به گزارش«خبرنامه داشجویان ایران» ، عبدالله صالح بعثی، در دوران حکومت 30 ساله خود شیعیان زیدی را از هر لحاظ در مضیقه قرار داده و دست نفوذ رژیم سعودی و گروههای سلفی تکفیری را در یمن باز گذاشته است. او روابط ویژه ای باصدام داشت و بیرحمی را از او یاد گرفته است. در دانشگاه نظامی بغداد تحصیل کرده و به صدام صغیر معروف می باشد. پس از سقوط صدام از هم پیمانان اصلی آمریکا در منطقه شد و یمن را برای ایجاد پایگاههای نظامی به بهانه مبارزه با القاعده، در اختیار آمریکا قرار داد. اینجا بود که سید حسین الحوثی که فعالیتهای جهادی خود را قبلا در قالب فعالیتهای فرهنگی با نام گروه شروع کرده بود ، فریاد اعتراض خود را بلندتر کرد. او با تأسی از آموزه های قرآن کریم و اهل بیت و با الهام از خط امام خمینی(ره) این شعار ضد استکباری را بین پیروان خود رواج داد: "الله اکبر، الموت لامریکا، الموت لاسرائیل، اللعنة علىالیهود،النصر للاسلام". مریدان و پیروان او همیشه بعد از نماز این شعار را سر می دادند و کار به جایی رسید که به عنوان مثال یکبار در نماز جمعه صنعا 800 نفر بلند شدند و شعار دادند که صالح همگی آنها را دستگیر کرد.
اینجا بود که دیکتاتور یمن و مزدور آمریکا و عربستان برای قدرت خود و منافع اربابانش احساس خطر کرد و اقدامات گوناگونی برای تخریب این جنبش انجام داد. به عنوان نمونه او سید حسین را به دلیل قرابت مذهبی و رفتاری با شیعیان دوازده امامی به روی آوردن به این مذهب و ترویج آن متهم می کرد و سعی داشت اهل سنت و زیدیه را بر ضد او بشوراند. البته بعضی ها هم معتقدند او اثنی عشری شده بود . به هر حال حسین توانسته بود با شخصیت بر جسته ای که داشت شیعیان زیدیه و امامیه را تحت لوای مبارزه با استکبار متحد کند و جامعه رخوت زده و تحقیر شده شیعیان را بیدار سازد.
سرانجام رییس جمهور سفاک یمن از این اقدامات سودی نبرد و تصمیم به اقدام نظامی گرفت.
حسین در عین حال که مرد مبارزه و جهاد بود اهل معنویت و ارتباط با معبود خود هم بود. این عالم بزرگ، طبق عادت همیشگیاش، شبهای جمعه به همراه تعدادی از دوستان و شاگردانش به دامنة کوهها پناه میبرد و با خواندن دعای کمیل باخدای خویش راز و نیاز میکرد.در یکی ازاین هفته ها دیکتاتور یمن با اقدامی ناجوانمردانه 18 گردان نظامی را برای قلع و قمع او و یارانش می فرستد و اقدام به محاصره آنها در کوهستانهای شمال یمن می کند.
آنها با تعداد اندک خود ، 90 روز جانانه مقاومت می کنند و در برابر پیشنهاد دولت مبنی بر تسلیم شدن یا پذیرفتن مرگ ، با اقتدا به مولای خود سیدالشهداء دومی را انتخاب می کنند و به نبرد تن به تن با نیروهای ارتش می پردازند. حکومت بعثی یمن اجازه نمی دهد آب و غذا به آنها برسد و حتی وقتی همسر سید حسین با بلندگو مقداری شیر برای کودکان خردسالش درخواست می کند با بمباران هوایی روبرو می شود.
ارتش که در برابر مقاومت و رشادت عاشورایی حسین ویارانش ، هیچ راهی برای ورود به این ارتفاعات نداشت نهایتا به نیرنگی کثیف دست زد و به بهانه وساطت و مذاکره، به جای هلی کوپتر حامل علمای بزرگ، در موعد مقرر دو هلی کوپتر آپاچی را به مکان مورد توافق فرستاد. حسین و یارانش که خود را برای استقبال از علما آماده کرده بودند ناگهان با حمله هلی کوپترها و کماندوهای ارتش غافلگیر شدند و به این ترتیب راه نفوذ به ارتفاعات محل استقرار حسین برای ارتش باز شد . سر انجام سید حسین الحوثی پس از خواندن نماز بر پیکر یارانش، بر اثر مجروحیت شدید، به شهادت می رسد.
اما شهادت او چنان اثری در میان مسلمانان یمن و بخصوص شیعیان گذاشت که هم اکنون پس از گذشت 5سال پیروان او به مراتب بیشتر شده اند بگونه ای که تعداد نیروهای سازماندهی شده حوثیها که هم اکنون تحت رهبری برادر جوان ورشیدش، سید عبدالملک الحوثی می باشند از 300نفر به بیش از 20000نفر رسیده است. آنها هنوز هم حسین را رهبر فکری خود می دانند و دلاورانه در میدان های جنگ به مبارزه ادامه می دهند.این رشادت آنها باعث شده تا در نبرد حاضر که جنگ ششم می باشد رژیم سفاک سعودی که امام خمینی(ره) آنها را در وصیتنامه سیاسی-الهی خائنین حرم الهی نامیده وشایسته لعن خدا و پیامبران وملائکه اش دانسته به کمک ارتش جنایتکار یمن شتافته و شکستهای خود را با بمباران مناطق مسکونی و به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان و کشتار ذریه پیامبراکرم(ص) تلافی کنند.