تاریخ انتشار: چهارشنبه 1398/11/16 - 20:44
کد خبر: 344733

سه نقد کوتاه به ساخته جنجالی مهدویان؛

«درخت گردو»؛ تنها یک روایت قومیتی

«درخت گردو»؛ تنها یک روایت قومیتی

این نگاه، نه نگاهی فرامتنی، بلکه در فرم فیلم و در روایت آن جاریست. مهدویان مدعی فیلمسازی واقع‌گراست. دوربین او دوربین مستند و مشاهده‌گر است. اما در کل فیلم از «دشمن» خبری نیست. فاجعه این است که شما با ادعای نگاه مستند فیلمی بسازید و در آن حتی یک جمله درباره مهاجم؛ صدام، و جنگ و دفاع ایران نگوئید.

به گزارش خبرنگار فرهنگی - اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اکران ساخته جدید محمدحسین مهدویان در جشنواره فیلم فجر با واکنش متفاوتی از سوی منتقدان همراه بوده است. در ادامه نگاه سه منتقد سینمایی درباره فیلم «درخت گردو» آمده است:

روایت قومیتی
امیر ابیلی
«درخت گردو» روضه است. روضه‌ی مظلومیت کردها در ماجرای شیمیایی سردشت. اینجا از فیلمنامه‌ی سینمایی خبری نیست. نباید منتظر اوج و فرود و کشمکش و نقطه عطف و.... باشید. «درخت گردو» فقط شرح مصیبت است. به قول هیئتی‌ها «روضه باز» هم هست. پرجزئیات و دقیق. در نمایش این مظلومیت هیچ ایرادی هم نیست. واجب هم هست.

«درخت گردو» شرح مصیبت امروز کردها هم هست. نداری‌ها. امکانات کم. کولبری و... فیلم در اینجا نقد سیستم است. این هم نقدی بجاست. حتما باید فیلم‌هایی در «نقد سیستم» برای عدم رسیدگی به مناطق محروم کردنشین ساخت و چه کسی «خودی»‌تر از مهدویان برای ساخت فیلمی در انتقاد از حکمرانی.

مشکل اما کجاست؟ در اینجا که مشکلات امروز در ادامه فاجعه‌ی انسانی حمله شیمیایی صدام به سردشت نشان داده می‌شود. فیلم با جزئیات فراوان یک ظلم بزرگ در حق «ملت ایران» را نمایش می‌دهد. اما این فاجعه انسانی در دل جنگ را که حمله‌ای به «مردم ایران» بود را به ظلم به «ملت کرد» تقلیل می‌دهد و نگاهی قومیتی به ماجرا دارد. در ادامه هم مظلومیت «قوم کرد» را تا امروز ادامه می‌دهد و صراحتا به این تحلیل می‌رسد که وضعیت امروز کردهای ایران هیچ تفاوتی با رنجشان در آن حمله ندارد. دقت کنید که صحبت‌های «اوس قادر» در دادگاه لاهه نه درباره حمله شیمیایی صدام، بلکه درباره ظلم به کردها تا امروز است. فیلم «کولبری» را در ادامه و در امتداد «حمله شیمایی» عراق می‌بیند و از این منظر، «درخت گردو» غمی ملی را تبدیل به نگاهی تجزیه‌طلبانه و قومیتی می‌کند.

این نگاه، نه نگاهی فرامتنی، بلکه در فرم فیلم و در روایت آن جاریست. مهدویان مدعی فیلمسازی واقع‌گراست. دوربین او دوربین مستند و مشاهده‌گر است. اما در کل فیلم از «دشمن» خبری نیست. فاجعه این است که شما با ادعای نگاه مستند فیلمی بسازید و در آن حتی یک جمله درباره مهاجم؛ صدام، و جنگ و دفاع ایران نگوئید. اینکه شما به اروپا بروید و دادگاه لاهه هلند را نمایش دهید اما حتی یک کلمه از اینکه خود اروپایی‌ها تولیدکننده همین شیمایی‌ها بودند نگوئید. این سانسور واقعیت به نفع دشمن نیست؟ دیگر در چه فیلمی باید چنین چیزی گفته شود؟ در «درخت گردو» نسبت صدام در جنگ و نسبت جمهوری اسلامی در زمان حال با کردها یکیست. کردها مظلوم‌ند و آنها «دشمن». این «انتقاد» نیست؛ روایتی «ضدملی» است. برای بردن دل جشنواره‌های خارجی.

