به گزارش سرویس زنان «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ از زمان پخش گزارش خبری آمنه سادات ذبیح پور، بیش از دو هفته میگذرد. آنچه در این مدت و با نشان دادن تنها چند لحظه از صحبتهای سپیده رشنو در فضای رسانهای شکل گرفت، چه از سوی موافقین نظام و چه از سوی مخالفین نظام که این گروه البته از هر دست آویزی در راستای هدف اصلی و غایی خود، یعنی براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بهره میبرند، انتقادات تند و وارونه جلوه کردن اصل ماجراست.
گزارش تصویری منتشر شده در اخبار ۲۰:۳۰، نه تنها به روشن شدن ماجرا و تفهیم اتهام سپیده رشنو کمکی نکرد، بلکه با مظلوم جلوه دادن او، ورق را به نفع ضد نطام برگرداند. شاید برای اثبات این گزاره باید باری دیگر اتفاقات رخ داده را مرور کرد.
پرده اول
در روزهایی که ایران عزیزمان به دلایل مختلف، درگیر تنشهایی پیرامون حجاب است، ماجرایی در یک بی آرتی اتفاق میافتد که فیلم آن سر از شبکههای معاند فارسی زبان در میآورد. این ماجرا سه بازیگر اصلی دارد؛ خانم محجبه و چادری که در نهایت توسط نفر دوم ماجرا و به کمک سایر مسافرین اتوبوس به بیرون از اتوبوس رانده میشود، خانم غیرمحجبه که با نفر اول دچار نزاع کلامی و سپس فیزیکی شده و اتفاق اول را رقم میزند و نفر سومی که بیرون گود است و از این ماجرا تصویر برداری کرده و به گفتهی خودش کاملا آگاهانه قصد دارد فیلم را برای همه دنیا بفرستد!
فیلمی که سپیده رشنو میگیرد، کنداکتور شبکههای معاند را پر و پیمانتر میکند؛ شبکههایی که در طی روزها و هفتههای پیش از انتشار این فیلم، از هیچ تلاشی برای دو قطبی سازی جامعه در زمینه حجاب، فرو گذار نکردند.
پس از موج سواریهای رسانهای دشمنانِ امنیت و آرامش مردم ایران در این ماجرا، دختری که این فیلم را آگاهانه و برای ایجاد آشوب در جامعه برای معاندین ارسال کرده، دستگیر میشود.
به فاصله چند روز پس از دستگیری و انتشار این خبر در رسانههای بیگانه، صدا و سیمای ایران سکوت را میشکند و گزارشی تصویری از این اتفاق منتشر میسازد؛ گزارشی که باب انتقادات تند و تیز را باز میکند.
در بخشی از این گزارش آشتی کردن زن محجبه و زن غیرمحجبه را نشان میدهد و ماجرای جلوی دوربین رشنو، این بار در جلوی دوربین صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، با در آغوش کشیدن این دو زن، حل و فصل میشود اما این پایان گزارش نیست. در بخشی از گزارش سپیده رشنو را نشان میدهد؛ دختری با حالِ آشفته، در پوزیشن یک مظلوم که با صدایی بسیار آرام که پشیمانی او را به تصویر میکشد، از فریب خوردن خود حرف میزند. دیگر خبری از صدای رسای او در اتوبوس که میگفت «من این فیلم رو برای کل دنیا میفرستم» نیست. رشنو در مورد مسیح علینژاد میگوید «آدمی که خودش توی گود نیست نباید این همه آدم رو ترغیب کنه که براش فیلم بفرستند.»
تا اینجای کار با فردی رو به رو هستیم که عامدانه و آگاهانه فیلمی را از تقابل دو هموطن برای دشمنان قسم خوردهی ما میفرستد و فضای امن جامعه را به فضایی متشنج تبدیل میکند و بر دو قطبیهای از پیش ساخته شده دامن میزند.
