تاریخ انتشار: چهارشنبه 1396/11/04 - 18:55
کد خبر: 256894

به بهانه سالروز شهادت مرتضی صمدیه لباف دانشجوی مسلمان مبارز دانشگاه شریف؛

از قرآن جدا شدیم، به این روز افتادیم!

از قرآن جدا شدیم، به این روز افتادیم!

جسم بیهوش مرتضی در بیمارستان به دست ماموران ساواک می افتد او را به بیمارستان شهربانی، بخش ویژه کمیته و ساواک می برند و به بازجویی ، تهدید و سپس جراحی او می پردازند، مرتضی را با پابند و دستبند به تخت شکنجه می بندند؛ آن هم نه در سلول، بلکه در محل زیر هشت، محل تلاقی بندها و نظارت مستمر شکنجه گران و نگهبانان.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مرتضی صمدیه لباف، از اعضای مسلمان و مارکسیست نشده سازمان مجاهدین خلق که در اردیبهشت 1354 با خیانت اعضای تغییر ایدئولوژی داده سازمان از سوی ساواک دستگیر شده بود، پس از ماه‌ها زندان، بازجویی، پرونده‌سازی و شکنجه در کمیته مشترک ضدخرابکاری از سوی دادگاهی که آمریکاییان هم در صدور رای آن تاثیرگذار بودند به اعدام محکوم شد و همراه با 8 تن دیگر از اعضای سازمان مجاهدین خلق، در روز چهارم بهمن 1354 به جوخه اعدام سپرده و شهید شد قسمتی های از مبارزه این دانشجوی شهید در فیلم «سیانور» به کارگردانی بهروز شعیبی به تصویر کشیده شده بود.

به همین مناسبت «خبرنامه دانشجویان ایران»، در گزارشی جزئیات بیشتری از مبارزات او براساس قرآن و دیدگاه های اسلامی منتشر می کند.

مرتضی صمدیه لباف در سال ۱۳۲۵ در یک خانواده کاملا مذهبی در شهر اصفهان به دنیا آمد، او دانشجوی مهندسی دانشگاه صنعتی  شریف بود که قبل از سال 1350 به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمد و تا زمانی که هنوز این سازمان تغییر ایدئولوژیک نداده بود در عملیات های بسیاری علیه رژیم پهلوی شرکت کرد.

او ابتدا در یک کادر علنی فعالیت می کند که با سازمان به طور مخفی در ارتباط بود، اما بعد از اینکه تفکرات او در سازمان مطرح می شود تقی شهرام کم کم او را می شناسد و از نظریه های آن بهره برداری می کند و در جهت هدف خاتمه وابستگی به غرب و ایجاد نظام توحیدی برای دیگر اعضای سازمان به سخنرانی هایی می پردازد.

ساواک تا سال 1353 از وجود او هیچ اطلاعی نداشت، از سال 50 تا 52 یازده خانه عوض می کند، لطف الله میثمی در خاطراتش می گوید: «اولین بار در کوچه سرپلک دیدمش؛ با همان مشخصاتی که داده شده بود به طرفم می آید، اواسط کوچه علامت رمز دادیم و یکدیگر را در آغوش کشیدیم. در چند کوچه آن طرف تر هم با دوستش " ناصر انتظار مهدی" پیوند خوردیم و سه نفر شدیم.»

از اقدامات شجاعانه ای شهید مرتضی صمدیه لباف که باعث شد همیشه در ذهن اعضای سازمان باقی ماند ماجرای دستگیری یکی از اعضای سازمان توسط ساواک بود، «به علت دستگیری کریم رستگار، مرتضی و ناصر خانه ای را که همراه کریم در آن زندگی می کردند تخلیه می کنند، اما سهوا مقداری اسید پیکریک و مواد منفجره در خانه جا گذاشته می شود. وقتی مرتضی از موضوع باخبر شد آرامش خود را از دست داد می دانست اگر ساواک خانه را کشف و مواد را پیدا کند، جرم کریم تا حد اعدام بالا خواهد رفت. مرتضی طرحی ریخت، مقداری سیب زمینی و پیاز را با یک تاکسی بار به در خانه مورد نظر فرستاد و همراه با ناصر از دور خانه را زیر نظر گرفت، بعد از اینکه مطمئن شدند ماموران در خانه نیستند، به خانه رفتند.

ناصر با صاحب خانه شروع به صحبت کرد بی خبر از آن که ساواک برای دستگیری هر دوی آنها با هم آنجا انتظار می کشد. ناصر متوجه دام ساواک می شود، اسلحه می کشد اما تیراندازی نمی کند. در هم حین مرتضی عقب عقب رفته و تیراندازی می کند همه ماموران ساواک را ضمن غافلگیری فراری داده وبه سلامت به محل قرار ثابت برمی گردد، خیلی زود این فداکاری زبانزد همگان شد.»

این ها خاطرات لطف الله میثمی است که در کتاب "چشم اندازه ایران شماره 18" به چاپ رسیده.

مرتضی به هم تیمی هایش صادقانه آموزش می داد. آموزش تیراندازی، بمب سازی و مواد، گلوله سازی، فشنگ سازی، تجربیات سر قرار رفتن،علامت سلامتی زدن و...

در آن سال ها مجاهدین به دنبال خط مشی خود کفایی در اسلحه و مواد منفجره بودند وقتی نیازی احساس می شد مرتضی به بازار می رفت، وسایل اولیه را خریداری می کرد و به ساختن آن می پرداخت؛ آن هم با کمترین هزینه. اعتقاد عجیبی به صرفه جویی در هزینه ها داشت.

همیشه سعی می کرد در تمرینات و آموزش تیراندازی از فشنگ و گلوله دست ساز استفاده کند. معتقد بود یک گلوله فابریک می تواند در بعضی اوقات نقش استراتژیک داشته باشد.

زمستان 52 وقتی سلطان قابوس به ایران می آمد، در عملیاتی که مرتضی علیه آمدن او شرکت کرده بود، هیچ گونه تلفات جانی به بار نیامد. دقت زیادی در انجام کارها داشت و در عمل به اعتقاداتش بی نظیر و محکم بود.

بسیاری از اعضا می گفتند: وقتی سر قرار با صمدیه می رویم از قرص سیانور استفاده نمی کنیم، چرا که به او اعتماد صد درصد داریم . طبق آیین نامه سازمان، هر مجاهدی باید سر قرار قرصش در در دهانش می بود و اسلحه اش آماده.

در کتاب سازمان مجاهدین خلق- پیدایی تا فرجام که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، بهرام آرام یکی از اعضای بلندپایه سازمان در خصوص مرتضی صمدیه لباف می گوید: «صمدیه انسانی شجاع و نترس است، هرگاه در مسایل امنیتی تردید و دودلی پیدا کردید و در انتخاب راه دچار مشکل شدید که مبادا راه محافظه کارانه را گزینش کنید، از صمدیه کمک بگیرید. در او هیچ رگه ای از محافظه کاری دیده نمی شود. اگر بگوید فلان کار خطرناک است، باید پذیرفت. در چنین سازمان هایی لازم است، افرادی مبداء مختصات باشند و مرز بین عمل محافظه کاری و عمل نادرست را تشخیص بدهند."

شریف واقفی که به سرعت متوجه شد گرایشات مارکسیستی در میان بیشتر اعضای سازمان پذیرفته شده است به فکر جدائی بخش مذهبی سازمان می افتد او با همکاری اعضای مذهبی از جمله مرتضی شروع به جذب افراد مذهبی نمود.

از اواخر سال 1353 رهبری گروه مارکسیست شده سازمان به مرتضی که از اعضای برجسته سازمان بود، هشدار می‌دهد که این تغییر ایدئولوژی را بپذیرد، اما او نظیر ده‌ها تن دیگر، با این تصمیم مخالفت نمود و قصد خود برای جدایی از سازمان را به اطلاع برخی از مارکسیست‌ شدگان رسانید، وقتی جریان مترقی نماها در سازمان برای مرتضی روشن شد، قاطعانه در برابر این انحراف می ایستد، مجید شریف واقفی دوست مجاهد، هم دانشکده ای و همشهری اش نیز برای مقابله با این جریان انحرافی به می پیوندد.

با این که از کادرهای مرکزی نبود، ولی در برابر انحراف کادرهای مرکزی شجاعانه می ایستاد.

" لیلا زمردیان" همسر مجید شریف واقفی به دلیل اختلافاتی که با همسرش پیدا کرده بود مرکزیت سازمان را از تشکل مخفی مجید و مرتضی مطلع می سازد پس از آن سازمان تصمیم گرفت هر دو نفر را از سد راه بردارد. مجید شریف واقفی از سوی سازمان «خائن شماره 1 و مرتضی صمدیه لباف خائن شماره 2 قلمداد شدند» آنها به زعم رهبران مارکسیستی سازمان پس از چهار ماه توطئه علیه سازمان به اعدام محکوم شدند.

توطئه قتل مرتضی و مجید کشیده می شود، احضار هر دو نفر در دو قرار جداگانه، در یک روز و یک ساعت، مشکوک به نظر می رسد اما مرتضی گفته بود: "من هیچ وقت چنین تصوری را نمی خواهم در خود راه بدهم که هم رزم انقلابی ام چنین هدف شومی را در سر بپروراند."

طرح ترور شریف واقفی و صمدیه لباف به اجرا در آمد طرح اجرای ترور شریف واقفی بر عهده وحید افراخته گذارده شد، آخرین قرار با شریف واقفی توسط همسر مارکسیست او گذارده شد ترور او به وسیله حسین سیاه کلاه و وحید افراخته صورت گرفت. بعد از انتقال جسد وی به بیابان‌های اطراف مسگرآباد، محسن خاموشی به سوزاندن جسد پرداخت، شریف واقفی در روز 16 اردیبهشت 1354 به شهادت رسید.

در بعد ازظهر 16‌اردیبهشت 1354 قرار ملاقاتی توسط مارکسیست‌های سازمان با مرتضی صمدیه لباف در خیابان گرگان گذاشته شد. او نیز در محل قرار حاضر، اما توسط وحید افراخته و مهدی موسوی قمی هدف گلوله قرار گرفت و زخمی شد. در این اقدام ناجوانمردانه، منیژه اشرف‌زاده و محمدطاهر رحیمی هم مشارکت داشتند، اما قرار بود فقط وحید افراخته عهده‌دار قتل مرتضی باشد.
توطئه ترور با موفقیت انجام نشد و در حالی که وحید افراخته در محل تعیین شده با شلیک دو گلوله فک و صورت مرتضی را زخمی کرد، ولی او به سرعت واکنش نشان داد و با تهدید اسلحه، وحید افراخته و تروریست دیگر را فراری داد.

معتقد بود اگر چه دوستش به تیراندازی کرده، اما هنوز ادعای مبارزه با رژیم سلطنتی وابسته را دارد، اقوام او را به بیمارستان می برند و در پی اصرارشان تنها یک کلمه می شنوند که" بعضی رفقا به من نارو زدند."

جسم بیهوش مرتضی در بیمارستان به دست ماموران ساواک می افتد. او را به بیمارستان شهربانی، بخش ویژه کمیته و ساواک می برند و به بازجویی، تهدید و سپس جراحی او می پردازند، مرتضی را با پابند و دستبند به تخت شکنجه می بندند؛ آن هم نه در سلول، بلکه در محل زیر هشت، محل تلاقی بندها و نظارت مستمر شکنجه گران و نگهبانان.


مرتضی صمدیه لباف در هنگام دادگاهی

او خود را عضوی ساده آن هم در رده پایین سازمان وا نمود می کند.

نام مرتضی بی اختیار همه را به یاد مقاومت در اتاق شکنجه ساواک می انداخت، صدای پای مرتضی که در راهروهای تنگ زندان به گوش می رسید همرزمان مقاومش به یاد مقاومت ویادش ذکر "یا صمد... یا صمد..." را زیر لب زمزمه می کردند.

