طرد دو رویکرد سفید و سیاه با واقعگرایی
متن و روح سخنرانی دیروز آیتالله خامنهای طرد و به حاشیه راندن دو دیدگاه سفید و سیاه مدیریتی در جامعه ایران است. رویکرد اول به صراحت فشار اقتصادی و اجتماعی که به مردم وارد میشود را منکر است، آمار و ارقام روی کاغذ را به مردم نشان میدهد و اعتقاد دارد اتفاق خاصی نیفتاده که دولت مستقر از مردم عذرخواهی کند. این دیدگاه با وجود اینکه دو بار در انتخاباتهای 92 و 96 به مردم وعده آرامش اقتصادی، تدبیر و خلع مدیریت ناکارآمد اجرایی داده بود، نتوانست با ایده خودش (توسعه اقتصادی از طریق روابط خارجی) دولت کارآمدی باشد اما در روزگار پرواز دلار و سکه و اقلام ضروری و مصرفی مردم به ناکارآمدی اقتصادی دولت معتقد نیست. رهبر انقلاب در سخنرانی دیروز بدون اینکه امید مردم برای حل مشکلات را از بین ببرد و بدون اینکه زحمات و دستاوردهای دستگاه اجرایی را زیر سوال ببرد وضع بد معیشتی اقشار مردم را تایید کردند.
از طرف دیگر در نقد و توصیف وضع موجود، آیتالله خامنهای، نگاه و رویکرد سیاهنمایی را هم طرد کردند. دفاع از استمرار دولت مستقر و اینکه میدان عمل برای آنها باز است، با وجود نقد جدی رویکرد عملیاتی گذشته دولت، خط بطلانی بر نگاهی بود که همهچیز را سیاه توصیف میکند و با نادیده گرفتن رای و نظر مردم میگوید دولت باید کنار برود.
رهبری به صراحت تمام مشکلاتی که مردم صبح و شب در زندگی حس میکنند را بیان کرد و بهعنوان نفر اول نظام سیاسی ایران حتی بر تصمیم اشتباه دستگاه اجرایی در فروش سکه و ارز مهر باطل زد اما اجازه نادیده گرفتن رای مردم را به گروهی که با سیاهنمایی میخواهند عملکرد گذشته خودشان را پاک کنند، ندادند. اگر مسئولان اجرایی در اذعان به ضعف سیستم تحت مدیریتشان از مدل «صادقانه»، «شفاف» و «صریح» رهبری استفاده کنند، رویکردی که میخواهد کشور را در «بنبست» نشان دهد، فرصت عرضاندام نخواهد داشت.
مدافع اول مردمسالاری
آیتالله خامنهای با وجود اینکه بخش قابل توجهی از سخنرانی دیروز را به نقد مدیریت مستقر اختصاص دادند و به صراحت از ضعف و اشتباهات گفتند، بهصورت جدی از استمرار حیات دولت مستقر دفاع کردند. چرا این دفاع رهبری مهم است؟ در شرایط شکست ایده دولت و در روزهایی که حتی مدافعان انتخاباتی دولت، پشت روحانی را خالی کردهاند و از طرف دیگر برخی چهرههای سیاسی با کارنامه روشن اجرایی منفی مساله کنارهگیری روحانی را مطرح میکنند، افکار عمومی احتمالا با دولتی مواجه میشود که قدرت اعمال تصمیمهای جدیدش را ندارد. این حالت بدترین رفتار و کنش برای دولت مستقر است. هم حامیان انتخاباتی عقب نشستهاند هم موج لزوم کنار رفتن دولت با ژست منتقد دولت به راه میافتد. مگر میشود به این راحتی رای میلیونها نفر در دو انتخابات را نادیده گرفت و بهراحتی حکم به پایان دولت داد. با این رویکرد میشود در انتخابات بعدی به مردم گفت ما حافظ رای و نظر شماییم؟
آیتالله خامنهای اما هیچگاه به رای مردم پشت نکرده و برای مردم بازی سیاسی راه نمیاندازد. به صراحت به تصمیمهای دولت انتقاد میکند: «در همین قضیه ارز و سکه بر اثر برخی بیتدبیریها و بیتوجهیها ارز کشور رفت دست کسانی که از آن سوءاستفاده کردند. این مشکل، مربوط به نحوه مدیریت و سیاستگذاری اجرایی است. وقتی ارز و سکه را بهصورت غلط توزیع میکنند، این توزیع دو طرف دارد: یکی که آن را میگیرد و یکی که آن را میدهد. ما همیشه داریم دنبال آن کسی میگردیم که میگیرد، در حالی که تقصیر عمده متوجه کسی است که آن را داد؛ نمیگوییم خیانت، اما خطای بزرگی کرده است.» و هم تمامقد از رای مردم دفاع میکند: «بعضی جوری حرف میزنند و اقدام میکنند که در نقشه دشمن کار میکنند. اینها که میگویند دولت برکنار شود، در نقشه دشمن عمل میکنند. دولت باید بر سر کار باشد و کارها را انجام دهد. هم رئیسجمهور و هم مجلس منتخب ملت هستند و هر دو تکلیفی و حقی دارند و باید کرامتشان حفظ شود و باید همافزایی کنند.»
پاسداری از آزادی ملت؛ استقلال ایران
بخش مهمی از سخنرانی دیروز رهبری اما نمایش اقتدار و حکمت نظام سیاسی ایران بود. در شرایطی که دولت مستقر با ایده مذاکره مستقیم با آمریکا پنج سال زمان توسعه و حل مشکلات اقتصادی ایران را گرفت و فشار سنگین فعلی اقتصاد هم حاصل این راهبرد غلط دولت است، متاسفانه فضای سیاسی و رسانهای کمسابقهای برای مذاکره مجدد با آمریکا ساخته شده است. آیتالله خامنهای هم منطق ظالمانه آمریکاییها را توضیح داد و هم فضای ایجاد رعب و وحشت علیه مردم را با قدرت تخریب کرد.
گزاره صریح رهبری خطاب به مردم درباره اینکه جنگ نمیشود، آب پاکی روی دست حیلهای است که آمریکا برای به پای میز مذاکره کشاندن ایران با فضای انفعالی بهکار گرفته است. در داخل هم این حیله تریبون دارد، همانطور که در سال 92 با همین فضاسازی دوگانه «جنگ-صلح» ساخته شد. جامعه ایران تحت عملیات سنگین روانی است، با ادبیات شرطیسازی حتی منطق کنایههای برنامه طنز سیما هم ارتباط دلار و تصمیم وزارت دفاع آمریکا را تایید میکند، مردم ایران از سیاسیون هم همین را میشنوند: «راهی نداشتیم.» رهبر انقلاب اما جامعه را از بنبست روانی خارج میکند، دوگانه دو سر باخت «امتیاز دادن- مرگ» را منتفی میکند و به جامعه اطمینان میدهد برای پیشرفت باید «استقلال» داشته باشیم و البته جنگی در کار نیست.
نکته مهم اینکه همزمان رهبری افکار عمومی را بدون توضیح درباره علت منع مذاکره رها نمیکند: «چون آمریکاییها متکی هستند به قدرت و پول، مذاکره را داد و ستد میدانند. آمریکا وقتی با یک طرفی میخواهد مذاکره کند، اهداف اصلی را مشخص میکند و از این اهداف یکقدم هم عقب نمینشیند. آنها از طرف مقابلِ مذاکره مطالبه امتیاز نقد میکنند و اگر چنانچه طرف مقابل از دادن امتیاز امتناع کند، هیاهو و جنجال میکنند تا کم بیاورد، خود آمریکا در مقابل آنچه نقد میگیرد، چیز نقدی نمیدهد؛ فقط وعده قرص و محکم میدهد و با وعده، دلِ طرف مقابل را خوش میکند. مرحله آخر هم وقتی کار از کار گذشت و نقدها را گرفت، زیر همین وعدهها میزند.»
آیتالله خامنهای «قاطعانه» آمریکا را خطاب قرار میدهد و در مقابل فشار سنگین رسانهای و روانی موجود «منفعل» نمیشود، این یک مانور تبلیغاتی صرف نیست چون در همان زمانی که حق را به مردم میدهد و مشکلات معیشتی آنها را واقعی میداند، استقلال کشور را پاسداری میکند و یکقدم از آن کوتاه نمیآید. در حرف و روی کاغذ این جملات ساده است اما وقتی هم از رای مردم، هم معیشت مردم و هم استقلال مردم دفاع شود و مقابل دشمن ایستادگی منطقی و مدبرانه لحاظ شود، پیچیدگی و ظرافت مدیریت رهبری فهمیده میشود.
توجه منصفانه به مطالبه عمومی درباره فساد
دست آخر اینکه در ماههای اخیر بحث شفافیت و مبارزه جدی با مفسدان اقتصادی داغ شده است. وضعیت مبهم ارز و سکه و بیتدبیری مدیران راه را برای سودجویی افرادی آنچنان باز کرد که هر روز خبرهای منفی و رنگارنگ درباره یک سوءاستفاده مالی به گوش میرسد. عمق فاجعه آنقدر زیاد شد که رئیس قوه قضائیه اخیرا در یک نامه 12 بندی از رهبر انقلاب درخواست اختیارات مهمی درباره برگزاری فوری دادگاه برای پروندههای خاص اقتصادی کرد و البته رهبری هم دست دستگاه قضایی را باز گذاشت. در جریان سخنرانی دیروز آیتالله خامنهای وقتی ایشان به این ماجرا و اینکه «مفسد باید مجازات شود» اشاره کردند، جمعیت حاضر در حسینیه امام خمینی(ره) شعار «مفسد اقتصادی اعدام باید گردد» سر دادند. شاید بهصورت طبیعی، توقع مخاطب تایید این شور و هیجان مردمی در برخورد با مفسدان اقتصادی باشد اما رهبر انقلاب در موضعی «منصفانه» خطاب به جمعیت میگویند: «اجازه بدهید، شما مگر دادگاهید؟ فضاسازی نکنید، بعضیها ممکن است اعدامی باشند و بعضی ممکن است حبسی باشند. بنده نوشتهام مقابله باید عادلانه و با دقت انجام شود.»
برای کسانی که در دوسویه افراط و تفریط هستند این موضع منصفانه قابل فهم نیست، هم آنهایی که منکر برخورد قاطع با فساد هستند و هم آنهایی که به اسم عدالت، فضایی میسازند که گویا همه فعالیتهای اقتصادی مفسدانه بوده و باید یقهشان را گرفت.