به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مسئله آب در ایران یکی از جدی ترین چالش های موجود در سطح کشور است. این مسئله به ویژه در سال های اخیر در سطح بین اللملی قابل توجه بوده است و از آنجا که کشورهای همسایه ایران با ساخت سدهای متعدد بر روی رودهای که به ایران سرازیر می شوند باعث خشک شدن دریاچه های داخل کشور شدند. کشور ترکیه با اینکه با کشور ما رود مرزی ندارد اما با ساخت سد بر روی دجله و فرات باعث شده آب ورودی به خاک عراق کم شده و در نتیجه باعث ورود گرد و غبار به خاک ایران شود. در شرق کشور ایران اما قضیه فرق می کند؛ کشور افغانستان با اینکه بر سر ورودی آب هیرمند با ما قرارداد دارد اما سهم آبی ما را نمی دهد و باعث خشک شدن دریاچه هامون و مهاجرت مردم ناحیه جنوب شرقی ایران شده است این مسئله باعث شد تا به سراغ دکتر مراد کاویانی استاد ژئوپلیتک دانشگاه خوارزمی برویم تا ببینم دیپلماسی آب چقدر برای کشور ما حائز اهمیت است؟
در بحث دیپلماسی آب بسیار عقب هستیم
وی با اشاره به پیدایش دیپلماسی آب در سیاست گذاری کشورهای چنین میگوید: در طی دو دهه اخیر متاثر از تغییرات اقلیمی الگوی بارش در کل دنیا به ویژه ایران عوض شده است. وقتی می گویم الگوی بارش یعنی نوع بارش، میزان بارش و مکان بارش تغییر و تحول پیدا کرده است. بر اساس یافته های موجود طی یک و نیم دهه اخیر میزان بارش در کشورهای که روی نوار بیابانی قرار گرفته اند کاهش یافته و کشور ایران هم از جمله کشورهای است که در طول دهه اخیر منحنی ها نشان می دهند، میزان و نوع بارش تغییر کرده است.
وقتی قبلا از ما می پرسیدند میانگین بارش در ایران چقدر است می گفتیم 250 میلیمتر اما آمار ها نشان می دهند اولا میزان بارندگی کم شده دوما از نظر زمانی نیز تغییر پیدا کرده است یعنی که بخش عمده ای از بارندگی ما به شکل باران و زمان بارندگی نیز به آخر سال موکول شده بود به خاطر همین دلایل کشت دیم که در پاییز انجام می گرفت دچار اختلال شده بود.
واقعیت کمبود آب در شهرهای ایران
وی درباره چرایی کمبود آب در کشور گفت: بزرگترین مشکل که در داخل کشور به ویژه کلان شهرهای ما وجود دارد این است که ظرفیت محیطی آنها تمام شده است. وقتی می گوییم ظرفیت محیطی منظور اینکه هر محیطی توان پذیرش یک بار محیطی مشخی را دارد. بار محیطی شامل سازه، جمعیت و مسکن و.. این بار محیطی افزون بر بار محیطی بود، به همین دلیل شهرهای ما شکننده شده اند.
یکی از این شاخص های شکندگی در شهرهای ما کاهش میزان آبخوان های زیر زمینی ست از طرفی دیگر بارش ها نیز کم شده بود اما نیازها افزایش پیدا کرده بودند. در نتیجه یک تعادلی که در گذشته وجود داشت تغییر کرده بود. در انتهای یک دهه اخیر در تابستان ها 300 از شهر های ایران دچار تنش آبی می شوند و تبدیل به یک پیدیده غالب شده است. منظور از دیپلماسی حل دوستانه اختلافات بین دو کشور است بنابراین دیپلماسی آب حل مناظاعات کشورها بر سر منابع آبی است. وقتی از منابع آبی صحبت می کینم منظور منابع آبی مشترک است که شامل رودها، حوضه آبریز، آبخوان های زیر زمینی یا دریاچه اب شیرین می شود.
سوال این است که کشور ما از مقوله دیپلماسی آب چگونه بهره برداری کرده است و تا چه اندازه مورد توجه سیاستمداران ما قرار گرفته است؟
دکتر کاویانی درباره این مقوله چنین پاسخ می دهد: اگر بخواهیم به این سوال جواب بدهیم اول باید ببینم چند درصد امنیت آبی ما در پیوند با خارج کشور قرار گرفته که دپیلماسی آب فعالی داشته باشیم. بر اساس آمارها در بدترین حالت تنها 7 درصد از منابع آبی ایران از خارج مرزها وارد کشور می شوند که عمده آن در شرق ایران و ناظر بر کشور افغانستان می شود. به طور مشخص هم دو رود هیرمند و هریر رود است که وارد کشور می شود.
