به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دانشگاه از ابتدای تاسیس خود تا به امروز فراز و نشیب های فراوانی را طی کرده است، در این میان برخی معتقدند فضای فعلی دانشگاه دیگر نمودی مانند گذشته خود ندارد و برخی نیز معتقدند هر چند طی دهه اخیر با افول فعالیت های دانشجویی روبرو بوده است اما در دو سال اخیر با توجه به افزایش کنش های مردمی شاهد افزایش فعالیت های دانشجویی نیز هستیم. در ادامه تحلیل محمد افکانه دبیر اسبق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، حسین زینلیان دبیرکل اسبق جامعه اسلامی دانشجویان، اسماعیل کوهیمقدم دبیر اسبق دفتر تحکیم وحدت، وحید شورابی دبیر شورای هماهنگی بسیج دانشجویی دانشگاههای آزاد کشور را پیرامون وضعیت فعلی دانشگاه ها کشور را که در روزنامه فرهیختگان منتشر شده است را می خوانید:
جریان دانشجویی در کجا به بیراهه میرود؟
محمد افکانه در تحلیل خود از فضای اجتماعی و سیاسی دانشگاه می گوید: در کل در دورههای مختلف برای ارزیابی جریان دانشجویی یا ارزیابی فضای اجتماعی دانشگاهها یک ارزیابی در خلأ نمیتواند باشد بلکه باید هر دورهای معیارها و گزارههایی درنظر گرفته شود و بنا به این معیارها باید دید آیا اقدامات مثبت یا منفی انجام شده است.ولی این مساله را میتوانم بگویم که اصولا به لحاظ رویکرد جامعهشناسی و رفتاریشناسی کارشناسان حوزه فضای دانشگاه، این اتفاق را دیدهام که همیشه نگاه مثبتی به گذشته و یک نگاه بدبینی، نقادانه و منفی به حال بوده است.
به نظر من فضای اجتماعی دانشگاه با ورود دانشجویان دهه 70 و 80 که به لحاظ تیپشناسی و شخصیتی با گذشته خود متفاوت هستند و مدل نیازها و رویکردها به مسائل متفاوت است و این تفاوت باعث شده فضای اجتماعی دانشگاه و تشکلها با دهههای گذشته تفاوت عمده داشته باشد.چند نکته در این باره وجود دارد، اولین مساله متولدین دهه 70 با مقولهای به نام اینترنت و فضای مجازی یک احساس بومی دارند به این معناست که از روزی که توانستند قدرت تمیز داشته باشند و ارتباط با موبایل و فضای مجازی داشته باشند آنها در ذهن خودشان دنیای بدون اینترنت را ندیدند و به طبع آن کنشگری سیاسی و اجتماعی آنها یک کنشگری بدون تکنولوژی نیست که ما این مساله را در موارد مختلف شاهد هستیم که سرگرمیها و دورههای آموزشی و فعالیتهای تشکیلاتی آنها ناخواسته در این بستر شکل گرفته است.
اما در تحلیل فضای فعلی، این نکته مهم است که من آن نگاه منفیای که بسیاری نسبت به فضای فعلی دارند را ندارم و حتی تا میتوانم بگویم نگاه من برعکس این طیف است. در دو سه سال اخیر فعالیتهای مثبت و اثرگذار دانشجویی کم نداشتیم، برآیند کنشگری تشکلها در قضیه برجام در مقایسه کنشگری سیاسیون و احزاب به نظر من کنشگری خوبی بوده است. جلسات روشنگری، جلسات نقادانه، تجمعات و... جریان دانشجویی در این فضا قابل توجه است یا ورود دانشجویان به مساله FATF قابل توجه است و موج خوبی ایجاد کرد و به اقدامات میدانی رسید.
به نظر من مطلوب بودن جریانات دانشجویی آنجایی رقم میخورد که بتواند بیشترین سازگاری را با توجه به مسائل روزکشور داشته باشد و اگر متاسفانه درگیر سیاسیکاری شود و از نیازهای مردم دور شود، طبیعتا از آن کارکرد اصلی خودش دور شده و به بیراهه میرود.
