قطعا هر رخداد اجتماعی پیچیدگیهای خاصی دارد که نیازمند تحلیلها و بررسیهای علمی است، اما در شرایط فعلی یکی از بزرگترین وجوه تمایز ایران با سایر کشورها را میتوان در روحیه جهادی جوانان ایرانی جستوجو کرد که در هر شرایطی بهدنبال ایفای نقش خود در صحنههای مختلف هستند؛ جهادیهایی که شکل و شمایل مشخصی ندارند و در هر سن و سالی و قد و قامتی سرشان درد میکند برای دردسر! شاهد مثال ادعا هم صحبتهای محمدحسین عطایی دولتآبادی، دبیر مجمع انجمنهای اسلامی دانشجویان منطقه بریتانیاست. او چند روز قبل در گفتوگو با تسنیم گفت: «فرهنگ مردم انگلستان با ایران متفاوت است و به خونگرمی مردم ایران نیستند. اینجا فقط تعدادی از شیعیان لوتون تراکتهایی پخش کرده بودند که خرید مایحتاج افراد سالمندی را که نمیتوانند بیرون بروند انجام میدهند، اما شاهد اینکه گروههایی ماسک بدوزند یا فعالیتهایی را از این قبیل انجام دهند، نیستیم.» البته تلاش جوانان ایرانی امروز دیگر محدود به دوخت ماسک و گان نیست. در حال حاضر و در کنار دوخت ماسک و گان، جهادیها کماکان در ضدعفونی کردن معابر و محلها نقش فعال دارند، برخی به بیمارستانها رفتهاند و برخی دیگر مشغول ساخت و تهیه محلولهای ضدعفونی هستند. عدهای از آنها نقش علمی خود را در این روزها جدی گرفتهاند و در راهاندازی تجهیزات موردنیاز در مبارزه با کرونا فعالند. گروهی دیگر، از سالمندان و تهیدستان غافل نشده و با جمعآوری ارزاق و مواد غذایی، یاریگر خانوادههای محروم و کمتوانند. بعضی از آنها هم روزهایشان را در آرامستانها میگذرانند و در امر تغسیل درگذشتگان کرونایی کمک میکنند. حضور جهادیها مثل سیل و زلزله در جغرافیای خاصی خلاصه نمیشود و همه ایران را دربر گرفته است. شرح فعالیت گروههای مختلفی که در طول یک ماه و نیم گذشته هرکدام به نوعی تلاش کردند از سختی زندگی در دوران وجود کرونا کمی کمتر شود، قطعا در حد و اندازه این چند سطر روزنامه نمیگنجد. ما در شماره امروز «فرهیختگان» با چند تن از این جوانان همکلام شدیم تا ضمن مرور فعالیتهای گروههای جهادی در روزهای گذشته، گوشهای از حماسه باعظمت جوانان ایرانزمین را ثبت و ضبط کنیم.
اسفندماه سال گذشته، زمانی که هنوز کرونا در تمام کشور جولان نداده بود، دانشجویان جهادی وارد عمل شدند تا با حضور خود خلأهای موجود در مسیر مبارزه با کرونا را در حد توان خود پوشش دهند. جهادیهای بسیج دانشجویی جزء اولینهایی بودند که با تعطیل شدن بساط درس، جهاد را به شیوههای گوناگون این بار در مسیر مبارزه با یک ویروس منحوس مشق کردند.
فعالیت جهادی برای جوانان ایرانی چپ و راست نمیشناسد. دقیقتر که نگاه کنید اعضای بسیاری از مجموعهها و تشکلهای دانشجویی را میبینید که این روزها و با تعطیلی دانشگاهها فراغت بیشتری پیدا کرده و برای یاری رساندن به مردم دست به کار شدهاند؛ از انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان با تفکر اصلاحطلبی گرفته که در روزهای اخیر هزاربسته بهداشتی بین خانوادههای مناطق محروم شهرستان رشت توزیع کردند تا اعضای اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان که در استانهای مختلف مشغول فعالیتهای جهادی هستند، همه به میدان آمدهاند.
