خبرنامه دانشجویان ایران:عضو مستعفی شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در پاسخ به سؤالی مبنی بر دلیل تغییر جهتگیری و بنیانهای فکری خود گفت: برخی میگویند که این افراد چون در زندان هستند این حرفها را میزنند ولی اینطور نیست.
به گزارش«خبرنامه دانشجویان ایران»به نقل ازفارس،محمد عطریانفر عضو حزب کارگزاران در میزگرد آسیبشناسی حوادث پس از انتخابات در پاسخ به سؤالی مجری برنامه در خصوص دلیل تغییر جهتگیری نگرشی و بنیانهای فکری خود گفت: بحثی که مطرح است سؤال کلیدی و مهمی است؛ چرا که برخی میگویند که این افراد چون در زندان هستند این حرفها را میزنند ولی اینطور نیست.
وی افزود: نهاد امنیتی ما که تکالیفی برعهدهاش است و باید در جهت دفاع از نظام فعالیت کند با نمونههای مختلفی برخورد میکند از جمله انتخاباتی که افتاده است که صورت کاملاً روشن میتوان اثبات کرد که این اتفاق که رخ داد در طول تاریخ 30 ساله انقلاب استثنایی است به همین خاطر یک پاسخ استثنایی را هم میطلبد.
عطریانفر با بیان اینکه ما هیچ مرزی بین خود و کسانی که به عنوان کارشناسان امنیتی با ما صحبت میکنند احساس نمیکنیم، با طرح این پرسش که واقعاً چه اتفاقی افتاده که ما به این نکته رسیدهایم، گفت: دو حالت است که انسان عریان و بدون پیرایه خود را میبینید یکی در بستر مرگ و یکی در گوشه سلول و زندان.
وی ادامه داد: زمانی که شما در زندان قرار میگیرید خود را عریان در مقابل حقیقت احساس میکنید و این حس واقعی برای همه دوستان ما در زندان رخ داده است. اگر شما میبینید فردی مثل حجاریان که سوابق بسیار درخشان و گویایی در مسیر تقویت این نظام داشته و با بصیرتی که داشته به یک نکتهای میرسد که همه آنچه بر پایه غرب استوار شده بوده و مورد استفاده قرار میگرفته را به راحتی از ذهنش بیرون میگذارد به خاطر آن است که به اصل خود رجوع کرده؛ اصلی که در دوران حیات امام شکل گرفته است.
عضو مستعفی حزب کارگزاران با اشاره به اینکه ما بعد از حیات امام دچار نقصانهایی شدیم که به این نقطه وقوف پیدا کردیم و این وقوف به حقیقتی است که در درون روح ما اتفاق افتاده است، اظهار داشت: بسیاری تصورشان براین است که شاید شرایط خاص زندان ما را به این نکته رسانده است که در این مورد باید بگویم اولاً بگویم زندان جای خوبی نیست اما زندانی که ما در آن بودیم هیچ فشار و مشکلی برای ما نبوده است.
وی افزود: حقیقتاًَ جمعبندیهایی که ما پیدا کردیم جمعبندیهایی بوده که خودمان به آن رسیدیم و از خدا بسیار شاکر هستیم که این فرصت را برای ما فراهم کرده است.
عطریانفر با بیان اینکه در حوادث اخیر انتخابات و مشکلاتی که برای مردم بوجود آمد، در کنار به خطر افتادن امنیت کشور دو اتفاق زیبا هم خلق شد اظهار داشت: یکی اینکه نظام جمهوری اسلامی آنقدر مقتدر و توانمند است که علیرغم تمام آشفتگیهایی که در یک زمان کوتاه در انتخابات رخ داد استوار ایستاد و همه را تحت کنترل خود با کمترین هزینه و فشار قرار داد.
وی افزود: نکته دوم اینکه برپایه همین تحلیلهایی که انجام میشود و نقدی که بر گذشته صورت میگیرد حداقل در سه دهه آینده نظام جمهوری اسلامی متناسب با منویات و آموزههای آموزگار اصلی انقلاب که امام است و دیدگاههایی که حواریون ایشان مطرح میکنند و دیدگاههایی که برپایه یک تئوری حکومت دینی مطرح است، زمینههایی را فراهم میکنند که ما بتوانیم از آسیبهای احتمالی در آینده مصون باشیم و باید از این فرصت استفاده کنیم.