بیشتر بخوانید// جریان دانشجویی در کجا به بیراهه میرود؟
جنبش دانشجویی باید به متن دانشگاه برگردد
حسین زینلیان می گوید: در دید ما، چون نقاط قوت تاریخی جنبش دانشجویی مثل برخی برهههای دهه 60 و دوران انقلاب، حضور دانشجویان عینیتر بوده است، هنوز هم در تفکرها اینطور برآورد میشود تا زمانی که تشکلی یک تجمعی برگزار نکند یا یک مکانی را تسخیر نکند و چیزی به آتش نکشد یا همایشی چندصد نفره برگزار نکند، تشکل قویای نیست یا عملکردی نداشته است. این نگاه اشتباهی به تشکلهاست.
ما در دورهای هستیم که نهتنها فضای دانشجویی کشور حتی در فضای سیاسی و اجتماعی شاهد چنین رفتارهایی نیستیم، به خاطر اینکه مدلها عوض شده است. اگر در دهه 80 نشریات جایگاه مهمی در تشکلها و در میان دانشجویان پیدا میکنند و محل بیان دیدگاههایشان میشوند، امروز در فضای مجازی، درباره ریز تا درشت مسائل نظر دارند و سخن میگویند و در زمینههای مختلف حرفی برای گفتن دارند.
خبرهایی شنیده میشود که دانشجویان 16 آذر امسال به کارخانهها بروند و روز دانشجو را در کنار جنبش کارگری جشن بگیرند و همپیمان شوند. یک موقع مساله همراهی و همپیمان شدن است که مسالهای ندارند. محل اشکال زمانی است که کارگران حرفی نمیزنند و دانشجویان میروند تا حرفهای آنها را مطرح کنند. این نمایندگی توسط چه کسی به دانشجویان داده شده است؟
برخی تشکلها سراغ موضوعات کلان میروند اما چون جزء کارهای باپرستیژ نیست، دیده نمیشود.ما نیاز به بازخوانی جدیدی از جنبش دانشجویی و فعالیتهای آن داریم. گاهی اوقات فراموش میکنیم این فضا چگونه و چرا تشکیل شد و باید به چه سمتی حرکت کنند. فراموش نکنیم و از یاد نبریم فعالان دانشجویی سالهای گذشته که در پیگیری مطالبات خود به نتیجهای نرسیدهاند، بریدهاند و از مسیر خود تا حدودی منحرف شدهاند.
باید پاسخ روشنی به این سوال داده شود که آیا حکومت جمهوری اسلامی میخواهد دانشجو تاثیرگذار باشد یا صرفا بهعنوان ویترینی آن را در نظر دارد. نکته دوم درخصوص تشکلهای دانشجویی است. آنها باید تعیین و تکلیف کنند که نسبت به معضلات یک جوان که در دانشگاه زندگی میکند، حساسیتی دارند و همانگونه که نسبت به وضعیت کارگران و اقشار جامعه حساسند نسبت به وضعیت مسائل صنفی دانشجویان هم حساسیت دارند یا خیر. به بیانی دیگر باید وضعیت خود را مشخص کنند که آیا نماینده دانشجویان هستند یا نماینده جنبش صنفی کارگران و معلمان و کامیونداران هستند. جنبش دانشجویی باید به متن دانشگاه برگردد و برای مشکلات فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی کف دانشگاه فکری کند.
بیشتر بخوانید// جنبش دانشجویی باید به متن دانشگاه برگردد
رخوت فضای دانشگاه بهدنبال کاهش مشارکت دانشگاهیان
اسماعیل کوهیمقدم می گوید: 6سال است اساتید و دانشگاهیان در تشکلهای دانشجویی در تلاشند نظراتشان را در موضوعات مختلف بیان کرده و رویهها را اصلاح کنند، اما اکثر اوقات با دیوار محکم و سختی مواجه شدهاند که هیچ اهمیتی به آنها داده نمیشود. منظور از این تشکلها لزوما، مخالفان و منتقدان دولت نیست و بهصورت کلی چنین روحی حاکم است. قضیه بنزینی که اخیرا اتفاق افتاد، نمونهای از همین دست بود که اتفاق افتاد و عملا تیر خلاصی برای دانشجویان بود، چراکه هیچ راهی برای پیگیری اعتراض به آن وجود ندارد. در همه موضوعات و نسبت به همه شیوهها و روشهای بیان انتقادات، هیچ تغییری دیده یا احساس نشد و واضح است که وقتی مشارکت کم میشود، طبیعتا چنین رخوتی در فضا دیده شود.
یکی از مسائل بزرگ فعلی، حفظ امید در فضای تشکلهای دانشجویی است؛ چراکه بسیاری از فعالان دانشجویی رمقی برایشان نمانده تا در موضوعات مختلف اظهارنظر کنند. اگرچه در برخی موضوعات با بسیج افکار عمومی توانستند کاری از پیش ببرند، اما با همان سوژهها هم فضا به شکلی نبود که ساختار و دستگاهها به مباحث دانشجویان ترتیب اثر دهند.تشکلهای دانشجویی در شرایط کنونی باید مسائل کف جامعه را به اساتید برسانند و راهحلهای دانشگاه را بهصورت قابل بیان و فهم برای مردم تشریح کنند تا حداقل جامعه متوجه شود کشور در شرایط بنبست قرار ندارد. حتی اگر کسانی مسئولیت دارند که نمیتوانند مسائل و مشکلات را حل کنند، امید به بهبود وضعیت در دل مردم زنده نگه داشته شود.
بیشتر بخوانید// رخوت فضای دانشگاه بهدنبال کاهش مشارکت دانشگاهیان
چرایی تغییر سبک زندگی دانشجویی
وحید شورابی نوشته است: جنبش دانشجویی از اوایل دهه 80، وارد فضای جدیدی شد و بحثهای عدالتخواهانه در اولویت جنبش دانشجویی قرار گرفت و درنهایت منجرب به ایجاد جریان سوم تیر شد. در اواخر دهه 80 که بحث فتنه در آن سالها رخ داد و اولویت جنبش دانشجویی حول بحثهای سیاسی شکل گرفت.
ما شاهد این هستیم که یک انفجار در حوزه فضای مجازی صورت گرفته است. در سال 92 شبکههای موبایلی به این معنا رشد نکرده بود، اما در سال 98 این فضا تفاوت دارد. این افزایش شبکههای اجتماعی باعث چند پیامد است؛ اولین پیامد آن، خدشهدار شدن مرجعیت جریانات دانشجویی است و آن هم به خاطر چنددسته شدن روایتهاست. دوم؛ تغییر سبک زندگی جریان دانشجویی است. برخی از فعالان دانشجویی سقف مطالعات خود را در فضای اینترنت دیدند و این مساله روی عمق بینشی تاثیرگذار بوده است. سوم؛ ساختار آموزش عالی در دهه 90 است، به این معنا که گسترش موسسات آموزش عالی غیرحضوری و مجازی باعث آسیب به جریان دانشجویی شد.
عدمتوانایی جریان غربگرا در اداره کشور از یک سو و منزوی شدن جریان دانشجویی مدافع لیبرالها از سوی دیگر و افزایش بیعدالتی و فسادها و مسائل اینچنینی از سویی دیگر، باعث شد تا جنبش دانشجویی موضوع عدالتخواهی را یک بار دیگر در دستور کار قرار دهد.
برای مثال در حوزههایی مانند خصوصیسازی و کارگری ورود کرده و نقش بسزایی را ایفا کردند و درواقع روح جدیدی به کالبد جنبش دانشجویی دمیده شد و جنبش دانشجویی هموغم خود را روی مساله عدالتخواهی گذاشته است به صورتی که امروز دانشجویان انقلابی به سمت برطرف کردن مصادیق و ساختارهای بیعدالتی حرکت کردهاند. باید حاکمیت نیز در این روند اعتماد بیشتری به جوانان بکند تا دانشجویان فرصت ورود به این موضوعات را داشته باشند.
بیشتر بخوانید// چرایی تغییر سبک زندگی دانشجویی