در یک شب ارزش پول ملی یک سوم شد، التهاب بازار ارز و نقدینگی بالا باعث گسترش هرچه بیشتر این شوک به سایر بازار ها شد و قیمت کالا ها افزایش می یافت، در این میان دولتی ها بجای چارهاندیشی به فکر ایجاد حاشیهای جدید از قبیل “سربازی رفتن بانوان” بودند تا با مشغول کردن اذهان عمومی ناتوانی خود در حل مشکلات را مخفی کنند.
البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که تنها #برنده_قطعی این التهابات بازار ارز دولت غربگرای تدبیر و امید بود. چرا که غالب درآمد دولت از محل فروش نفت به دلار بدست میآید و به نظر میآید دولت نمیخواهد ارزش درآمدهایش کم باشد.
گرچه این را همه میدانیم پاره کردن برجام به سبک #ترامپیستی، آخرین میخی بود که به تابوت جریان غربگرای اصلاح طلب میزد.
حال باید پرسید راهحل فعلی و آینده چیست؟
راهحل امروزمان تنها مرکزیت بخشی به مطالبات اساسی مردم است، تا نشود اینکه رسانههای جریان خاصی بتوانند این مطالبات را به حاشیههایی همچون کنسرت و ربنا بکشانند.
و اما راهحل فردایمان ایجاد بینش سیاسی عمومی میان تمام اقشار جامعه است، تا کارگر مظلوم و جوان بیکارمان از کاندیدایی که وعده حقوق بالا و تضمین شغل میدهد بپرسد:«چطور انجامش میدهی؟» تا مبادا شخصی که دیروز میگفت:«مخالفین نظام در نماز جمعه باید به دار آویزان شوند تا درس عبرتی برای همگان باشد.»
امروز بگوید :« در این چهل سال شما بجز اعدام و زندان کاری انجام ندادید !»
باقی گفتههای ایشان که در انتخابش تأثیر گذار بود اما نیازی به بینش سیاسی نداشت، حتی با دید مهندسی نیز میشود فهمید دیوار کشی در خیابانها امکان پذیر نیست!