متاسفانه آزادی بیان که شعار این دولت بود - البته فقط شعار بود - فقط مختص افراد جریانات خاص شده است. مسئولین دانشگاه باید در مورد اجازه ندادن برای برگزاری سخنرانی پاسخگو باشند و باید در این زمینه دلیل قانع کننده ای داشته باشند. چرا عده ای می خواهند دانشگاه از هدف اصلی خودش که محیط تبیین و تضارب آرا است جلوگیری کنند؟
مسولین دانشگاه از یک طرف در رسانه ها و مصاحبه ها می گویندکه برگزاری سخنرانی های سیاسی از هر طیف و جناحی در چارچوب قانون بلامانع است و از طرف دیگر سخنرانی برخی از اساتید را با دلیل های توهین کننده به مردم استان آن هم با این دلیل که شرایط استان خاص و ویژه است اجازه برگزاری نمی دهند. مگر مردم این استان چه شرایطی دارند؟ شرایط استان چگونه است؟ مردم زحمتکش و ولایت مدار این استان با دیگر مردم کشور چه تفاوتی دارند؟
مسلما که این مردم همان مردم ولایت مدار و انقلابی سابق هستند، اما اینظور به نظر می آید که آگاه سازی مردم و علل الخصوص قشر دانشجو اهداف و برنامه های شما را مختل می کند.
چرا با توجه به فرمایش رهبری که فرمودند: از عناصری که نامطمئن بودنِ خودشان را اثبات کردند، مطلقاً استفاده نکنید؛ مطلقاً استفاده نکنید. همینهایی که سال ۸۸ آن بازی را راه انداختند، خب اینها با جمهوریّت نظام جمهوری اسلامی مخالفت کردند، بدون هیچ منطقی، بدون هیچ حرف قابل قبول و پسندیدهی در مقابل آدمهای با انصاف. اینها نامطمئنند؛ من استفادهی از اینها را مطلقاً توصیه نمی کنم، بههیچوجه؛ نه به شماها و نه به هیچ دانشجویی و نه به هیچ دانشگاهی توصیه نمی کنم. در دانشگاه باید پای فتنه گرانی امثال علی شکوری راد که در سال ۸۸ خود یکی از محکومان فتنه است و نظام، دین و امام و رهبری را ناجوانمردانه زیر سوال می برند باز باشد ولی برای افرادی که حرف نظام و رهبری را می زنند، استان دارای شرایط ویژه و خاص می شود.
حال مسئولین دانشگاه می گویند که ما این مراسم را لغو نکرده ایم بلکه از اول آنرا تایید نکرده ایم، خوب چه دلیلی داشته اید که تایید نشود؟ از چه ترس دارید!؟ از به خطر افتادن پست و مسئولیتتان می ترسید و اینکه مورد سرزنش مسئولین بالادستیتان قرار بگیرید؟
آیا با سخنرانی که، در همین هفته در دانشگاه علوم پزشکی مشهد می خواهد سخنرانی کند مشکل داشته اید یا شرایط ویژه و خاص استان که دلیلی کاملا ابداع شده از خودتان می باشد، نگذاشته که تایید کنید.
همانطور که در قرآن کریم هم آمده است: "جْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ" در زمان پیامبر اکرم(ص) هم عده ای از روی نفاق بودند اجازه شنیده شدن حق را نمی دادند و می گفتند که انگشت در گوش کنید که صدای حقیقت را نشنوید که لغو سخنرانی مصداق بارز همین موضوع است.
حال باید پرسید چر ا در دانشگاه، که یک نهاد انقلابی باید باشد مسولینش مانع از برگزاری سخنرانی شوند و چرا می خواهند مانع از روشنگری و بیان حقیقت های موجود شوند؟
در پایان اشاره به سخن رهبری می کنم که فرمودند: خدا لعنت کند کسانی را که بساط فکر سیاسی و کار سیاسی و تلاش سیاسی را از دانشگاهها جمع کردند.
* عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان