با تکیه بر سه محور میتوان دلایل ناکارآمدی شورایعالی انقلاب فرهنگی را برشمرد:
نقش مسئولان: کمتوجهی برخی اعضای شورا به دلیل مسئولیتهای متفاوت آنها باعث شده برای اصلاح شرایط موجود وقت کافی صرف نکنند، به این ترتیب شورایعالی انقلاب فرهنگی عملا ابتکار عمل خود را از دست داده است، از اینرو نیازمند تزریق نیروی تازهنفس انقلابی به بدنه این شورا هستیم. همچنین متاسفانه پارهای از ناکارآمدیها به عدمآشنایی لازم اعضای این شورا با فضای عمومی و نیازهای حقیقی جامعه برمیگردد که با نوگرایی و اهتمام به رفع آن قابلحل است. البته روحیه محافظهکارانه که متوجه برخی اعضای شوراست به حفظ وضع موجود و انفعال شورا دامن زده و این مساله موجب شده این شورا بیشتر تحتتاثیر سیاستهای فکری و فرهنگی حاکم بر دولت باشد.
شفافیت: جلسات شورایعالی فرهنگی عموما پشت درهای بسته و به دور از سمع و نظر مردم و کارشناسان برگزار میشود که این امر باعث شده هیچ اطلاعات دقیقی از مذاکرات، روند تصویب و روند اجرایی شدن مصوبات در دست نباشد و درنتیجه کمتر مطالبهای نیز برای اجرایی شدن آنها شکل میگیرد. شایسته است که برای بهبود کارآمدی نهتنها محتوای جلسات، مصوبهها، روند پیگیری و... به صورت کاملا شفاف به مردم گزارش شود بلکه یک لیست از مصوبات اجراشده و نشده، درصد پیشرفت و موفقیت پروژههای مختلف، دلایل توقف یا شکست آنها در اختیار صاحبنظران قرار گیرد تا بتوان روی خروجیها و دستاوردها تحلیل و چارهیابی کرد. همچنین باید چنین اطلاعاتی از کمیسیونهای تخصصی شورا استخراج شود و در اختیار کارشناسان و علاقهمندان قرار گیرد. یکی از کارکردهای بااهمیت، شفافیت ایجاد فضای عادلانه در اجرایی شدن مصوبات درون شورا است؛ چراکه در شورایی که برخی اعضا حقوقی و برخی حقیقی هستند، شرایط بهنحوی اداره میشود که پیشنهادهای اعضای حقیقی در عمل با بیتوجهی مواجه میشود و هیچ تلاشی در جهت اجرایی شدن آن صورت نمیگیرد.
نظارت: حلقه مفقودهای میان تصمیمسازیهای فرهنگی در کشور و اجرایی شدن آن وجود دارد که آن هم نظارت است. درحال حاضر بسیاری از مصوبههای این شورا به جهت عدمنظارت مناسب در دستگاههای مختلف به نحو احسن پیگیری نمیشود، حتی مجموعههایی که ذیل شورایعالی انقلاب فرهنگی شکل گرفته نیز از این قاعده مستثنی نیستند. این مجموعهها درحالی از ضعف مدیریتی و عدمتحول و کارآمدی رنج میبرند که مشخص نیست نظارت بر فعالیت و خروجی آنها دقیقا برعهده چه شخص یا ارگانی است. سند مهندسی فرهنگی 6 سال است که به تصویب این شورا رسیده و هیچ پایشی به جهت اجرایی شدن آن وجود ندارد. شوربختانه چنین مصادیقی در بررسی عملکرد شورایعالی فرهنگی کم نیست.
این ناکارآمدی در شورا تا زمانی که اتاق فرمان فرهنگی کشور به گود زورآزمایی سیاسی مسئولان طراز اول مملکت تبدیل شده، پویایی و نقشآفرینی جدی در فضای فرهنگی و علمی کشور ندارد و نقش تشریفاتی پیدا کرده است، جای تعجب ندارد.
* دبیر فرهنگی اتحادیه های انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل