«خبرنامه دانشجویان ایران»: علی پارسا // در این روزها بسیاری از کارشناسان به دنبال موشکافی دلایل ریزش بورس هستند و مردم عادی که سرمایه‌های خود را به این بازار با حمایت های عالی ترین مسئولین روانه کرده بودند حالا سرمایه خود را در حال آب شدن می بینند و به قولی شمع زندگی‌شان در حال ذوب شدن است...
دیروز به یاد ریزش بورس در سال ۹۲ و صحبت های دکتر طیب نیا و مسئولین ذی ربط در ۷ سال قبل که عمده آنها هنوز هم در راس هستند ، افتاده بودم ، از طریق آرشیو ایسنا، خبرگزاری تسنیم و سایت اقتصاد آنلاین جستجو کردم ، نتیجه با آنچه در ذهنم در این چند روز اخیر بود ، دقیقا یکسان بود و شگفت آور!
واو‌به واو شرایط فعلی با بلایی که آن زمان بر سر بورس آورده شد یکسان بوده است!
وعده های متعدد برای کنترل و اصلاح که در واقع ریزش حاصل دستکاری بازاربود و نه اصلاح ، قول های متعدد در مورد حمایت از بازار توسط صندوق مالی مربوطه ، قول های متعدد غیر واقعی که چند هزار میلیارد تومان برای حمایت از بورس تزریق می کنیم و مصاحبه های ظاهری فریب طیب نیا وزیر وقت اقتصاد در مورد حمایت از بورس ، البته دو سال بعد همین آقا لو داد که مهندسی ریزش بازار با مدیریت و راهبری لحظه به لحظه خودش انجام می شده!
یعنی تمام وعده هایی که داده می شده عدم واقیت بوده و در راستای همان مهندسی تخریب بورس.
دعوت های آقای روحانی در ماه های اول ریاست جمهوری اش به مشارکت مردم عادی در بورس که بعدها اغلب با ضررهای سنگین بورس را ترک کردند و پشت سرشان را هم نگاه دیگر نکردند، حضور یکی از مشاورانش در تالار حافظ در دوره انتخابات برای ظاهر فریبی، وعده های عدم واقع حقوقی ها در راستای حمایت از بازار و... .
باز هم‌مطالب را مرور و دنبال کردم ، اتفاقات بعدی جالب‌تر بود: برکناری مدیریت بورس ، شاخص سازی و بلوک زنی از سال ۹۳ تا ۹۶ برای مثبت نشان دادن دروغین عدد شاخص کل در حالیکه کلیت بازار به ویرانه و‌کوره پول سوزی تبدیل شده بوده ، مصاحبه ها و مقالات عده ای اقتصاد‌خوانده و نه اقتصاد دان که ممکن است استاد دانشگاه هم باشند اما کار عملیاتی و اجرایی نکرده اند و در عمل از اداره یک دکان نانوایی عاجزند!
اما تزهایی ارایه کردند در این سال ها و ادعاهایی داشتند که برندگان نوبل اقتصاد که تئوریسین اقتصادی هستند هم ندارند!
اینها در آن زمان دائم‌بورس را کوبیده اند، بعضی مانند اطفال بورس را قمارخانه نام‌داده بوده اند ، بعضی داد سخن داده اند که خصوصی‌سازی با این روش غلط است ووو
همزمان مشابه الان که نرخ ارز و خودرو و‌مسکن ترمز پاره کرده ، بانک ها‌را آزاد گذاشته بوده اند که سودهای کلان به سپرده ها بدهند و بین بانک‌ها برای ۴ سال مسابقه سود دهی ( همان ربای سابق ! ) راه انداخته بوده اند.
البته بورس بد بوده اما ربا خوب بوده و اقتصاد خوانده های مکتب ندیده که بورس را مخل اقتصاد می دانستند هم در برابر پرداخت این سودهای کلان از محل تولید با خدمات موهوم که نقدینگی سرگردان را سرسام آور بالا برد، ساکت و منفعل نظاره گر بوده اند!
تیم های غیر تخصصی، این تیم های ۲۵ نفره دانشمندان خودخوانده علم اقتصاد همیشه برای تخریب حی و حاضرند و در زمان ارایه راه حل برای مشکلات ساکت!
هر زمان هم که نتیجه افکار مخربشان ظاهر می شود تقصیر را بر عهده تحریم و نیروهای سیاسی می اندازند چون دانشی برای ارایه راه حل ندارند!
اینها در اتاق ۳ در ۴ در ذهن ناقص شان دلنگران اقتصاد مملکت هستند و لابد در ذهنشان خود را نابغه دوران می دانند ، این اقتصاد خوانده ها و نه اقتصاد دان همان هایی هستند که سال ۹۶ داد سخن میدادند که قشر متوسط در ایران بیش از استحقاق واقعی اش از امکانات برخوردار است و دلار ارزان است و ... ، حالا دیگر با فلاکت گسترده و درآمد ناچیز و پراید ۱۰۰ میلیونی و چند برابر شدن قیمت کالاها و اجاره خانه ووو کلا قشر متوسطی دیگر وجود ندارد که امکانات داشته باشد یا نداشته باشد!
دلار ۳۷۵۰ تومان را در کمتر از ۳ سال خیلی شیک به ۲۵۰۰۰تومان رسانده اند ، آنوقت آقای روحانی در کمال ادب و احترام همین چند روز قبل از اینکه روند توسعه مملکت بایستی مختل نشود داد سخن می دهد! روند توسعه ؟! با معدل رشد اقتصادی ۱۰ ساله صفر که ۷ سالش در دولت فخیمه ایشان بوده ؟!
رشد سال‌های اخیر بورس در هر دو بار قبل از ریزش ۹۲ و ریزش فعلی به دلیل تورم حاصل از سیاستگذاری های مخرب دولتی ها و کاهش شدید ارزش ریال و برای تصحیح قیمتی و تطابق با وضعیت جدید مانند سایر کالاها و خدمات بوده ، هر دو بار دولت آقای روحانی نقش اولیه در رونق بازار نداشت ، در واقع تخریب اقتصاد با کاهش ارزش ریال هر دو بار به بورس رونق ظاهری داد، اما دولت ایشان در هر دو بار مردم را تشویق به ورود بی رویه به بورس کرد، هر دو بار سودهای خود را از این بازار برای پوشش سیاست های اقتصادی اشتباه برد و نهایتا هر دو بار پس از اینکه این گاو شیرده را تا نهایت و آخرین قطره دوشید ، سرش را با خونسردی و لبخند مردم فریبانه برید.
بدانید که این حمایت از بازار و این صحبت های خلاف واقع واقعیت بورس نیست و واقعیت چیز دیگری است..
*علی پارسا دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شهید چمران اهواز و پژهشگر اندیشه سیاسی
