گفتم «در بهترین حالت»، چرا که این روزها، هر کسی که در فضای تشکیلاتی و سیاسیِ دانشجویی استخوانی خرد کرده باشد، از اوضاعِ تطمیع مالی و مقامیِ دم انتخاباتِ برخی از همین سیاستبازانِ پیر و فرتوت باید به خوبی آگاه باشد؛ اعاذنا الله و ایاکم انشاءالله!
خبرنامه دانشجویان ایران: دانیال داودی// انتخابات در نظامهای مردمسالار، نقاط عطفی برای رسیدن به پیشرفتاند. بدین جهت که در ایام انتخابات، ضریب پاسخگویی مسئولین به مردم بسیار بالا میرود. انگیزهی مردم برای مطالبهگری و دقیق شدن در روند توسعهی کشور بیشتر میشود و مجموعاً همّ واحدی در کشور برای فکر در مورد اصلاح وضع موجود پدید میآید.
البته فرایندی که عرض شد، نسبی است و افرادی در کشور دوست دارند، انتخابات این کارکرد خود را از دست بدهد. این افراد، کسانی هستند که وضع موجود را خودشان پدید آوردهاند.
در فضای پس از انقلاب، فارغ از تغییر دولتها، برخی از مسئولین که اکنون ایام کهنسالی زندگی خود را میگذرانند، همواره در راس مسئولیتهای اجرایی یا تقنینی بودهاند. یکی از وزرای دولت جمهوری اسلامی، 25 سال سابقهی وزارت دارد. دو تن از وزرای دیگر، 12 سال وزیر بودهاند و بسیاری از مسئولین همواره در دولتهای مختلف از یک جایگاه ارشد در دستگاه اجرایی به جایگاهی دیگر در تردد بودهاند.
سود این افراد در این است که انتخابات، به جای آنکه فرصتی برای بررسی روندها و عوامل توسعه نیافتگی کشور و همچنین فرصتی برای مطالبهگری بیشتر از مسئولینِ همیشه در پشتِ میز باشد، به مسابقهای دربیگونه تقلیل یابد و مردم بی توجه به پشت پردهی تصمیم گیریها در نظام، تمامِ هیجانِ خود را صَرفِ پیروزی یک«فرد» کنند و اصلاً توجه نداشته باشند که هر یک از افراد که روی کار بیایند، تعداد زیادی از مدیران ارشد، همانها هستند که بودند و عمدهی روشهای ادارهی کشور نیز هیچ تغییری نخواهند کرد.
در این میان هیچ شخص، جناح یا تشکیلاتی نمیگوید: «ماست من ترش است!» همه از افزایش ضریب پاسخگویی مسئولین -البته در مقام حرف- استقبال میکنند. همه از مناظرات زنده استقبال میکنند، گر چه دُمِ خروس گاه بیرون میزند! و همه از تغییر و تحول صحبت کرده و از وضع موجود اعلام برائت میکنند. داستان، داستان آن دزدی شده که کیف را قاپیده، خود جلوی جماعتِ دزدگیر میدود و فریاد میزند: دزد را بگیرید!
اما بالاخره باید این فضا از نقطهای تغییر کند. باید شاخصی باشد تا جامعه بفهمد چه کسی حقیقتاً به دنبال اصلاحات است و میخواهد وضع موجود تغییر کند و چه کسانی ادای اصلاحات را در میآورند، در حالی که خود مسبّب اصلی وضع موجودند. به عقیدهی نگارنده، بهترین نقطهی آغاز «دانشگاه» است. به این خاطر که دانشگاه کانون تجمع فرهیختگانِ دردمندِ جامعه است که فریب دادنشان دشوار است. باید از دانشگاه شروع کرد و در ایام انتخابات عملکرد جنبشهای دانشجویی را رصد کرد.
بسیار واضح است که اگر تشکیلاتی، در ایام انتخابات، مواضع و برنامههایش معطوف به محتوا بوده و درصدد تبیین راهکارهای خروج از رکود، حل معضل بیکاری، درمان مرض وابستگی اقتصاد ایران به نفت، حل مشکل روزافزون کاهش عزت پاسپورتها و بسیاری از این دست مشکلاتِ کشور باشد، میتوان گفت این تشکیلات خواهان بهبود اوضاع است. اگر تشکلها و جریانات دانشجویی از فرصت استفاده کرده و از کاندیدا ها و نماینده هایشان، راهکار دقیق برای حل این معضلات خواستند و همهی کاندیدا ها را به تیغ نقد کشیدند، نشان میدهد دردِ مردم دارند.
اما اگر سعی کردند فضا را استادیومی کنند و برنامههاشان معطوف به حمایت از یک فردِ خاص بود، اگر دفترِ تشکیلاتشان ستاد یکی از کاندیدا ها شد و اگر بدون توجه به نقاط قوت و ضعف افراد، فقط در صدد توجیه «یک کاندیدا» برآمدند، در بهترین حالت میتوان گفت که دارند ندانسته، در زمینِ سیاستمدارانِ کهنهکارِ کهنسال -که خود بزرگترین مشکل توسعه نیافتگی ایران اند- بازی میکنند. گفتم «در بهترین حالت»، چرا که این روزها، هر کسی که در فضای تشکیلاتی و سیاسیِ دانشجویی استخوانی خرد کرده باشد، از اوضاعِ تطمیع مالی و مقامیِ دم انتخاباتِ برخی از همین سیاستبازانِ پیر و فرتوت باید به خوبی آگاه باشد؛ اعاذنا الله و ایاکم انشاءالله!