پس از گذشت چند ماه از انتخابات و فروکش کردن هیجانات، خبری از مطالبه گری و پیگیری مطالبات مردمی و وعده های رئیس جمهور نیست. پاسداری و استفاده از پتانسیل 16 میلیون رای برای تحقق مطالبات و وعده ها، امری ضروی می نمود که به زودی فراموش شد.
خبرنامه دانشجویان ایران به نقل از جهان، به نقل از جهان، انتخابات ریاست جمهوری به غیر از پیروزی حسن روحانی، روی دیگری نیز داشت و آن تعهد و وعده نامزدهای اصولگرا برای پیگیری وعده های دولت و نظارت بر آن بود، حال باید دید در این مسیر جریان اصولگرا کنشی داشته است.
رقابت های انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در حالی با راهی شدن مجدد روحانی به پاستور پایان یافت که رقیب وی توانست 16 میلیون رای کسب کند. آرای قابل توجهی که به اذعان نیروهای اصولگرا پتانسیل مناسبی برای کنش گری در عرصه سیاسی ایجاد کرده است. این پتانسیل بزرگ به نحوی بود که نامزدهای اصولگرای انتخابات پس از پایان رقابت ها، قول پیگیری وعده ها را با نظارت دقیق و تا زمان عملی شدن دادند.
محمدباقر قالیباف که در آستانه رای گیری به نفع آیت الله رئیسی کناره گیری کرد، بعد از انتخابات در بیانه ای اعلام کرد که متعهد به پیگری وعده ها خواهند بود:"
طبیعتا با پایان دورهی رقابتهای انتخاباتی و قولها و وعدههای نامزدها، مرحلهی اقدام و پاسخگویی به مطالبات مردم آغاز میشود و برای جلوگیری از خودکامگی در ادارهی کشور، این منتقدین هستند که باید در چارچوبهای قانونی به طرح مطالبات به حقِ مردم بپردازند و با شفافسازی امور، مانع دور زدن قانون و فرار از نظارتهای قانونی عدهای خاص و تشدیدِ نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی در کشور شوند. ما متعهد میشویم تا وعدههای مطرح شده دولت در جریان انتخابات را تا زمان عملی شدن این وعدهها پیگیری کنیم و همچنین وظیفه خود میدانیم که از هر اقدامی برای تحقق اهداف ملی و پیگیری مطالبات ۹۶ درصدیها، با اولویتِ رسیدگی به مستضعفین و محرومین و اقشار کم درآمد، با تمام توان حمایت کنیم."
در همین حال غلامعلی حداد عادل، از مطالباتی گفت که به پشتوانه رای 16 میلیونی باید پیگیری شوند: "آقای رئیسی به عنوان سخنگوی این 16 میلیون توانست با حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری آنها را همسو کند بنابراین دولت باید برای پاسخگویی به این مطالبات کار واقعی، عملی و جدی کند که اگر موفق شود ما نیز خوشحال خواهیم شد اما اگر دولت موفق نشود این مطالبات ادامه دارد."
عزتالله ضرغامی در کانال تلگرامی خود نوشت: «به جناب آقای رئیسی خداقوت میگویم. او با پشتوانه قریب به ١٦ میلیون رأی که در تاریخ انتخابات کشور بهعنوان نفر دوم بیسابقه است، وضعیت استثنائی دارد. او میتواند در جایگاه نظارتی و آلترناتیو قوی نسبت به دولت، در پیگیری مطالبات مردم و ضمانت اجرائی وعدهها نقش تاریخی ایفا کند»
آیت الله رئیسی نیزپس از اعلام نتایج با صدور بیانیه ایی مواضع خود بعد از انتخابات و مبنی بر پیگیری مطالبات مردم و بداخلاقی ها و تخلفات آشکار را اعلام کرد: " اینجانب با اتکاء به همین پشتوانه مردمی، همه ظرفیتها را برای پیگیری مطالبات مردم در مبارزه با فساد و تبعیض و تحکیم ارزشهای انقلاب اسلامی به کار خواهم بست و هر اراده و تلاشی در دولت آینده با این جهتگیری را مورد حمایت قرار خواهم داد و همواره زبان گویای محرومان خواهم بود."
حال پس از گذشت چند ماه از انتخابات و فروکش کردن هیجانات، خبری از مطالبه گری و پیگیری مطالبات مردمی و وعده های رئیس جمهور نیست. پاسداری و استفاده از پتانسیل 16 میلیون رای برای تحقق مطالبات و وعده ها، امری ضروی می نمود که به زودی فراموش شد. هرچند ممکن است عنوان شود جریان نقد دولت در میان اصولگرایان پابرجاست اما این فرآیند به صورت جزیره ای و قبیله ای هیچ بازخورد مثبتی نمی تواند در آینده داشته باشد.
انتظار می رفت که با شروع به کار دولت، طرح و ساختار مشخصی برای راه اندازی جنبش مطالبه گری شکل گیرد که این مهم تا به امروز در دنیای واقعی هیچ نشانی ندارد. در انتخابات، روحانی و جهانگیری وعده هایی مبنی بر ایجاد 5 میلیون شغل، ریشه کن کردن فقر و رفع تحریم های غیر هسته ای و دهها طرح ریز و درشت دیگر را رو کردند، حال چه کسانی باید این مطالبات را به صورت عملی و جدی پیگیری کنند؟ رسانه های منتقد بارها و بارها بر این امور اصرار کرده اند و دولت را برای عملی کردن وعده ها جهت رونق اقتصادی و معیشتی مورد نقد قرار داده اند اما دولتمردان زمانی تحت فشار قرار می گیرند که جنبش مطالبه گری داری سازماندهی و ساختاری مشخص باشد و چهره های مطرح از آن حمایت کنند.
در فضای کنونی سیاسی کشور که اصولگرایان باید به عنوان اصلی ترین جریان در مطالبه تحقق وعده های دولت حضور داشته باشند، اصلاح طلبان به تدریج و با شیب ملایمی در حال پرکردن این خلا هستند. آنها با علم بر اینکه در سال 1398 و 1400 مسئول بسیاری از اقدامات دولت روحانی خواهند بود، برای خنثی کردن چنین فضای منفی، در حال تلاش برای قرار گرفتن در جایگاه منتقد دولت هستند تا به عنوان آلترناتیو اصلی درانتخابات آینده حاضر شوند.
این درحالیست که اصولگرایان می بایست با تمرکز و سازماندهی جریانی و وعده هایی که بعد از انتخابات برای پیگیری مطالبات داده بودند، ضمن تحت فشار قرار دادن دولت برای تحقق وعده ها، خود را به عنوان آلترناتیو اصلی معرفی کنند و فرصت را برای فرار رقیب از مسئولیت پذیری فراهم نکنند.