عطریانفر در ادامه با بیان اینکه احساس میکنم دیدگاههای حجاریان، شریعتی و حتی باقی زندانیان که در اینجا حضور ندارند با دیدگاه من برابر است، اظهار داشت: تصور نکنید که آنهایی که صحبت نمیکنند به نوعی مقاومت میکنند، بلکه شاید به این دلیل است که آن شجاعتی که ما داشتیم را ندارند. ما به این جمعبندی رسیدهایم که در برخی مقاطع باید سخن گفت، در همان مقاطعی که همه دهانهایشان را میبندند و سخن نمیگویند اگر کسی جرأت کند و با شجاعت حرفی بزند فضل تقدمی را پیدا میکند که این راهگشا خواهد بود.
وی ادامه داد: من بر این باورم که باقی دوستانمان باید فرصتی برایشان به وجود بیاید تا دیدگاهایشان را مطرح کند و ادعایشان را اثبات کنند که عضو نظام هستند.
عطریانفر در ادامه سخنان خود در این میزگرد اظهار داشت: ما توانستهایم در تأملات تنهایی خود به یک سرچشمه فیاض و زنده برگردیم و آن این بود که اساساً اگر ما سیاستورزی کرده و در حوزه قدرت تلاش میکنیم و در موضوعات سیاسی به صحنه میآییم و میخواهیم رقیب را محکوم کنیم اینها معطوف به کدام هدف است؟
وی در ادامه با اشاره به فرازی از نهجالبلاغه خاطرنشان کرد: در زیقا منطقهای که علیابن ابیطالب در آستانه نبرد بودند محمد ابن عباس پسر عم ایشان وارد میشود و میبیند که امام علی نشستهاند و پاپوش پاره خود را کوک میزند. ابن عباس با تعجب نگاه میکند و میخواهد تعجبش را پاسخی بگیرد. حضرت میگویند ای ابن عباس این کفش پاره من چقدر میارزد و او پاسخ میدهد ارزشی ندارد و حضرت علی میفرمایید به خدا قسم این کفش پاره بیارزش نزد من با ارزشتر از حکومت بر شما است مگر آنکه بتوانم حقی را ایفا یا باطلی را دفع کنم.
وی افزود: ما حقیقتاً به این نکته رسیدهایم که اگر سیاستورزی میکنیم و یا در حوزه قدرت تلاش میکنیم میخواهیم به کجا برسیم. آیا میتوانیم این حرف علی(ع) را محقق کنیم؟ چون ما از سرچشمه اصلی انقلاب فاصله نگرفتهایم و این فرصتهای تنهایی برای ما این فضا را فراهم کرد که به این نکته برگردیم که اگر بناست کار و تلاش سیاسی کنیم باید در مسیر نظامی باشد که این نظام منویات اسلام را محقق و خواست مردم را تأمین کند.
عضو حزب کارگزاران با اشاره به جمله معروف شهید مدرس گفت: بارها و بارها از زبان امام (ره) شنیدهایم که آقای مدرس گفتهاند سیاست ما عین دیانت ما است. شما کافی است که ابتدا شأن نزول این جمله را پیدا کنید. ظاهراً در مجلس چهارم بوده که آقای مدرس نسبت به دیالوگی که در مجلس مطرح شده و گفته شده بود که میتوانیم برخی از پدیدههای دنیای غرب را بیاوریم مقاومت کرده و گفته آن چیزی که در غرب رخ داده است پایه بر فرهنگ خودش داشته است. اگر شما میخواهید در ایران جریان مشروطه را ریشهدار کنید باید سیاستتان با دیانتتان عینیت پیدا کند یعنی شما زمانی میتوانید سیاستورزی بومی متناسب با احوال مشروطه آن زمان داشته باشید که مبتنی بر مبانی اعتقادی خودتان باشید و این جمله تبدیل شده به این کلمه قصار که بر زبان ما جاری شده است.
