به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» علی مرادخانی// «نیاز جامعه به گفتگو» از یک مفهوم حیاتی به کلیشهای دستمالیشده تبدیل شده که عموماً توسط کسانی استفاده میشود که وقتی از پوسته خوش رنگ و لعاب و شعاریشان عبور کنیم، به جزمیت و انحصارطلبی میرسیم که هیچ نظر مختلفی را - گاهی حتی در حد یک کامنت مخالف- تحمل نمیکنند.
حالا اما همینها رو به کلاب هاوس آوردهاند تا گفتگو کنند. گفتگو در رومهایی که عموماً همنظر و دوست هستند و همان همیشگیها در آن متکلمند و بقیه هم شنوا؛ مونولوگی در پوشش دیالوگ که البته مجالی تازه برای اعتبارزدایی از رسانههای رسمی هم شده.
کلاب هاوس که در یک ماه اخیر با موجِ طبق معمول غیرمنطقیِ هجوم ایرانیها روبرو شده و حتی به لحاظ فنی هم توان این هجوم را نداشته، با رومهایی که عموماً از نیمه شب آغاز میشوند و بامداد ادامه پیدا میکنند، و با فضایی که حضور معمولی در آن حداقل سه ساعت زمان لازم دارد، حالا تازهترین سوژه برای آنهایی شده که شهوت و اعتیاد به حضور مستمر در فضای مجازی و شبکههای اجتماعیشان را در تظاهر به فرهیختگی و چند خط حرف و شعار جذاب کادوپیچ میکنند تا حضور بیست و چهار ساعتهشان را در نت را به لزوم حضور در فضای مجازی (آنهم با استوری های مکرر در اینستاگرام و...) برای شناخت بهتر شرایط تفسیر کنند. حال آنکه اگر بنا بر نبضگیری فضای مجازی باشد، همین اینستاگرام و تلگرام و توییتر کافیاند برای فهم پدیدههای تازه.
الکلام، هرچه زمان میگذرد بیشتر به این نتیجه میرسم که آدمهایی که مدام در فضای مجازی هستند، کمعمق، اهل اطوار و شوآف و عموماً بیکار هستند؛ نمونه تازهاش کلاب هاوس.
پ.ن؛ در زمان کوتاه حضورم در کلاب هاوس، گفتگوهای سازنده و رومهایی مفیدی را هم تجربه کردهام. روشن است که منظورم همه کاربران و همه رومهایی این بستر تازه نیست.