فیلمساز حتی برای کامل کردن روایت قومیت‌گرایانه‌اش فرم روایت خود را به هم می‌زند و در فصل پایانی، با خارج شدن از داستان بیانیه‌ای را قرائت می‌کند. فصلی که هیچ ربطی به روایت فیلم ندارد و بخشی کاملا محتوایی است. اگر هدف فیلم روایت فاجعه سردشت است. این بخش چرا در فیلم است؟ سوال نهایی اما این است. آیا ما با انتقاد از سیستم در عدم رسیدگی به آن مناطق مخالفیم؟ طبعا خیر. اما این به معنای آن است که محرومیت امروز را مساوی با آن جنایت صدام بدانیم؟

سند سانسور شده علیه تروریسم
آرش فهیم
«درخت گردو» تصویری تاثیرگذار اما ناتمام و سانسور شده درباره یک جنایت جنگی علیه ایران است.  محمدحسین مهدویان در پنجمین فیلم‌ش نیز به ادامه علایق فرمی و تماتیک خاص خودش پرداخته است. در «درخت گردو» نیز همچون آثار قبلی وی، فرم همچنان تلفیقی از مستند و درام است. قاب بندی فیلم، راش‌های بجا مانده از مستندهای چهار-پنج دهه قبل را یادآوری می کند و به فضاسازی نزدیک به واقع و بازسازی باورپذیر حال و هوای زمانی و مکانی روایت فیلم، کمک کرده است. موضوع و تم فیلم نیز همچون «ماجرای نیمروز» و «رد خون» به ناتورالیسم سینمایی دهه ۶٠ انجامیده است.

البته مهدویان، مانند دو فیلم اخیرش به رغم علاقه به دکوپاژ مستند اما همچنان نه‌تنها در استفاده از نابازیگر پرهیز دارد که در فیلم جدیدش، جایگاه بازیگران حرفه‌ای و نقش آفرینی آن‌ها پررنگ‌تر هم شده است. حتی اگر همچون نگارنده به شخص پیمان معادی بی‌علاقه باشیم هم نمی‌توانیم بازی وی در خلق «اوستا قادر» را درخشان ندانیم. اما مهران مدیری از جنس این فیلم نیست و انتخاب وی برای چنین نقشی، یک حرکت آماتور و سوال‌برانگیز است.

اما تجربه جدید در فیلمسازی مهدویان، ارائه سانتی‌مانتالیسم و نشان دهنده مهارت کارگردان فیلم در برانگیختن احساسات مخاطب است. سانتی مانتالیسم در سینما، معمولا دارای بار منفی و پوپولیستی است، اما در «درخت گردو» این تمهید، متناسب با داستان و مضمون فیلم رخ نموده است. چراکه فیلم قرار بوده سندی تصویری و سینمایی برای افشای یک جنایت جنگی باشد و «درخت گردو» نه در قالب جنگی، بلکه با لحنی احساسی و در میزانسنی خانوادگی، رنجنامه مردم سردشت را به تصویر کشیده است.

اما آنچه سندسازی فیلم علیه جنایت سردشت را ناتمام و ناقص گذاشته، عدم اشاره به بانیان اصلی این جنایت یعنی همان دولت‌هایی است که سازنده و اهدا کننده تسلیحات شیمیایی به صدام بودند. میزانسن فیلم در سکانس دادگاه لاهه، اشتباه و ضد حقیقت است؛ فضای این بخش از فیلم باید از حال و هوای عاطفی بیرون می‌آمد و جنبه منطقی و عقلانی می‌یافت و علیه نسل‌کشی و عاملان آن دست به افشاگری می‌زد. اما فیلم عملا این واقعیات مهم را مثل رسانه‌های امپریالیستی، «سانسور» کرده است.  نمایش تصاویری بی خود و بی جهت از خیابان‌های اطراف دادگاه لاهه و مناظری بارانی و سبز، همراه با پیاده روی و دوچرخه سواری شهروندان هلندی و دویدن سگ، چه کارکردی در فیلم دارد، غیر از اینکه فیلم را «غیرحرفه‌ای» نشان دهد؟

افتادن به پرتگاه شعارزدگی در سکانس آخر، اختتامیه‌ای سوگوارانه برای فیلم است.  شعارهای شبه اعتراضی واپسین فیلم حتی اگر درست باشند هم از متن فیلم بیرون می‌زنند و گلدرشت و تاحدودی متظاهرانه به نظر می‌رسند.