وی در ادامه سخنان خود اظهار داشت: در سال 57 انقلابی رخ داده است؛ در آن مقطع حوزهها و دانشگاهها تکالیفی داشتهاند، آن موجود اصیلی که آنها باید در آن وحدت پیدا میکردند نظام جمهوری اسلامی است. نظام چه توقعی از دانشگاهها و حوزهها داشته است. نظام گفته من آمدهام برپایه همراهی مردم و راهبری امام و حوارییون ایشان یک انقلابی را در ایران بوجود آوردم آیا متناسب با نیازهای جمهوری اسلامی دانشگاهها و حوزههای علمیه و دینی هزینهشان را پرداخت و تکالیف خود را در حد نظام ایفا کردهاند؟
عطریانفر ادامه داد: به صراحت میخواهم اعلام کنم همانطور که دانشگاههای ما به دلیل آن سوءسابقه و خودباختگی تاریخی که اساساً حوزه علوم انسانی یک حوزه متوقف و درجه 3 بوده سرویس لازم و نیاز نظام را تأمین نکردند و حوزههای دینی هم تکالیفشان را در قبال نظام ایفا نکردند.
وی ابا اشاره به برخی از اعتراضات و گلههایی رهبری در برخی از محیطهای علمی و روحانی، اظهار داشت: ایشان تذکر دادهاند حوزههای دینی باید نیازهای جمهوری اسلامی ایران را تأمین کند ولی متأسفانه این حوزهها کاری نکردند و از این حیث میخواهم تأکید کنم که ما به دلیل آن خودباختگی که از دوره شاه بود و به دلیل اینکه نتوانستیم چهرههای شاخصی از نیروهای انسانی خود را به نقاطی ارسال کنیم تا تربیت شوند و قدرت نقد پیدا کنند، در حال حاضر تقریباً در حوزه علوم انسانی خود بشدت فقیر هستیم و باید اول این فقر را باور کنیم و بعد در مقام تأمین نیازها متناسب با اقتضائات حکومت دینی خودمان گام درست را برداریم.
عطریانفر در ادامه سخنان خود در این میزگرد اظهار داشت: رهبری یک جمله بسیار کلیدی دارند و میگویند من مطرح نیستم ولی شما از موضوع ولایت فقیه حفاظت و صیانت کنید و این سخن را امام هم بارها فرموده بودند. ما اعتراف میکنیم که بعد از رحلت امام، رهبری پیوند بسیار زیبایی را برقرار کردند؛ ایشان گفتند اگر سخن از مردمسالاری است منظور مردمسالاری دینی است و پیوند بین مردم و مرجعیت دینیشان را به خوبی برقرار کردند ولی در حوزه نخبگان به آن پرداخته نشد.
وی در خصوص فعالیتهای مطبوعاتی اصلاحطلبان و پشتپرده حرکتهای مطبوعاتی در زمان فعالیتش در این حوزه افزود: در حوزه مطبوعات وقتی سخن از مردمسالاری و دموکراسی شد و وقتی سخن از این شد که یک قدرتی در هیبت و هویت مردمی خود، رخ نشان میدهد که بیشتر هم با همان ادبیات کلاسیک غرب تعقیب میشود، رسانه هم جایگاه خودش را پیدا کرد، در دنیای غرب رسانهها تعیین کنندهاند، امروز در دنیای غرب سخن از این است که نمیشود سیاستمداری را متصور شد که بینیاز از رسانه باشد، حتماً نیازمند رسانه است.
وی ادامه داد:من به عنوان کسی که از ابتدای انتشار روزنامه همشهری مدخلیت داشتهام، میتوانم بگویم روزنامهای را متولد کردیم و با ادبیات جدید روزنامههای سنتی را پشتسر گذاشتیم و جماعتی را جذب کردیم ولی آیا این همه کار بود؟ نه! کم بود.
عطریانفر ادامه داد: اگر قرار بود ما از رسانه به عنوان یک پایگاه برای اطلاعرسانی عموم استفاده کنیم نباید به صرف رنگ و لعاب کفایت میکردیم و باید میرفتیم و حوزههای دیگر را هم تقویت میکردیم ولی این اتفاق صورت نگرفت.
