به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» صادق فرامرزی// پروفسور هاجون چنگ اقتصاددان کرهای در مقدمه کتاب نیکوکاران نابکار تجویزهای اقتصادی کشورهای مرکزی به کشورهای پیرامونی را به "لگد زدن و دورافکندن نردبام" توصیف میکند: "ترفند هوشمندانهای که بسیار باب شده این است که وقتی کسی به قله رفیع عظمت رسید، لگد میزند و نردبام را دور میافکند، همان نردبامی که خود پیشتر از آن صعود کرده بود، تا با این عمل دیگران را از وسیله صعود محروم کند."
کودتای شبانه غولهای اروپایی با اسپانسری بانک آمریکایی خیلیها را خوشحال کرده، تصور بازی دائمی و هفتگی تیمهای پرطرفدار، بدون مزاحمت تیمهای متوسط، رویای فوتبال دوستان زیادی را محقق میکند، اما پیش از هرچیز لگد زدن ثروتمندان به نردبامی است که خود روزگاری آویزان آن بودهاند، انحصار نامشروعی که با اقبال عموم همراه میشود(این هم از لحظاتی است که میتوان به مفاهیم شک کرد) و نهایتا امکان هر پیشرفتی را از هر تیم خارج از بلوک سلب میکند.
باید بپذیریم که فوتبال آخرین پله آرزوها را هم شکست، پله رویای جنگیدن برای توانستن، رویای شگفتی بودن، رویای پابرهنههای پرشور... تمام شد، این وصلت ناشگون پول و توپ حالا همه چیز را بیش از پیش خراب کرد، بلوک ثروتمندان در ائتلافی به بهای پایمال کردن آرزوی دیگران سلطه ابدی خود را تصویب کردند، الیگارشی پرطرفدارها لذت طرفداری را از معمولیها میگیرد و در ازایش دلار دریافت میکند... چه جبر تهوع آوری، چه یکدستی بدفرم و چه رقابت بدآموزی!
سوپرلیگ اروپا تئاتر بالانشینانی است که به نردبام لگد زدند، این ائتلاف جنایتکاران است، حتی شما آقای اینترمیلان!