT86 از نظر عملکرد با خودروهای سدان لوکس کرهای و ژاپنی مقایسه شود!
همچنین یکی دیگر از دلایل این مقایسه ورود گونههای اسپرت سدانهای مذکور (خصوصاً آلمانیها) است که سبب شده است تا کسی که سوار بر یک مرسدس C200 است خود را همپای کسی بداند که سوار بر یک C350 یا حتی نمونه AMG همان کلاس مرسدس است.
متاسفانه بسیاری از مردم از این نکته که واردکردن فشار بیش از اندازه و بردن خودرو تا مرزهای تواناییهای خود ممکن است صدمات و خطرهای جبرانناپذیری را متوجه خودرو و سرنشینان آن کند، غافلند.
اما متاسفانه هنوز هم شاهد مسابقات خیابانی و به قولی «کل کل»های داخل شهری میان خودروهای سدان با پیشرانههای ۱۴۰ اسب بخاری و شاسی بلندهای سنگین وزن (مقصود امثال پورشه کاین و بامو X6 که پلی میان خودروهای شاسی بلند و اسپرت هستند، نیست) هستیم! خودروهایی که گویی به دلیل قیمت بالایشان این احساس را در خریدار ایجاد میکنند که «چون گران هستیم، قطعاً سریع هم هستیم!»