عضو حزب کارگزاران در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: در بحث رسانهها با پیروزی سیدمحمد خاتمی در دو دوره قبل، میدان فراخی فراهم شد اما سرتا پای این حرکتها پر از آسیب بود، متأسفانه دستگاههای دولتی ما بیش از آنکه به ماهیت و حقیقت رسانه توجه کنند بیشتر نگاهشان شکلی بود.
وی افزود: کافی بود من محمد عطریانفر دارای یک لیسانس و گواهی عدم سوپیشینه باشم و بروم و درخواست کنم تا یک مجوز به من بدهند، همین الان بالغ بر 3 هزار و 500 مجوز صادر شده است که هماکنون نزدیک به 3 هزار نشریه منتشر میشود ولی مجموع اینها تیراژش بسیار اندک است.
عضو حزب کارگزاران ادامه داد: وقتی شما سهم خود را از رسانههای جهانی تعریف میکنید و میگویید در سال 25 میلیون تن مصرف کاغذ رسانه در جهان است، اگر ما به لحاظ جمعیتی 1درصد جمعیت جهان باشیم سهم ما باید 250 هزار تن باشد ولی وقتی نگاه میکنیم میبینیم که از نظر کمی کمتر از 20 درصد تولید داریم و این دلالت بر این دارد که کار ویژهای در این حوزه صورت نگرفته است.
عطریانفر در ادامه سخنان خود اظهار داشت: وقتی شما یک رسانه را صرفاً در قالب یک مجوز صادر میکنید، یعنی فاقد صلاحیتهای لازمهاش هستید و به همین دلیل در مقاطعی این رسانهها مورد سواستفاده قرار میگیرند و همین رسانههای اجارهای و کرایهای ناشی از این قضیه است، لذا من به عنوان کسی که در حوزه رسانه بودهام میتوانم این باور را منتقل کنم که از دوران پس از جنگ تا الان، البته الان یک مقدار سیاست تزریقی حاکم است و کمتر مجوز صادر میشود اما به طور کلی درست بعد از جنگ تا امروز ما در حوزه رفتار درست رسانهای کشور گام درستی برنداشتهایم و صرفاً کمیگرا بودیمایم و مجوزهایی صادر میشده است.
وی ادامه داد: البته سیاستهایی مانند سیاست هدایتی، حمایتی و نظارتی مطرح شده است اما صریحاً عرض کنم سیستم حمایتی آن است که وزارت ارشاد پولی به دست بگیرد و با رسانهها بازی کند و سیستم نظارتی هم عبارت از این است که صرفاً یکسری روزنامهها را جمع و بریدههایی را تولید کند و به دادگاه برای تعقیب بدهد و بخش هدایتی هم صفر است.
عطریانفر با اشاره به فعالیت دولتهای سازندگی، اصلاحات و عدالتگرای احمدینژاد در حوزه فرهنگ اظهار داشت: نشان داده شود در دولت سازندگی، اصلاحات و عدالتگرای جناب آقای احمدینژاد که وزارت فخیمه ارشاد اسلامی کجا خط هدایتی را ارائه کرده است.
وی در ادامه در پاسخ به سؤال مجری برنامه در خصوص اینکه آیا در این مدت روزنامه و تلویزیون در اختیار شما قرار داده شده است تصریح کرد: فرصت پیدا میکنم روزی 7 تا 10 ساعت خدمت شریعتی و ابطحی باشم در آن زمان از روزنامهها استفاده میکنم و البته تلویزیون هم در اختیار ما قرار دادهاند.
عضو حزب کارگزاران در ادامه سخنان خود اظهار داشت: دولتهای ما در حوزه رسانه قصور داشتهاند و کسانی که میتوانستند در این حوزه نقش داشته باشند کاری نکردند، اگر قرار است روی رسانه به عنوان یکی از مؤلفههای امنیت ملی مطالعه و محاسبه شود باید از این وضعیت فلاکتبار خارج شود و اینکه شخصی بگوید من میتوانم مجوز بگیریم و نشریه منتشر کنم و این کار را بکند حقیقتاً کار خطایی است.
حجاریان گفت: رهبری در ایران دارای سه نوع مشروعیت است، یک نوع مشروعیت سنتی است، چرا که بالاخره رهبر مرجع تقلید خیلیها است و مرجعیت نوعی مشروعیت سنتی است، ثانیاً رهبری رهبر انقلاب است و رهبری انقلاب نوعی رهبری کاریزماتیک است، ثالثاً رهبری، قانونی و منتخب خبرگان است و هم اینکه رهبری در ایران ادامه ولایت پیامبر(ص) است.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، میزگرد آسیبشناسی نظری حوادث پس از انتخابات سهشنبه شب با حضور سعید حجاریان، سعید شریعتی و محمد عطریانفر از شبکه اول سیما پخش شد.
در این میزگرد عطریانفر که به درخواست سعید حجاریان و به دلیل مشکل تکلم وی، در پارهای مواقع نظرات حجاریان را در خصوص مسائل مختلف بیان میکرد، اظهار داشت: در طول بخصوص دوران اصلاحات از سال 76 و بلکه زودتر از آن و بعد از آن که توانستیم از جنگ خارج شویم و مشکلات جنگ را پشتسر بگذاریم به دلیل آن عقبماندگی تاریخی که در حوزه علوم انسانی داشتیم عملاً نتوانستیم مشکلات و نیازهای کشور را بر پایه دیدگاههای دینی خودمان پاسخ داده و تأمین کنیم.
وی افزود: از این روی به سمت سرفصلهایی از دیدگاههای حکومتداری و حکومتمداری در دنیای غرب رفتهایم که دارای پایهها و اندیشههای فلسفی خاص خودش بوده است.
عطریانفر در ادامه این میزگرد به قرائت متن آماده شده از سوی حجاریان پرداخت و در ابتدای این کار با بیان اینکه قصد ندارم در این تریبون نام کسی را ببرم اما میتوانم به صورت قطعی اعلام کنم که کسانی در تحقق این مبانی تفکرات غرب در ایران نقش کلیدی و اصلی داشتند، تصریح کرد: همین قدر میتوانم اشاره کنم که برخی از فعالان سیاسی با پیشزمینههای مارکسیستی، سوسیالیستی و حتی آنارشیستی و البته بیشتر با جنبههای لیبرالی به بسط اینگونه نقطهنظرات خود در سطح دانشگاهها پرداختهاند.
تئوریسین جبهه اصلاحات در ادامه دستنوشته خود آورده است: از آنجایی که فضای دانشگاه هم یک فضای در واقع صیانت شده است و جوانان هم علاقمند هستند یک زمینههای نویی را دریافت کنند و از گذشته هم چیزی در اختیارشان قرار نگرفته، بنابراین با یک ولع خاصی به اینها میپردازند بخصوص که متأسفانه ما علیرغم اینکه یک تصویر دموکراتیک از غرب داریم لکن برخی از نقطهنظرات سیاستپیشگان غربی به گونهای است که ظاهراً آنچه میگویند وحی منزل است و آن را به عنوان یک اصل پایدار بخصوص در ذهن کشورهای جهان سومی جا میاندازند.
عطریانفر در جمعبندی سخنان سعید حجاریان عنوان کرد: این دیدگاههای مارکسیستی، سوسیالیستی و حتی آنارشیستی که بیشتر وجهی لیبرالی هم پیدا میکند توسط برخی از اساتید هم ارائه میشود چون میدان نقد هم برایش نیست اینها را به صورت دربست میپذیرند.
عطریانفر در ادامه تبیین نظرات حجاریان در ریشهیابی علل مشکلات در حوزه علوم انسانی اظهار داشت: بسیاری از این عزیزانی که در حوزه علوم انسانی در دانشگاههای ایران تدریس میکنند پایه آموزش عالی خودشان را در غرب داشتهاند و در آنجا گذارندهاند که آنجا یک محیطی بوده که مجموعه بستههای فکری را به اینها دادهاند.
وی افزود: نمیخواهم بگویم که اینها کادرهای غرب هستند ولی به طور ناخواسته استاد ایرانی که در غرب آموزش دیده و میدان نقد هم برایش فراهم نبوده مجموعه آموزههایی که دریافت کرده را به صورت یک مجموعه کاملاً وحی منزل عرضه میکند.
وی ادامه داد: بخواهیم و نخواهیم عملاً بسیاری از این چهرهها و عزیزانی که فرصت نقد دیدگاهها و اندیشههای غرب را پیدا نکردهاند و خودشان را با آن مجموعه آورده و عرضه کردهاند به صورت یک کادر همه جانبه برای دیدگاههای غربی عمل میکنند و تفکر غرب را نمایندگی میکنند.
این عضو مستعفی حزب کارگزاران سازندگی در ادامه تشریح نظرات حجاریان با طرح سؤالی مبنی براینکه این تفکر غرب در ایران مبتنی بر انتقال چه پیامهایی است؟ یادآور شد: وقتی شما این ادبیات را در اندیشه غرب در دانشگاههای ایرانی که باید با ادبیات دینی تطابق داده و ساخته شود ارائه میکنید چه بخواهید و چه نخواهید هویت ملی و دانشگاهی خودتان را عملاً از بین برده و زیر پا میگذارید.
وی اضافه کرد: اندیشه لیبرالی غرب توسط چهرههای ارزشمندی مثل همین اساتید که نتوانستند دریافتها و آموزههای خود را نقد کنند میآید و در مغز و فکر ما مینشیند و اساساً همه این باورها را به هم میزند و در واقع حس میکند که حیات خلوت دنیای غرب است.
وی تأکید کرد: اندیشههای لیبرالی که غرب در پوششهای بسیار زیبایی عرضه میکند که در این خصوص حجاریان میگوید که آنارشیزم است که در متن این دیدگاهها و رفتارها آنارشیزم نهفته است.
در ادامه این برنامه سعید شریعتی دستنوشتهای از سعید حجاریان را قرائت کرد که در آن آمده است: چنانچه قبلاً گفته شد علوم هنجاری دارای مشکلات عدیده و مزمنی است که جز با راهحلهای طولانیمدت نمیتوان آن را علاج کرد که در این خصوص سعدی میگوید: «سعدی به روزگاران دردی نشسته بر دل درمان نمیپذیرد الا به روزگاران».
در ادامه دستنوشته سعید حجاریان که توسط شریعتی قرائت شد آمده است: من در این مجال سعی میکنم به بعضی از معضلات این دسته از علوم انسانی اشارهای گذرا داشته باشم و آنچه ارتجالاً به نظر میرسد به عنوان راهکار و راهحل این معضلات عرضه کنم.
1- علوم هنجاری غالباً حاوی حربههای ایدئولوژیک هستند از مارکسیست ارتدوکس بگیر تا نئولیبرالیست؛ لذا پیش از آنکه علم تلقی شوند نیمه علم، نیمه ایدئولوژی، هستند هرچند خود را در قالب توصیف و تبیین وجوه مختلف زندگی ببپیچند اما ذاتاً هنجاری و تجویزی هستند.
2- این علوم به شدت خصلت تحصیلی و پزیتیویستی دارند مثلاً آگوست کنت پدر جامعه شناسی، اسم آن را فیزیک اجتماعی گذاشته بود، یعنی به اجتماع مانند موجودی فیزیکی و مکانیکی مینگریست. بعدها رفتارگرایان در بهترین حالت جامعه را پدیدهای ارگانیک تلقی کردند مانند هر سیستم ارگانیک دیگری در قبال انگیزشها عکسالعمل ثابتی از خود نشان میدهند که میتوان آن را اندازه گرفت و پیشبینی کرد و همچنین قانون تئوری از آن استخراج کرد، لذا آمار و سنجشهای آماری کلیدی شد برای روشمند کردن علوم رفتاری اما هماکنون بسیاری از متخصصین این علوم معتقد هستند که با پرسشنامهها، سنجهها و گویههای خود یک مشت زباله به نرمافزار میدهیم و از آن سو هم یک مشت زباله تحویل میگیریم.