محمد زادمهر، دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان درباره فعالیتهای جهادی این اتحادیه دانشجویی در صفحه اینستاگرام خود توضیحاتی ارائه کرد. او نوشت: «چند ماهی از فعالیتهای جهادی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گذشته که تجربههای جدیدی برای بچههای جهاد به دنبال داشته است. این اواخر برای کرونا خیلی بررسی کردیم چه کاری انجام بدهیم که مفید باشد. درنهایت با مشورت و بررسی به این نتیجه رسیدیم که بهزیستی در این شرایط یکی از جاهایی است که تنهای تنهای تنهاست. فراخوان دادیم، با بنیاد علوی و بنیاد احسان صحبت شد و تمام تلاشها به کمک به بهزیستی 13 استان کشور ختم شد. کارگاه تولید ماسک در اراک، تهیه و بستهبندی الکل در گیلان و ارومیه، فعالیتها در شیراز، سیستان، یاسوج، اردبیل، زنجان، خوزستان، همدان، گرگان و کرمانشاه همه و همه همدلی بالای بچهها را نشان میداد که خالصانه سلامتی خود را به خطر میانداختند و بیمنت برای کمک به هموطنان محروم خود تلاش میکردند. در این مدت برایم سوال بود که با اینکه تجربه کار جهادی در بچههای جهاد پایین بود چه نیرویی باعث تلاش بیشتر آنها و به خط شدن سریع برای کمکرسانی شد؟ این سوال در ذهنم بود تا بسته آخر کمکها را برای بوشهر با همکاری ستاد اجرایی فرمان امامخمینی(ره) فرستادیم، دبیر بوشهرمان به خدمت خانواده شهید شاهینی رفتند و گزارشی از فعالیتها ارائه دادند. دوشنبه تماسی با من گرفته شد با پیششماره 0917 و وقتی پاسخ دادم مردی مسن شروع به احوالپرسی گرمی کرد. ابتدا او را نشناختم، بعد از پرسیدن متوجه شدم پدر بزرگوار شهید داریوش شاهینی است... خیلی تشکر کرد و من شرمنده از اینکه کمکهای بسیار اندک ما چقدر این پیرمرد مهربان را خوشحال کرده است. او داستانی برایم تعریف کرد که شوکه شدم، از خوابی گفت که سکوت کردم و اشکهایم جاری شد. او یکشنبه شهید را در خواب دیده که نوید تلاشهای بچهها و هدیههایی که کمک شده را داده است. آقای شاهینی میگفت امروز منتظر بودم خبری از شما بشود که صبح آقای بنایی (دبیر ما در بوشهر) تماس گرفت و ماجرا را گفت. متوجه شدم دعای خیر شهید عزیزمان برکت کارمان بوده و بچهها را به این شکل دورهم جمع کرده است.»
محمد رستمی یکی از دانشجویان فعال در زمینه تغسیل درگذشتگان نیز درباره فعالیتش در این ایام میگوید: «ما از اوایل اسفند که بحث کرونا مطرح شد، گروهی تشکیل دادیم و تولید محلول ضدعفونی کننده و ماسک را آغاز کردیم. بعد از اینکه نیاز در این زمینه برطرف شد، حضور در بیمارستانها را لازم دیدیم. قرارگاههای مختلفی در شرایط فعلی مشغول فعالیت جهادی هستند. یکی از مسائلی که بعد از آن مطرح شد بحث غسل اموات بود. در قم از 20 اسفند غسل درگذشتگان کرونایی آغاز شد. البته در تهران صرفا تیمم آن هم از روی کاور صورت میگرفت و بعد از آن کفن میشد. این شیوه از نگاه اکثر مراجع موردقبول نبود؛ بنابراین ما یعنی قرارگاه مدافعان سلامت که در 20 بیمارستان حضور داشتیم و کار تیمم اموات را انجام میدادیم. به صورتی که ما در بخشی از بیمارستان حضور داشتیم و با رعایت اصول بهداشتی فعالیت میکردیم. بنده در بیمارستان امامحسین(ع) حضور داشتم که تعداد فوتیهای بیشتری هم به نسبت سایر بیمارستانها داشتیم. حضور ما به صورت 24ساعته بود و خواهران هم در کنار ما برای انجام تیمم درگذشتگان حضور داشتند که با استفاده از پوشش کامل کادر درمانی (گان، ماسک، شیلد و...) برای انجام تیمم حاضر میشدند. از جمعه شب گذشته بحث انجام غسل مطرح شد و خود بنده هم پس از دیدن آموزشها از شنبه مشغول شدم. اکثر درگذشتگان روزهای گذشته از افراد سالخورده بودند اما حضور یک نوجوان 12ساله بین آنها همه بچههای حاضر را متاثر کرد، به شکلی که اشک مانع انجام فعالیت دوستان میشد.»