به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از تابش کوثر، روزگاری نه چندان دور مصرف مشروبات الکلی در این کشور مطلقاً ممنوع بود. قانون منع مطلق واردات و مصرف مشروبات الکلی باعث شده بود تجارت این نوع از نوشیدنیها توسط باندهای مسلح مافیایی و قاچاقچیان حرفهای انجام شود. تصاویری وجود دارد که نشان میدهد پلیس ساحلی این کشور مشغول اندازهگیری لباسهای شناگران زن و مرد در کنار ساحل است، تا اگر از مقدار مجاز تخطی کرده باشند، آنها را جریمه کرده و یا حتی بازداشت نمایند.
در نگاه اول چنین به نظر میرسد که این پاراگراف در مورد یکی از کشورهای اسلامی و یا دولتهای متعصب خاورمیانه نوشته شده است. اما اینچنین نیست! و اینها حقایقی است در مورد کشوری که امروزه به عنوان پرچمدار نظام لیبرال دموکراسی جهان شناخته میشود. در تمام آن سالها اگرچه مشروب به عنوان کالایی قاچاق در ایالات متحده آمریکا مطرح بود؛ اما در اکثر فیلمهای امریکایی مصرف میشد، البته در بسیاری از این فیلمها قهرمانان داستان، مشروب را به عنوان امری قبیح و یا به منظور آسیبشناسی مینوشیدند. به تدریج قبح مصرف مشروب در آمریکا شکسته شد تا اینکه در سال 1933 این قانون به طور کلی لغو گردید و امروزه این مسئله حتی به یک هنجار در فرهنگ آمریکایی تبدیل شده است.
چنین اتفاقی در آمریکا در حوزهی پوشش و لباس نیز رخ داد. دقیقاً در همین سال یعنی 1933 لباس شناگران آمریکایی که تا پیش از این دو تکه بود و پوشش بیشتری داشت، یک تکه شد و تقریباً به شکل امروزی درآمد. البته قبل از این تغییر، «جانی ویسمولر» قهرمان شنای المپیک و اولین هنرپیشهی نقش «تارزان» لباس یکتکه را برای مردم آمریکا عادی کرده بود. اینگونه بود که فرهنگ سختگیرانهی آمریکایی تحت تأثیر عاملی به نام رسانه، ظرف مدت کوتاهی چنان دگرگون شد که امروزه ایالات متحده آمریکا به قطب قدرتمند صنایع سرگرمی شامل تولید و صادرات انواع فیلمهای مستهجن و تولید مشروبات الکلی و همچنین به عنوان الگویی در مصرف این محصولات در جهان تبدیل شده است.
اینک این سلاطین رسانهای جهان هستند که تعیین میکنند که اکثر مردم دنیا چه بخورند، چه بپوشند و چگونه فکر کنند. واقعیت این است که رسانه در سایه رشد تکنولوژیک، ابزاری و علمی خود چنان قدرتی پیدا کرده است که به راحتی میتواند نگرشهای یک جامعه را ظرف مدت کوتاهی تغییر داده و آنان را همچون عروسکهای خیمهشببازی کنترل نماید و بشر نیز هیچگاه تجربه برخورد با چنین نهادهای قدرتمند تولید الگوی سبک زندگی را نداشته است که بتواند با استفاده از آن تجارب، خود را در برابر تغییرات سهمگین فرهنگی ایمن نماید.
انبوه اطلاعات موجود در جهان به قدری زیاد است که از آن به عنوان انفجار اطلاعاتی و یا آلودگی اطلاعاتی یاد میکنند، متبحرترین متخصصان رشتههای مختلف علمی و هنری سرگرم تولید محصولات رسانهای با بیشترین تأثیرات بر عمیقترین لایههای روح، تفکر و نگرش انسانها هستند. سیل اطلاعات و پیام به شکلی کاملاً ناعادلانه از غرب به شرق در جریان است و هرلحظه به شرایط یکپارچگی فرهنگی در جهان نزدیکتر میشویم. آری این جملات اغراق نیست و عصر ارتباطات امروز در حال شکل دادن جهان به شیوهای کاملاً بی سابقه در تاریخ بشر است و این وضعیت بیش از هر چیز دیگری ضرورت آموزش سواد رسانهای را به ما یادآوری میکند.
اهمیت مقولهای تحت عنوان سواد رسانهای به قدری است که انجمن آموزش روزنامهنگاری و ارتباطات آمریکا اخیراً اذعان کرده است که اگر به این مهم توجه نشود جامعه آمریکا به یک جامعه بیسواد رسانهای تبدیل خواهد شد(علی خلج، 1395)
از طرفی نتایج پژوهشی در ایران نشان میدهد که نمره سواد اینترنتی در کشور 12 از 100 است. چنین عددی بیانگر این است که اکثر مردم ایران امروز از ابزاری استفاده میکنند که آن را نمیشناسند.
اینک شناخت رسانه و مهارت استفاده از آن و دانش پیشگیری از آثار سوء رسانهها بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر میرسد و دولتها و نهادهای فرهنگی میبایست با درک حساسیت شرایط این دنیای جدید، برنامهریزی فرهنگی-رسانهای جامعی را برای حفظ بنیانهای فرهنگی و اجتماعی جوامع تدوین و اجرا نمایند.
سواد رسانهای یا سواد اطلاعاتی به معنی مجموعهای از مهارتها که شامل تشخیص نیاز اطلاعاتی، مکانیابی، ارزیابی و بکارگیری موثر اطلاعات تعریف شده است که یکی از مهمترین ابعاد آن توانایی نقد رسانه و نه استفاده منفعلانه از آن است.
به باور اندیشمندان علم ارتباطات، سواد رسانهای به ما کمک میکند تا به محصولات رسانهای که در اختیار ما قرار میگیرند نگاهی تحلیلی داشته باشیم. این رویکرد باعث میشود تا بتوانیم درک درستی از اطلاعات داشته باشیم و در مقابل آن مقهور و یا شیفته نباشیم.
در ادامه این سلسله مباحث به ابعاد مختلف سواد رسانهای خواهیم پرداخت.
گزارش از نسیم عباسی کارشناس ارشد مدیریت رسانه