3- متأسفانه متدهای تفصیلی، توهمی، تأویلی و پدیدارشناسانه نیز برد محدودی دارند و بیشتر به کار انسانشناسی، بومشناسی و قومشناسی میآید و تازه همین متدها نیز تحت تأثیر پزیتیویستها بیرمق شدهاند. از اینها گذشته در جوف این علوم فرصت پیشفرضی سکولاریستی وجود دارد که به اسباب قریب رفتار انسانی توجه دارند و اسباب بعیده و بخصوص مسبب الاسباب را نادیده میگیرند و آن را از معادلات خود حذف میکنند، مقایسه میان جامعه شناسی ابن خلدون متفکر مسلمان و آگوست کنت این معنا را به وضوح نشان میدهد.
4-به ایران که میرسیم وضع اسفبارتر میشود؛ با متونی ترجمه شده و اغلب ناقص و جزوههای نامنظم سروکار دارند و بدون دید انتقادی آن را فرا میگیرند، بدون آنکه بازار کاری برای این همه فارغالتحصیل وجود داشته باشد.
5- اساتیدی هم که همین جزوات را خوانده و عضو هیئت علمی شدهاند با دانشجویان بعدی خود نیز نوعی سیکل معیوب را تشکیل میدهد که جز باز تولید جهل نمیتوان نامی بر آن نهاد. اساتیدی هم که از خارج کشور فارغالتحصیل شدهاند ناخودآگاه حامل آخرین دستاوردهای آن دسته علوم انسانی که هیچ سنخیتی با جامعه ما ندارد، به ایران هستند مانند پست مارکسیست، استوراکتورالیست و فمنیست و غیره و غیره.
حجاریان در ادامه این برنامه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سخنان عطریانفر در خصوص وضعیت علوم انسانی در کشورمان گفت: بخشی از این مشکلات به قبل از انقلاب برمیگردد و بخشی به بعد از انقلاب. بعد از انقلاب هم کاری نشده است؛ شاید الان یک دبیرستان نمونه علوم انسانی باشد که آن هم فقط در تهران است و جای دیگری نیست. مگر امثال ماها که به خاطر شغلمان به دنبال علوم انسانی رفتیم. اگر ما هم دنبال مهندسی رفته بودیم دنبال علوم انسانی نمیرفتیم.
وی افزود: همه علوم انسانی البته اینگونه نیست و ادبیات فرق دارد، هنرها فرق دارد؛ مثلاً اینها خیلی ماهیت اومانیسی ندارند که در اینجا باید علوم انسانی را درجه بندی کرد.
عضو مستعفی شورای مرکزی جبهه مشارکت یادآور شد: بالاخره من به خاطر اینکه بگوییم جامعه ما چگونه جامعهای است و دولت ما چه ماهیتی دارد، ناچار به ابزار تولید بودم، ابزار تولید که خودمان نداشتیم به سراغ منابع اصلی که میشد توضیح داد پیدا کرد تا گفت مثلا ماهیت دولت در جهان سوم چیست و برای مثلاً نظریه سلطانیسم خیلی به کل نظام ضربه زد که انحرافات از همین جا برمیآید.
وی در تشریح نظریه ولایت فقیه تصریح کرد: خودم قائل بودم که رهبری در ایران دارای سه نوع مشروعیت است یک نوع مشروعیت سنتی است بالاخره رهبر مرجع تقلید خیلیها است و مرجعیت نوعی مشروعیت سنتی است، ثانیاً رهبری رهبر انقلاب است و رهبری انقلاب نوعی رهبری کاریزماتیک است، ثالثاً رهبری قانونی و منتخب خبرگان است.
حجاریان اضافه کرد: رهبری در ایران سه پایه مشروعیت دارد منتهی من آنجا توضیح دادم علاوه بر اینها موضوع دیگری هم داریم. رهبری در ایران ادامه ولایت پیامبر است که میخواستم توضیح دهم که علاوه بر آن سه نوع مشروعیت که توضیح دادم و باید در نظر گرفت که سه نوع مشروعیت را وبر اندیشمند غربی گفته بود اما مشروعیت نوع چهارم داریم که وبر به آن اشاره نکرده است.