به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از فارس، عباس ایاران کارشناس نفت و انرژی با اشاره به تفاهمنامه 25 ساله ایران با چین گفت: نفوذ و نقش جدی چین در اقتصاد دنیا موضوعی غیرقابل انکار است. بر اساس پیشبینیها در تا سال 2030 چین به اولین قدرت دنیا تبدیل میشود و گوی سبقت را از آمریکا میرباید. در نتیجه ضرورت دارد ایران از همین حالا به فکر چگونگی تعامل با طرف چینی باشد. راهبرد اصلی ایران در تعاملات اقتصادی باید بر مبنای ایجاد توازن بین غرب و شرق تنظیم شود، در این بین آنچه اهمیت دارد، این است که ایران چه برنامهای برای استفاده از ظرفیتهای طرف چین برای برآوردن منافع ملی خود خواهد داشت.
وی ادامه داد: تعامل سازنده با غرب و شرق از این جهت حائز اهمیت است که مانع از این میشود که هر یک از طرفین دست برتر را در تعاملات خود با طرف ایرانی داشته باشند. تجربه برجام ثابت کرد که صرف اتکای به غربیها تضمین کننده منافع ایران در تعاملات بینالمللی نیست، زیرا وقتی ایران نتواند جایگزینی برای خود ایجاد کند، طرف مقابل همواره از موضع قدرت ظاهر میشود و به تحریم ایران ادامه میدهد.
ایاران اظهار داشت: در حوزه نفت و انرژی گسترش تعاملات با چین میتواند زمینهساز بیاثر کردن تحریمهای نفتی را فراهم کند. در دوره تحریمهای سال 90-91 شاهد بودیم که با وجود اعمال سه جانبه تحریمهای سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا، چین همچنان به واردات نفت از ایران ادامه میداد که با این اتفاق بسیاری از حربههای تحریم علیه ایران بیاثر شده بود. تمام وحشت آمریکا از تفاهمنامه 25 ساله ایران و چین نیز درباره تاثیر گسترش روابط بین تهران و پکن بر بیاثر کردن تحریمهاست.
* آیا گسترش روابط ایران و چین، لَنگ رفع تحریمها و اجرای FATF است؟
این کارشناس انرژی گفت: البته اخیرا آقای ظریف اجرای موثر تفاهمنامه ایران و چین را به لغو تحریمهای آمریکا و پذیرفتن تمامی استانداردهای FATF گره زده است که به عقیده بنده این تحلیل نادرست است. مگر الان ایران روزانه نزدیک به یک میلیون بشکه نفت به چین صادر نمیکند؟ اگر تحلیل آقای ظریف درست باشد، پس چگونه این صادرات نفت انجام میشود، وقتی نه تحریمی برداشته شده و نه لوایح FATF در مجمع تصویب شده است؟
وی تاکید کرد: اگر اجرای توافق راهبردی ایران و چین به تحریمهای آمریکا بستگی داشت، چین امکان نداشت که تا تعیین تکلیف نهایی تحریمها برای امضای تفاهمنامه با ایران پا پیش بگذارد، چون چالش بین ایران و آمریکا فعلا ادامهدار خواهد بود. پس حتما چینیها با یک منطق مبتنی بر واقعیت تفاهمنامهای نه یک الی دو ساله بلکه 25 ساله را با ایران امضا کردهاند و اگر تحریمها واقعا سد راه تعامل با چین باشد، منطقا طرف چینی نباید پا پیش میگذاشت که البته گذاشت.
ایاران توضیح داد: به نظر میرسد، این تحلیل وزیر امور خارجه مبتنی بر واقعیات تعاملات اقتصادی ایران با چین نیست و شاید نگاه دولت به تعامل با چین، امتیازگیری از غرب و تنفس مصنوعی به برجام باشد که اگر چنین باشد به تعامل ایران و چین آسیب میزند و نشان میدهد که دولت حتی بعد از تجربه برجام، هنوز هم نمیخواهد سیاست توازن بین غرب و شرق را پیگیری کند.
این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: اساسا نگاه بر تعاملات بینالمللی باید بر مبنای واقعیتها باشد نه قوانین خشک اقتصادی مانند FATF. هیچ یک از مقامات چینی نگفتهاند و شرط نکردهاند که ایران در صورتی میتواند با ما وارد تعامل شود که تحریمها را بردارد و FATF را اجرا کند.
ایاران گفت: اگر این تحلیل آقای ظریف درست باشد، باید چینیها دغدغه رفع تحریم را داشته باشند، چون در صورت همکاری با ایران آنها تحریم میشوند و هزینه میدهند و ما که الان تحریم هستیم و فرقی به حال ما نمیکند. پس وقتی آنها این دست مسائل را به عنوان پیش شرط تعامل اقتصادی با ایران مطرح نکردهاند، حتما این موضوع تاثیری در گسترش روابط ما با چین نخواهد داشت.
وی گفت: به نظر بنده در صورت گسترش روابط اقتصادی بین ایران و چین، تعاملات ارزی بین دو کشور باید در چارچوب پیمانهای پولی دوجانبه پیگیری شود و بانک مرکزی نیز باید در این حوزه پیگیریهای لازم را انجام دهد. بدین صورت امکان اینکه تحریم آمریکا بتواند بر تعاملات نفتی و ارزی ایران با چین اثر بگذارد، به صفر نزدیک میشود.