به گزارش سرویس زنان «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ میگویند انقلاب بعدی انقلابی زنانه است اما زنان برای آنها ابزارهایی بیش نیستند. شعار «زن، زندگی، آزادی» میدهند اما جز به اسارت بردن زن خواستهی دیگری ندارند. به اسم زندگی، جان میستانند و به نام آزادی، زنان را به اسارت و بردگی جنسی میبرند. از چهارشنبههای سفید و «نه توسری، نه روسری» شروع میکنند و به شعارهای ضد دین میرسند اما آنچه در این میان نباید به محاق رود و بازیچهی دست براندازان و معاندان شود، اصل اسلام و احکام اسلامی است.
سالهای متمادی است که حجاب به عنوان حکم مسلم و متقن اسلام، به حربهای برای براندازان تبدیل شده تا با بازی با احساسات زنان و گفتن از واژههایی پرمعنا و ارزشمند همچون آزادی، راه حق را به بیراهه ببرند اما سوال اصلی اینجاست، وظیفه حکومت اسلامی در بسترسازی برای اجرای احکام اسلامی چیست؟ آیا میتوان در برابر اجرای احکام اجتماعی اسلام همچون حجاب، کوتاهی کرد؟
حکومت اسلامی وظیفه دارد تا بستر اجرای تمام احکام الهی چه در ابعاد فردی و چه در ابعاد اجتماعی را فراهم سازد. در این میان، چگونگی مواجههی حکومت اسلامی با حجاب، یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات روز جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک حکومت اسلامی است.
در طی چند ماه گذشته، موضوع گشت ارشاد و نحوه مواجهه با بدحجابی در جامعه، پاشنه آشیل جمهوری اسلامی شده و هزینههای زیادی برای نظام تراشیده است. در این میان حتی بسیاری از افراد محجبه و چادری نیز به نحوه مواجهه با گشت ارشاد و نحوه عملکرد حکومت در ابعاد فرهنگی و بسترسازی در حوزه حجاب نقدهای جدی وارد کردند اما آنچه در این نوشتار بر آن تاکید داریم، اصل پیاده سازی حجاب به عنوان یکی از احکام الهی در جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک حکومت اسلامی است.
عدهای با بیان شبهاتی همچون فردی و عبادی بودن حجاب در اسلام، سعی در پنهان کردن ابعاد اجتماعی آن دارند و الزام حکومت بر حجاب و مواجهه با بدحجابی در جامعه را ناقض حریم خصوصی افراد جلوه میدهند و عدهای دیگر با مخالفت صریح با دستورات الهی، در مقابل خدا و احکام آن میایستند. لذا در این میان، آن چه اهمیت پیدا میکند، نوع حکومت، حقوق و تکالیف آن در قبال مردم و همچنین نحوه مواجههی آن با قوانین و با مردم است.
نقطه اشتراک تمام حکومتهای سکولار و غیر سکولار این است که در همهی جوامع بشری قوانینی وضع شده است که مردم را ملزم به انجام یا ترک فعلی میکند و قانون گذار در قبال عدم پایبندی به آن قوانین، مجازاتهایی را برای متعدیان پیش بینی کرده است. نکته اصلی اینجاست که فلسفه و مبنای قانون گذاری در حکومت اسلامی با فلسفه و مبنای قانون گذاری در حکومتهای سکولار و غیر سکولار متفاوت است.
در حکومتهای غیراسلامی و غیر دینی، مبنای قانون گذاری توافقات انسانی است اما در حکومت اسلامی، مبنای قانون گذاری، حق حاکمیت الهی و اجرای حدود و قوانین الهی در جامعه است و چون این حکومت قلمرو احکام و شریعت اسلام است، لذا وظیفه دارد تا احکام الهی را در میان بندگان خداوند به اجرا درآورد. بنابراین حکومت اسلامی نمیتواند نسبت به اجرای احکام الهی به خصوص در ابعاد اجتماعی بی تفاوت باشد، آن هم در خصوص حکمی از احکام الهی که دارای ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی همچون پوشش و حجاب اسلامی است. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یک حکومت اسلامی از این قاعده مستثنی نیست.
در پیاده سازی و اجرای احکام و دستورات الهی در جامعه اسلامی، تدابیر مختلفی اندیشیده شده است اما ما در جمهوری اسلامی ایران شاهد آن هستیم که آن چه در حوزه حجاب هزینههای بسیاری برای نظام اسلامی تراشیده، همین بی توجهی به به کار گیری نیروهایی غیر از قوه قاهره و اقدامات قضایی است. ابعاد فرهنگی در حکمی همچون حجاب بسیار پررنگ است و آنچه باید بیش از پیش بر آن تاکید شود، همین ابعاد فرهنگی است.
بنابر آنچه پیشتر اشاره شد، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک حکومت اسلامی که وظیفهی آن اجرای احکام الهی است، باید به اجرای تمام دستورات و احکام الهی همچون حجاب پایبند باشد و از اشاعهی منکر در جامعه جلوگیری کند، لذا براندازان باید بدانند هرگز نخواهند توانست از این راه به نظام اسلامی ضربه بزنند مگر آن که حکومت اسلامی با خطا در نحوه اجرای دستورات الهی، این بستر را برای معاندین فراهم کرده و به پیاده سازی نقشه شوم آنان در براندازی نظام اسلامی و محاربه با خدا، یاری رسانند.
گزارش از مهدیه دهقان