در اینجا باید مخالفین این دستگیری چند سوال جدی را از خود بپرسند؛ در کدام یک از کشورهای مدعی آزادی بیان و عقیده، نیروهای تامین امنیت کشور، از کنار کسی که با انجام عملی منجر به برهم خوردن امنیت و آرامش مردم شده و به عنوان سرباز تحت لوای دشمن، به کشورش خیانت میکند، به راحتی میگذرند که ایران اسلامی ما بخواهد چنین کند؟ کدام یک از کشورهای مدعی آزادی بیان و عقیده، با کسی همچون سپیده رشنو که پازل دشمن در زمینهی براندازی نظام سیاسی عقیدتی حاکم در کشور را تکمیل میکند، رفتاری جز رفتار اخیر جمهوری اسلامی را در پیش میگیرد؟ آیا جز خیانت، وطن فروشی و اخلال در امنیت ملی، میتوان نام دیگری بر رفتارهای آگاهانهی امثال سپیده رشنو گذاشت؟
پرده دوم
شاید بهترین جملهای که بتوان پردهی دوم را با آن آغاز کرد این جمله باشد؛ «در فضای رسانهای به گونهای عمل نکنید که جای ظالم و مظلوم، خائن و خادم به وطن، اعتراضگر و اغتشاشگر عوض شود.» متاسفانه آنچه در این گزارش به وضوح به چشم میخورد، مظلوم جلوه کردن خائن به وطن و هموطن است. شاید باید فعالین رسانهای در حوزه مسائل سیاسی امنیتی در تهیه گزارشات خود به این نکته مهم و تعیین کننده دقت و اهتمام ویژهای داشته باشند.
چرا که در غیر اینصورت تمام تلاشها به عکس خود بدل خواهد شد و نه تنها این قبیل گزارشها چهرهی واقعی آشوبگر را به مخاطب نشان نمیدهد بلکه با عملیات رسانهای دشمن، بذر کینه و نفرت نسبت به اقدامات سیاسی امنیتی نظام در قلب دلدادگان این نظام نیز کاشته میشود. اقدام پر هزینهای که در طولانی مدت، منجر به از دست رفتن تدریجی سرمایههای اجتماعی کشور خواهد شد.
پروده سوم
در مسئلهای همچون حجاب که دشمنان قسم خورده ایران برای پیشبرد اهداف خود در این زمینه، از هیچ تلاشی دست نخواهند کشید، نباید کاستیها و ناکارآمدیهای داخلی را نادیده گرفت. اگر چه مسئلهی نفوذ در تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از دیرباز وجود داشته و بنابر تاکیدات رهبر انقلاب در سالهای متمادی، نفوذ فرهنگی از سایر ابعاد نفوذ، مهمتر و حیاتیتر است اما نباید با اقداماتی که در نهایت به نام جمهوری اسلامی تمام میشود،به ثمر رسیدن پروژه دشمن در کشور، یاری رساند.
گشت ارشاد که اکنون با مشکلات بسیاری رو به روست از جمله همان اقداماتی است که اگر به صورت درست و اصولی به وظیفه خود عمل نکند، موجب ایجاد کینه و نفرت در بین مردم می شود و به ضد خود بدل خواهد شد. طرح جامع عفاف و حجاب نیز از جمله طرحهایی است که ایرادات بسیاری حتی از سوی موافقان حجاب قانونی جمهوری اسلامی ایران بر آن وارد شده است که نقد این طرح در این گزارش نمیگنجد.
لذا به نظرم میرسد مسیولین امر در این حوزه باید اقداماتی جدی و کارآمد را از پیش بگیرند و برای حل این معضل فرهنگی عقیدتی، فکری کنند. چرا که مقوله حجاب سالهاست که به یک امر سیاسی امنیتی در جمهوری اسلامی تبدیل شده که اگر برای آن اقدامی صحیح ترتیب داده نشود، به بحرانی امنیتی تبدیل خواهد شد.
گزارش از مهدیه دهقان