ماجرای تلخی آن شب
محمدرضا کردلو
در فیلم‌های ژانر وحشت (آنقدر که من تماشا کرده‌ام)، ترس در یکی از این سه حالت تبدیل به امری منطقی می‌شود؛ یا دلیل سایکو و روانی دارد، یا جهان فیلم با ارواح و دنیای غریبه مرتبط می‌شود و یا یک عامل فیزیکی با دلایلی شخصی موجب ترس می‌شود. در «آن شب» که رگه‌هایی از شاینینگ و حتی روانی هیچکاک را در فضاسازی دارد، ترکیبی از این سه حالت استفاده شده است. من از این فیلم با همه گره‌های حل نشده‌ای که فیلمنامه باقی می‌گذارد، به دلیل ژانر خاصش استقبال می‌کنم. این ژانر به دلیل محدودیت‌های خاص در سینمای ایران و کلیشه نبودنش ارزشمند است.

«درخت گردو» یکی از فیلم های خاص جشنواره است که حسابی اشک مخاطب را درمی‌آورد. این خودش خلاقیت می‌خواهد. از طرفی به دلیل دو دلیل ضد کلیشه است: اول سوژه خاص و دوم: فرم روایت متفاوت که باز در سینمای ما کمتر شبیه و مثالی دارد. البته مهدویان به تقلید از خود افتاده و یکی از سوالها این است که تا کِی بنا دارد با دوربین مضطرب فیلم بسازد؟

بعد از تماشای «درخت گردو» به یکی از دوستان پیشنهاد کردم بماند و «دوزیست» برزو نیک‌نژاد را تماشا کند چون پیش از جشنواره نقل قول‌هایی در تعریف‌ از فیلم گفته شده بود. خداروشکر نماند و رفت وگرنه به خاطر تماشای کاری که نه کلیشه درست و درمانی است نه می‌شود اسمش را خلاقیت گذاشت، ممکن بود بد و بیراه نثارم کند.

به نظرم در فیلم ترسناک، «باور مخاطب» مهم ترین ویژگی است. اینکه مخاطب ماجراهایی که به «ترس» منتهی می‌شود را باور کند. اما «آن شب» با مخفی کاری فینال، کل ماجرا را در عالم خواب روایت می کند. نقص فیلمنامه‌ای «آن شب» کم نیست و حتی برای مخاطبی که دقیق پای فیلم نشسته هم سوال‌های زیادی باقی می‌گذارد. ارتباط اجزای فیلم در پایان باید آشکار شود اما گره نگشوده پس از پایان کم نیست.

مدل روایت داستان «درخت گردو» را یکبار دیگر هم در «یتیم خانه ایران»، ابولقاسم طالبی استفاده کرده بود. هم آنجا بد بود، هم اینجا. راوی فیلم؛ «خانم آموزگار»، همینطور که در خود داستان اضافی و بی‌کارکرد بود با نریشن‌های چه بسا گل درشت خودش نیز کمکی به روایت نکرد. فرم داستان‌گویی مهدویان هم به دلیل مستند بودن و واقعیت‌نمایی افراطی، در بخشهایی ضدقصه است. استفاده از مینا ساداتی شاید به همین دلیل بوده تا با گفتار روی متن، کمی کار را قصه‌گو جلوه دهد.

سیمرغ بلورین یکی از غیر‌منطقی‌ترین فیلمنامه‌های جشنواره را باید به «دوزیست» بدهند. مثال: باران کوثری در دایره زنگی را به یاد بیاورید.برای همه فیلم بازی می کند چون کاراکترش اینطور تعریف شده که سر همه کلاه بگذارد. مخاطب قبول می کند و آن نقش چقدر خوب از آب درآمده. در «دوزیست» اما تقریبا همه کاراکترها، مخاطب را سرکار می‌گذارند. هرچقدر خواستم فیلم را جدی بگیرم، نشد. خود فیلم می‌گفت من اینقدرها که فکر می کنید جدی نیستم؛ ضد قصه، ضد شخصیت.

کاراکتر اصلی «آن شب»، خواب می‌بیند و در خواب به این نتیجه می‌رسد که اگر راستش را نگوید و صادق نباشد برایش گران تمام می‌شود. همین. نه بیشتر. «درخت گردو»ی مهدویان را بدون عینک مستندنگاری نمی‌شود تحلیل کرد. چرا که من اگر انتظار سینما(به معنای داستانی‌ش) را داشته باشم باید درباره انفعال قهرمان سوال کنم. اما چون اجازه تخیل نداریم و با واقعیت طرفیم باید یک کاراکتر معمولی که هیچ کار خاصی انجام نمی‌دهد را به عنوان قهرمان بپذیریم. آدمی خیلی خیلی عادی که بلایی عظیم بر سرش می بارد، کمرش خم می‌شود و باید دوباره کمر راست کند! او هربار که می آید پیکر یکی از عزیزانش را برای دفن می آورد و کل ماجرا همین است. دردناک و واقعی، اما اینکه اسمش سینما نیست!

و اما «دوزیست»؛ جواد عزتی خسته نشد از این نقش های تکراری!؟ با همان میمیک صورت و تقریبا همان وضعیتی که در فیلم‌های قبلی داشته. در «دوزیست» هم همان است و البته اینجا فراتر از یک تیپ هم نمی‌رود.

«آن شب» به خاطر شهاب حسینی و ژانر خاصش احتمالا به عدد کف برسد، اما فروش ویژه‌ای نخواهد داشت. کارهای تاریخی مهدویان هم زیاد بفروش نبوده‌اند. «درخت گردو» هم از این قاعده مستثنی نیست و حتی با حضور معادی و مدیری اکران قابل توجهی نخواهد داشت. دوزیست فروش ابتدایی مناسبی خواهد داشت علیرغم اینکه فیلم بدی است، اما در ادامه مورد توجه واقع نخواهد شد.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
زیباترین بازی سال / خداحافظی پرسپولیس با جام حذفی
دانشگاه‌های آمریکا یکپارچه بر علیه رژیم صهیونیستی +فیلم
دفتر بن‌گویر بیانیه داد
لحظه تصادف و واژگونی خودروی وزیر امنیت داخلی اسرائیل +فیلم
زخمی شدن وزیر امنیت داخلی اسرائیل پس از واژگونی خودرو +فیلم
کاهش عجیب بودجه آموزش و پرورش در سال ۱۴۰۳
وزیر تندروی اسرائیلی تصادف کرد +فیلم
وضعیت وزیر امنیت داخلی اسرائیل وخیم است +جزئیات
نماز خواندن یک دانشجوی مسلمان بعد از دستگیری در حضور پلیس آمریکا +فیلم
حمایت دانشجوی دانشگاه کلمبیا از فلسطین با لباس عروس +فیلم
دست رد پاکستان به سینه آمریکا درباره رابطه با ایران
پلیس آمریکا در حال پاکسازی خون حامیان فلسطین در محل درگیری با دانشجویان +فیلم
حرکت جالب از ادای احترام دانشجویان آمریکایی به فلسطینان +فیلم
تیک تاک کسب و کارش را در آمریکا تعطیل می‌کند
عضو کارگزاران: ثابت شد اسرائیل پوشالی‌ترین رژیم منطقه است
نگاهی به طرح کنترل اجاره بهای املاک مسکونی
سرکوب اعتراضات در حمایت از فلسطین در آمریکا
تپانچه بادی ایران نایب قهرمان شد
نگارش پایان نامه: راهنمای گام به گام
با این پنج نکته، بهترین غرفه نمایشگاه امسال مال شماست
انواع موتور گیرلس
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top