در هرجای دنیا هم دستگاه ها و نهادهایی مسئولیت مدیریت بحران را برعهده دارند. علاوه بر اقدامات عمرانی و امدادی، اقدامات رسانه ای هم اهمیت دارد که در آخر این نوشتار بدان میپردازم.
در باب اقدامات مقتضی زمان بحران، نحوه مدیریت بحران، در برخی موارد نه تنها باعث حل بحران و برطرف کردن مشکلات نمیشود، بلکه خود بحران ساز است.
مثل مدیریت آن آقای استانداری که در هنگام حادث شدن بحران در استانش، خارج کشور بهسر میبرد و هنوز بازنگشته و یا برخی مسئولان اداره کل مدیریت بحران در هر استان با بودجه و ساختار مخصوص خود، که تنها چیزی که بلد نیستند مدیریت بحران است...
من نمیدانم اگر برخی نهادها از جمله نیروهای نظامی مثل ارتش و سپاه و گروههای امدادی هلال احمر و جمعیت های مردم نهاد و خیریه و جهادی نبودند، برخی آقایان و مسئولان امر چگونه میخواستند خسارات را جبران و یا به مردم حادثه دیده کمک کنند و قدری از آلام ایشان را برطرف سازند.
و اما در باب نقش رسانه در مدیریت بحران هم در کل دنیا، چه از لحاظ آمادگی های لازم برای «قبل بحران»، چه «حین بحران» و چه اقدامات و اطلاع رسانی های «بعد از بحران» برنامه ریزی میشود. موضوعی که در چند حادثه اخیر در کشورمان، خلاء یا ضعف در مدیریت آن به وضوح دیده میشود.
مثلا در همین حادثه سیل در شمال کشور یا قبلتر، سقوط فلان هواپیما، زلزله کرمانشاه و... هر کسی از ظنّ خود شد رسانه و شروع کرد به اطلاع رسانی. مقام اجرایی استان درمورد زوایای حادثه یک چیزی میگوید، مسئول امدادونجات به نکته دیگری اشاره میکند و نماینده مجلس حرف دیگری میزند. باقی مسئولان بمانند...
چرا؟ چون هنوز یک ساز و کار واحد و دقیق برای اطلاع رسانی های دقیق و شبانه روزی به مردم در کشورمان وجود ندارد و یا اگر وجود دارد به وظیفه اش عمل نمیکند.
همین موضوع باعث میشود مردم بخاطر عدم اطلاع رسانی دقیق و به موقع، و نپرداختن به جزئیات حادثه، به رسانه های رسمی کشور بی اعتماد شده و از منابع غیررسمی(که هرکدام اهداف خاص خود را دنبال میکنند) پیگیر اخبار میشوند.
این امر متاسفانه در تشدید بحران های اخیر بیتاثیر نبوده و اسباب سوءاستفاده رسانه های معاند و دشمنان را فراهم میآورد.
* دبیر سیاسی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل