خبرنامه دانشجویان ایران: امیررضا غلامی// جوانان در نظام اجتماعی امروز نقش بینظیری در عرصههای مختلف و بهخصوص در سرنوشت ملتها دارند. نظام اجتماعی یک نظام ساختارگرا است؛ به این معنی که روابط میان انسانها، گروهها و نهادها نهتنها «اتفاقی» نیستند، بلکه از نظم و منطقی خاص تبعیت میکنند که اگر بتوانیم آن را به دست بیاوریم، میتوانیم تا حد زیادی این روابط و نتایج آنها را «پیشبینی» کنیم.
آنچه روشن است اینکه به دلیل وجود پارامترهای زیاد در حوزه روابط اجتماعی «پیشبینی» تقریبا غیرممکن شده است، اما تکثر در وجود پارامترهای اجتماعی، به معنی «بیقاعدگی و اتفاقی» بودن نظام اجتماعی نیست.
نقش جوانان در کشورهایی همچون ایران که دارای میانگین سنی ۳۱ سال است و ۵۱ درصد جمعیت کشور را جوانان زیر ۳۰ سال تشکیل میدهند، بسیار پررنگ است و در چنین نظام اجتماعی قطعا میتوان با اطمینان پیشبینی کرد که پارامترهایی همچون «جوانگرایی در نهادهای تصمیمساز» و «مدیریت جوانهای نخبه در جامعه» چه تاثیری در پیشرفت و ترقی نظام اجتماعی در راه رسیدن به اهداف و آرمانهای آن جامعه دارد. در این خصوص چند نکته قابلذکر است:
۱- میتوان با میدان دادن به جوانان در یک نظام اجتماعی کارایی، پویندگی و خلاقیت یک مجموعه را بررسی و پیشبینی کرد. جوانگرایی در سیستم بهعنوان شاخص اصلی استمرار حرکت و تداوم آن در جامعه به حساب میآید و مادامی که آرمانها و هدفهای جامعه و نظام اجتماعی بزرگتر باشد، به همان نسبت اهمیت این تحرک و پویایی بیشتر است و همچنین اهمیت جوانگرایی در عرصههای مدیریتی و فکری هم به تبع آن افزایش مییابد.
۲- اعتماد به جوانان در نظام اجتماعی امروز نهتنها موجی از امید در دلهای جوانان ایجاد میکند، بلکه این امیدواری را به کل جامعه تزریق میکند که حرکت کشور رو به جلو و پویا است. استفاده از تفکرات نو و ایدههای جدید نسل جوان و فرهیختگان کشور ضامن موفقیت و رسیدن به چشماندازهای نظام اسلامی و حتی مانع از سوگیریهای فرهنگی و سیاسی نظام اجتماعی است.
۳- نظام سیاسی و اجتماعی ما نیز بهگونهای است که بالغ بر ۷۰ درصد مسئولان نظام که حدود ۴۰ سال است در سطوح بالای مدیریتی کشور قرار گرفتهاند، برخی از آنها دیگر نمیتوانند در مسئولیتهای اجرایی خود ایفای نقش کنند و تاثیرگذار باشند و از طرفی برنامهریزی و مکانیسمی برای انتقال مسئولیتها در بین نسلهای اول انقلاب و نسلهای بعدی وجود ندارد و امروز میانگین سنی مدیران سطح اول کشور، زیبنده نظام اسلامی و انقلاب بزرگ اسلامی نیست.
۴- برخی از انتصابات اخیر در کشور از سوی بزرگان نظام به این مهم تاکید دارد که کشور نیازمند تحولی در نسل مدیریتی است و باید نظام در ۴۰ سالگی انقلاب به جوانان و نسلهای بعدی انقلاب اعتماد کند و مدیران نسل اول انقلاب به مرور جای خود را به جوانترها بدهند و قطعا این موضوع ضرورت امروز جامعه اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بوده و بهعنوان یک راهبرد اصلی معرفی شده است.
۵- آنچه مشخص است اینکه «راهبرد جوانگرایی در انقلاب اسلامی» بهعنوان یک راهبرد زیربنایی و مقدمهای برای تداوم راهبردها و رسیدن به اهداف اصلی انقلاب اسلامی مطرح میشود که علاوهبر اینکه مطالبه جامعه نخبگانی کشور است، دغدغه عمومی مردم نیز هست و قطعا همراهی مردم در یک جامعه مردمسالار یکی از مولفههای اصلی استمرار، تداوم و تحقق برنامههای آن جامعه به حساب میآید.
۶- اکنون که ضرورت این است که در ۴۰ سالگی انقلاب، لوکوموتیو انقلاب اسلامی روی ریل جوانگرایی قرار بگیرد و راهبرد جوانگرایی در انقلاب اسلامی بهعنوان یک راهبرد اصلی هماکنون در دستور کار نظام است، هم جوانان و هم مسئولان موظفند برای پیشبرد اهداف و آرمانها، هرکدام به وظایف خود در قبال این راهبرد بزرگ نظام عمل کنند. جوانان با تلاش و پشتکار در عرصههای مختلف فکری، فرهنگی، علمی و راهبردی باید خود را برای اداره کشور آماده کنند و در مقابل مسئولان نسلاولی انقلاب باید با روحیه انقلابی زمینه را برای انتقال مسئولیتهای حساس کشور به جوانان نخبه، متعهد و دلسوز فراهم سازند.
در پایان باید اذعان داشت که جوانان میهن اسلامی با اتکال به نیروی انسانی غنی و بااستعداد و مدیران دلسوز و کارآمد، در بسیاری از عرصهها به خوداتکایی رسیدهاند. جوانان بهعنوان موتور این حرکت عظیم در کنار تجربه و کارآزمودگی مدیران سطح اول انقلاب اسلامی، زمینهساز افتخارات روزافزون برای کشور هستند. زمانی که جوان مشارکت بیشتری در اداره و انجام امور کشور داشته باشد، حس تعلق ملی نیز در او افزایش مییابد و باعث میشود اهداف خود را با اهداف ملی همسو و هماهنگ کند و امید آن است که همه برای اعتلای ایران اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی یکدل و همراه شوند و همگان شاهد سربلندی ملت سرافرازمان باشیم.