وضعیت امنیتی افغانستان بر بحران کم آبی ما تاثیرگذار است
اگر از منظر افغان ها نگاه کنیم می توانیم این طوری صحبت کنیم که بعد از بین رفتن طالبان یک دولتی به قدرت رسیده که فقیر است و 81 جمعیت این کشور در روستاها زندگی می کنند. بنابراین 81 درصد جمعیت افغانستان کشاورز و دامدار هستند به همین دلیل نیاز به منابع آبی در این کشور به شدت بالاست. بنابراین هر کس که در این کشور به قدرت برسد به فکر این است که آب این تعداد کشاورز و دامدار را تامین کند. بر همین اساس توجه به رودهای مرزی یکی از اساس دولتمردان افغانستنان است.
هیرمند که به دریاچه هامون می ریخت به دلیل اینکه افغان ها چندین سد بر روی هیرمند زدند خشکید و بخش عمده ای از آن زیستگاه، شهر ها و روستاهای پیرامونی نابود شدند و جمعیت آنها مهاجرت کردند که از این مهاجرت ها به عنوان مهاجرت اقلیمی یاد می کینم.
افغانستان در مورد هیرمند با ما قرارداد دارد اما افغان ها به این قرارداد پایبند نبودند. در مدت حداقل 10 سال اخیر میزان زمین های کشاورزی در افغانستان افزایش پیدا کرده است. در کنار این افزایش زمین کشاورزی، میزان بارش ها در افغانستان نیز کم شده است؛ به همین دلیل میزان آب ورودی به ایران کم و کمتر شد تا اینکه در سال گذشته میزان آب ورودی به هامون به صفر رسید.
نکته مهم این است که عمده ترین منابع آبی در سیستان یا بارش است یا رود هیرمند اما با وجود قراردادی که ما با افغان ها داریم عملا دیگر آبی وارد هامون نمی شود و از طرف دیگر نیز میزان بارش در سیستان بیشتر از 20 میلیمتر نمی شود، بنابراین آبی در سیستان وجود ندارد و امنیت آبی در جنوب شرقی کشور ما در حال تضعیف است.
در مورد هریر رود هیچ کاری نکردهایم
حوضه ی دیگری که از افغانستان به ایران سرازیر است ، حوضه هریر رود است که اصلا قرار دادی در مورد این حوضه با افغان ها نداریم. افغان ها با ساخت سدهای زیاد عملا نمیگذارند آب زیادی به ایران بیاد. آب هریر رود تامین کننده آب سد دوستی بین مرز ایران و ترکمنستان هست و این سد تامین کننده آب کلان شهر مشهد است. افغانستان سیاستی که در پیش گرفته نتیجه اش عملا قطع آب در بخش شرق کشور ماست. این اقدام به معنی تهدید آبی شهر مشهد و در نهایت تهدید آبی کل شرق کشور است.
تنش آبی یا کمبود آب؛ کدام صحیح است؟
دکتر کاویانی در جواب این سوال که ایران دچار تنش آبی است یا کمبود آبی گفت: واقعیت این است کشور ما به دلیل موقعیت جغرافیایی خود در طول زمان دچار کم آبی و تنش آبی بوده است اما بحث سر این است که عنصر ایرانی در طول تاریخ با این کم آبی سازگار شده بود که می توانیم به قنات اشاره کنیم.
اما تنش آبی زمانی شروع می شود که منابع آبی موجود نتوانند نیازهای آبی شهروندان را تامین کنند که قبل هم اشاره کردم سالانه حدود 350 شهر در ایران دچار تنش آبی هستند. حال بحران آب زمانی اتفاق می افتد که کشوری از 40 درصد از منابع آبی زیر زمینی خودش استفاده کند اما در کشور ما حدود 85 درصد از منابع آب زیر زمینی در حال حاضر داریم استفاده می کنیم این یعنی اینکه ما مرحله بحران را پشت سر گذاشتیم و در مرحله پسا بحران هستیم.
دکتر کاویانی در پایان گفت: من آینده ی خوبی در زمینه منابع آبی در کشور نمی بینم؛ آگر همین امروز هم دست به کار شویم دیر شده است و ما باید با تغییر الگوهای مصرف، تغییر قوانین و فرهنگ سازی در سطح جامعه را انجام دهیم تا بتوانیم از پیامدهای این بحران بکاهیم اما پیامدهای این برداشت بی رویه از منابع آب حتمی است.
* گفتگو از مجتبی دنیایی