آیت الله طالقانی همان موقع در کمیته مشترک بازداشت بود، بدون اجازه به بالین مرتضی می رود و می پرسد:" صمد! چه شد؟ چرا این طور شد؟"

مرتضی جواب می دهد:" حاج آقا از قرآن جداشدیم، به این روز افتادیم."

سازمان به مرتضی و مجید پیشنهاد کرده بود که تشکیلات جدیدی راه بیندازند و نام مجاهدین بنیانگذار را احیا کنند، ولی آنها گفته بودند اول باید رابطه دین و علم مشخص شود، اگر بنا باشد دستاوردهای علمی را اصل بگیریم و بخواهیم برای تایید آن از قرآن آیه ای بیاوریم لقمه را دور سر خود چرخانده ایم. اگر رابطه دیگری حاکم است، باید آن را پیدا کنیم و تا چنین رابطه ای پیدا نکرده ایم، تاسیس تشکیلات جدید کار درستی نیست. دوباره همان مسایل تکرار می شود، هدفشان مشخص کردن نسبت درست دین و علم بود.

طاهره سجادی (همسر مهدی غیوران) در کتاب خاطراتش (خورشید واره) در رابطه با صمدیه می نویسد: «من را که به داخل اتاق بازجویی بردند حسینی و عضدی نشسته بودند. شروع کردند به هتاکی کردن، فحش های رکیک دادن، حرف های زشت زدن و بعد گفتند صمدیه لباف را بیاورند. صمدیه فقط یک پیژامه پایش بود، صورتش آن قدر زرد شده بود، مثل اینکه آن را داخل زردچوبه کرده اند، زنجیر به دست ها، پاها و گردنش بود.»

دادگاه و محاکمه صمدیه لباف به همراه وحید افراخته، منیژه اشرف زاده، محسن خاموشی، منیری جاوید، ساسان صمیمی، لبافی نژاد، طاهر رحیمی، مهدی غیوران و طاهره سجادی در 10/10/1354 برگزار و بجز دو نفر آخر که به حبس ابد و ۱۵ سال زندان محکوم شدند بقیه افراد به اعدام محکوم شدند.

* گزارش از یزدان محمدی

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
ادامه رونق اکران‌های مردمی فیلم‌های سینمایی؛ فروش سال ۱۴۰۳ از یک میلیارد تومان عبور کرد
افتتاح نخستین دانشکده علوم خانواده ایران
زارع‌پور: به زودی سایتی برای نمایش سرعت اینترنت اپراتورها رونمایی می‌شود
سخنگوی یونیسف: گورستان‌هایی در غزه دیدم که مملو از کودک بود
اصابت موشک‌های حزب‌الله به ۲ سازه در شمال فلسطین اشغالی
۹۰ درصد مردم غزه زیر خط فقر قرار گرفتند
میانگین مالیات طلافروشان کمتر از کارمندان شد
کاهش نرخ تورم چرا هنوز به نقطه مورد انتظار دولت نرسیده است؟
تجمع دانشگاهیان در حمایت از دانشجویان آمریکا و اروپا
فریب مردم با درج "بدون کلسترول" روی روغن‌های نباتی
بررسی آخرین وضعیت ایجاد حساب واحد خزانه توسط دستگاه‌ها در کمیسیون اصل نود
دیدار تیم ملی والیبال دانش‌آموزی ایران با رهبر معظم انقلاب +عکس
ثبت دانشکده تاریخی «سه‌گوش» اهواز به نام دانشگاه
بازداشت حداقل ۱۰۰۰ دانشجو در دانشگاه‌های آمریکا
برهنگی و عریانی یکی از دسیسه‌های دشمن برای نابود کردن خانواده‌هاست
آماده‌باش مدیریت بحران تهران برای بارش‌های شدید
استرداد کلاهبردار ۱۲۰۰ میلیاردی به کشور
بن کتاب دانشجویان و طلاب چقدر است؟
افتتاح اولین خوابگاه متاهلی دانشگاه خلیج فارس
کلید اولیه نوبت اول کنکور منتشر شد
آغاز معتبرترین مسابقات ریاضی دانشجویی جهان در دانشگاه تبریز
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top