خبرنامه دانشجویان ایران:الف نوشت:
جناب آقای میر حسین موسوی
سلام علیکم
این روزها شاهد هستیم که گروهی از دانشجویان بر اساس جو حاکم و برجا مانده از فضای سیاسی و متهلب ماه های اخیر، در تعداد معدودی از دانشگاه های کشور تحرکاتی انجام می دهند. بنده به عنوان یک دانشجو که از نزدیک خیلی از مسائل دانشگاه را لمس کرده ام و شرایط موجود در این قشر خاص از جامعه را رصد نموده ام با توجه به تجربیاتی که داشته ام این روند را اصلا مناسب کشور و فضای دانشگاهی آن که باید تمام هم و غم آن معطوف به مسائل علمی و پیشرفت علمی کشور باشد، نمی دانم و برای برخی از این آینده سازان شدیدا احساس خطر می کنم. لذا بر آن شدم که این نامه را خدمتتان تقدیم نمایم. قابل توجه این که بین خود و خدای خود عهد بسته ام که کاملا دور از فضای سیاسی و نگرش سیاسی این نامه را خدمتتان تقدیم نمایم.
با توجه به سنواتی که در کوی دانشگاه تهران ساکن بودم دریافتم که فضای کوی اصلا بدان معنا که برخی از جریانات سیاسی کشور (چه اصولگرا و چه اصلاح طلب) بیان می دارند سیاسی نیست. فضایی کاملا جوان شاداب و علمی که با توجه به جوان بودن اکثریت ساکنین آن هیجانات خاص جوانی را نیز باید به این نکات اضافه نمود.
جوانانی که ته ضمیر اکثریت قریب به اتفاق آنها پاک است و چارچوب های ساختاری اکثر قریب به اتفاق آنها مذهبی است. حتی این پاک ضمیری در دانشجویانی که ظاهر آرایشی خاصی هم دارند کاملا محسوس است.
علاوه بر این اگر قدری در کوی دانشگاه تهران قدم بزنید و با دانشجویان همنشین شوی اکثرشان در رابطه با مسائل سیاسی کشور حرف هایی برای گفتن دارند و خیلی از آنها الحق و الانصاف دارای نگاه های زیبایی می باشند که پس از صحبت با این آینده سازان ، انسان به آینده با این جوانان روشن و تیز بین امیدوار می شود. با این اوصاف هرگز نگاه حزب سالاری و ... در اکثریت دانشجویان وجود ندارد و سنگ هیچ حزب و جناحی از کشور را به سینه نمی زنند الا اقلیت خاص که متأسفانه همین اقلیت در برخی از اوقات با ایجاد موج در فضای شاداب و جوان، مشکلات عدیده ای را برای اکثریت به وجود می آورند که در دهه اخیر بارها شاهد آن بودیم.
در خیلی از مواقع با توجه به اشکالات و مشکلات صنفی که در کوی وجود دارد مثل عدم خدمت رسانی مناسب و امکانات رفاهی نامطلوب در برخی از ساختمان ها شاهد تجمعات صنفی خاص دانشجویی می شویم که اصلا سیاسی نیست ولی متأسفانه همان اقلیت خاصی که ذکر شد، این اعتراضات صنفی را به سمت و سوی خاص سوق می دهند برای نمونه می توان به اعتراض دانشجویان در ایام دهه فجر سالهای گذشته اشاره نمود که اصل جریان به خاطر کیفیت بسیار بد غذایی بود که در یکی از وعده های غذایی در ایام امتحانات به دانشجویان دادند ولی همان اقلیت سوار بر این موج شد و این مسأله کاملا صنفی را با شعارهای سیاسی به سمت و سوی خاص کشاند. تا جایی که بنگاه سخن پراکنی استعمار پیر از آن به عنوان اعتراض دانشجویان به حکومت در ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی یاد کرد.
در برخی موارد با توجه به فضای جوانی خاصی که در کوی است این مسأله حاد می شود و برخی اوقات به خاطر شرایط خاص موجود امنیتی می شود و ارگان های امنیتی بر اساس شرح وظایف خود با مسائل امنیتی برخورد میکنند. البته در برخی موارد افرادی به صورت خودسر هم برخوردهایی انجام می دهند که بارها و بارها رهبری این گونه برخوردها را شماتت نموده اند و دستور پیگیری برای آن صادر نموده اند.
با این مقدمه که عرض شد و فضایی که ترسیم شد ملتهب شدن فضای دانشگاه به خاطر مسائل خاص سیاسی چه نتیجه ای خواهد داشت. غیر از اینکه برخی از این جوانان از فضای درسی و علمی دور بمانند و وارد فضاهایی شوند که در بدو امر به آن اعتقاد ندارند و صرفا به خاطر جو به وجود آمده در آن قرار گرفته اند. آیا نتیجه ای به غیر از این دارد که به دلیل فضاهای امنیتی خاص، آینده برخی از این جوانان با استعداد که نسلهای آینده منتظر ساختن زیر ساختارهای این کشور به دست همین عزیزان است تخریب شود. آیا درست است این جوانان به خاطر برخی برخوردهای افراطی و هیجانی که لازمه ای جوانی است بازداشت شوند , بازجویی شوند و در برخی موارد زندانی شوند.
آیا واقعا مشکلات این مملکت که ساخته و پرداخته اختلافات حزبی و قدرت طلبی یک عده سیاست مدار که برخی از آنها نادان می باشند با فدا شدن یک عده جوان مستعد حل می شود.
اگر با تجمعات و اعتراضات و ... این مسائل قابل حل بود باید در همان روزهایی که هزاران نفر در خیابانها بودند حل می شد ولی همه شاهد بودند حل نشد که هیچ بلکه یک عده جوان از هر دو طیف کشته شدند یک عده از هر دو طرف دادگاهی شدند و یا می شوند و یک عده سرخورده و بدبین. حال شما فکر می کنید با تجمعات چند صد نفره چه مشکلی حل خواهد شد. غیر از اینکه برای برخی از این دانشجویان مشکلاتی پیش خواهد آمد که جبران ناپذیر خواهد بود.
همه شاهد بودند و به این مسأله اذعان نمودند که در ایام انتخابات شما صرفا برای ساختن آینده این مملکت به میدان آمدید و به خاطر دغدغه هایی که داشتید وارد شدید ولی آیا این نوع برخوردها با آن شعارها در تعارض نیست.
شاید گفته شود این مسائل به شما ربطی ندارد و دانشجویان خود حرکاتی این چنینی انجام می دهند. ولی انتظار من به عنوان یک دانشجو از جنابعالی این است که با انتشار بیانیه ای این حرکات را کاملا نفی کنید و دانشجویان را به کار علمی و عملی دعوت نمایید که به نظر بنده همه مشکلات کشور به خاطر ضعف در همین مسائل است. و باید راه حل مشکلات کشور را در این گونه مسائل دید نه شعار و تجمع و کارهایی که آینده آن کاملا مبهم است.
جناب آقای موسوی از آنچه که بر شما گذشت همه آگاهند و حرف هایی که باید زده می شد زده شد کارهایی که باید می شد شد و در برخی موارد خیلی بیشتر از آنچه نیاز بود. هزینه های بسیار گزافی هم داده شد. خسارات بسیاری هم به وجود آمد که بعضا غیر قابل جبران است.پس قضاوت را به تاریخ بسپارید که بهترین قاضی است و کاملا بی طرفانه قضاوت خواهد کرد.
از شما به عنوان یک دانشجو تقاضا می کنم پرداختن هزینه ها را در همین جا تمام کنید و نگذارید از این قشر یعنی دانشجویان که آینده سازان این مملکت هستند هزینه شود که این هزینه قابل مقایسه با هزینه های دیگر نیست و خسارات بر جای مانده از آن سالها در این مملکت خواهد ماند و شاید علاوه بر خسارت پسرفت هایی جبران ناپذیر به دنبال داشته باشد.
در انتها امیدورام که در همین ایام با بیانیه ای از سر دلسوزی برای اعتلای این کشور، همین تعداد اندک دانشجویان را به آرامش دعوت نمایید و از آنها بخواهید که حرکت اصلاحی خود را با خوب درس خواندن ادامه دهند نه با تجمعات هیجانی که نتایج آن برای هیچ کس مشخص نیست.
* دانشجوی ارشد دانشگاه تهران