به دنبال پاسخها بودم، اینکه چرا با وجود بیش از 600 هزار پایاننامه کارشناسیارشد، دکتری و فارغالتحصیلی سالانه 20 هزار دانشجوی دکتری هنوز آموزش عالی نتوانسته آنطور که باید و شاید معضلات اجتماعی و اقتصادی را حل کند؟
خبرنامه دانشجویان ایران: محمدرضا حیاتی// 1- چند روزی است در شمال تهران، نمایشگاهی بسیاری از دانشگاهها را درگیر خود کرده، نمایشگاهی که هدف آن نشان دادن یک «تصویر هوایی» از دانشگاه مسالهمحور، صاحب ایده و دغدغهمند برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی مردم است. نوزدهمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی، فناوری و فنبازار دانشگاهها مدتی است در نمایشگاه بینالمللی تهران برگزار میشود. نمایشگاهی که به گفته مسئولان آن 51 دانشگاه، 15 پژوهشگاه، 40 پارک علم و فناوری، ۷۹ مرکز رشد و ۱۴ موسسه تحقیقاتی با بیش از سه هزار طرح فناورانه در آن حضور داشتند؛ این فضا، بهانه خوبی شد در سه روز حضور تماموقت، در برابر چهره واقعی دانشگاهها که این روزها در معرض اتهام «بیتفاوتی» نسبت به رویدادهای اجتماعی و اقتصادی است، قرار گیرم و به دنبال پاسخها بروم. این نمایشگاه با دیگر نمایشگاهها تفاوتهای زیادی داشت، قطعا برای یکبار هم که شده سری به نمایشگاههای تهران زدهاید، سازههای بزرگ و پرهزینه، نورپردازیهای خاص، پذیراییهای مفصل و... اینها چیزی است که در ذهن هرکسی بعد از رفتن به یک نمایشگاه به ثبت میرسد، اما در این نمایشگاه خبری از غرفههای آنچنانی و... نبود؛ فضای کاملا علمی و البته «سرد» شاید برای خیلیها جذاب به نظر نرسد، اما آنچه بیش از هرچیز برای نگارنده جذاب به نظر میرسید، محصولاتی بود که بدون توضیحات مسئول غرفه حرفهای زیادی برای گفتن داشت.
2- به دنبال پاسخها بودم، اینکه چرا با وجود بیش از 600 هزار پایاننامه کارشناسیارشد، دکتری و فارغالتحصیلی سالانه 20 هزار دانشجوی دکتری هنوز آموزش عالی نتوانسته آنطور که باید و شاید معضلات اجتماعی و اقتصادی را حل کند؟ آیا وصل بودن شیر نفت به دانشگاهها باعث این مشکل شده است؟ آیا آموزشهای کاربردی به دانشجو داده نمیشود؟ آیا امر پژوهش در ایران یک گزاره «نوپا» است و...؟ به هر غرفهای که میرسیدم چند دقیقهای این سوالات را با مسئول غرفه در میان میگذاشتم و دنبال جواب میگشتم. دکتر اسماعیلی یکی از مدیران «موفق» ارتباط صنعت و دانشگاه در قزوین است و کسی است که توانسته «ایده» را به «پول» تبدیل کند. او میگوید صنعت «تشنه» است و اگر کار «دقیق» و «حسابشده» تحویل صنعت بدهی نهتنها «نه» نمیگویند بلکه به دنبالت میآیند. او همچنین از اکوسیستمی حرف میزد که در دانشگاههای ما جای آن خالی است. اینبار به سراغ یکی دیگر از مدیران صنعت و دانشگاه رفتم. دکتر زنگنه عضو هیاتعلمی دانشگاه که او هم توانسته از ایده به «ثروت» برسد. وی نیز از یک اکوسیستم معیوب در دانشگاهها خبر میدهد و میگوید مراکز رشد و شتابگرها باید کانال ورودی درستی برای تبدیل ایده به تجاریسازی باشند، اما قطعا این مساله نیاز به حلقههای دیگری نیز دارد که باید یک اکوسیستم کامل را ایجاد کند، مثلا اگر در مرحله ثبت ایده، داوران تصویری دقیق از آینده محصول ارائه ندهند قطعا آن محصول در مرحله توسعه و نهایتا راهیابی به بازار جا میماند. آنچه که در بین حرفهای نزدیک به 50 استاد دانشگاه و مدیران موفق مرتبط صنعت و دانشگاه در گفتوگوی من با آنها بیشتر نمایان میشد همین چرخه معیوب «ایده» تا «بازار» یک محصول بود. کنجکاوی من در مورد دانستن این اکوسیستم برای دکتر محمدزاده از اساتید برتر استان مازندران جالب است. میگوید برای خروجی دادن یک ایده که از پایاننامه شروع میشود تا ثروت، چهار مرحله باید طی شود، چهار مرحلهای که یک اکوسیستم «زنده» را تشکیل میدهد.
3- توسعه فناوری؛ مرحله اول ثبت ایده و ارائه محصول اولیه است، در این مرحله صاحب اثر قطعا نیاز به کمک مالی ندارد، اما پشتیبانی فکری و فیزیکی میتواند کمک زیادی به او کند. توسعه محصول دومین مرحله این اکوسیستم است، مرحلهای حساس که ایده تبدیل به محصول میشود، نیاز به نیروی انسانی و سرمایه اولیه دارد و اگر وارد پروسههای اداری طولانی مدت شود قطعا «زنده» نمیماند. فن بازارها و مراکز رشد در این مرحله قرار دارند. توسعه تولید سومین مرحله این چرخه است، مرحلهای که تجاریسازی در آن شکل میگیرد و پارکهای علم و فناوری را به وجود میآورد. توسعه بازاریابی آخرین مرحله این اکوسیستم حساس و دقیق است، این مرحلهای است که به گفته خیلی از پاسخدهندهها، به دلیل نبود سازوکارها در دانشگاهها، تمامی مراحل را تحت تاثیر قرار میدهد. دال مرکزی مشکلات فعلی مراکز رشد و طراحهایی که میتوانند تجاریسازی شوند در این مرحله شکل میگیرد که با کوچکترین اقدام نابهجا نابود میشوند. این چهار حلقه همان چرخهای است که میتوان از نگاه نگارنده، اکوسیستم «کایزنی» نامگذاری شود.
4- واژه ژاپنی «کایزن» به معنی «بهبود مستمر» است که به یک فرهنگ در مراکز پژوهشی و دانشگاهی ژاپن تبدیل شده است. این فرهنگ و تعامل در بین لایهها و سازمانهای مختلف اجتماعی در این کشور باعث شده است تا «کارخانه به دانشگاه و دانشگاه به کارخانه» تبدیل شود، درواقع کایزن بر این باور استوار است که برای بهبود یک محیط، لازم نیست به دنبال تغییرات انفجاری یا ناگهانی باشیم، بلکه هر نوع بهبود یا اصلاح به شرط آنکه پیوسته و مداوم (دارای اکوسیستم) باشد، ارتقای بهرهوری را بهبود میبخشد.