حتی موضوع بحث ها و گاه جدل های جمع های حزب اللهی و انقلابی نیز این روزها با این جملات خو گرفته که " اصلا مگر گزینه دیگری نیز وجود دارد که بتواند برابر روحانی بایستد و موفق شود؟"
خبرنامه دانشجویان ایران:علی سلطانیوش// این روزها تحلیل و تفسیر خیلی از کسانی که درباره انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بحث و فکر می کنند، به کوچه بن بستی می رسد که دو خانه بیشتر در آن وجود ندارد؛ یا روحانی یا احمدی نژاد و هیچ حالت سومی برای رئیس جمهور بعدی متصور هم نیستند و هر گزینه دیگری را از همان ابتدا محکوم به شکست در برابر این دو نفر می دانند.
جدای از بحث اینکه آیا روحانی و احمدی نژاد، هردو خواهند توانست که از خان شورای نگهبان بگذرند یا نه، مساله اصلی این است که آیا واقعا هیچ سرنوشت دیگری نمی توان برای انتخابات سال ۹۶ متصور بود؟
حتی موضوع بحث ها و گاه جدل های جمع های حزب اللهی و انقلابی نیز این روزها با این جملات خو گرفته که "اصلا مگر گزینه دیگری نیز وجود دارد که بتواند برابر روحانی بایستد و موفق شود؟"
محبوس شدن در دوگانه احمدی نژاد-روحانی به زعم نگارنده این سطور، معلول دو ضعف بزرگ دوستان انقلابی ماست. فقر ایدئولوژیک و نگاه پوزیتیویستی آنها.
فقر ایدئولوژیک یعنی اینکه چشم ببندیم بر شاخصه و مولفه هایی که یک رئیس جمهور انقلابی در یک نظام اسلامی مبتنی بر اصل ولایت فقیه باید داشته باشد، مانند ولایت مداری، قانون مداری، عدالت و سلامت در اندیشه و عمل، دوری از هر انحراف فکری و اعتقادی و عملی و ...
فقر ایدئولوژیک یعنی قانع شویم به کسی که مختصات یک انقلابی مطلوب نسبی را هم ندارد و گزینه نهایی ما بشود چون این روزها از مقبولیتی قابل توجه و تامل برخوردار است که آن هم مشخص نیست تا کی ادامه خواهد داشت و آیا پای صندوق های رای همانی خواهد بود که در سخنرانی ها و مجالس هست یا نه؟
و نگاه پوزیتیویستی یعنی اینکه حقایق را فقط در همین وقایع ببینیم که اتفاق می افتند و شاخصمان محسوساتی باشد که با چشم می بینیم و با گوش می شنویم. از استقبال های آنچنانی مردد شویم و حتی گاهی نظر خود را عوض کنیم و در آرمان ها و ایده آل ها کوتاه بیایم و عدول کنیم از برخی خطوط قرمز. و حتی گاهی از سر ناچاری پناه ببریم به گزینه هایی که حتی دلمان هم با او و گذشته اش صاف نمی شود که نمی شود.
می شود بهترین ها را رقم زد به شرط اراده و خواست حقیقی.