به گزارش خبرنگار تشکل های دانشجویی «خبرنامه دانشجویان ایران» دیدار دانشجویان با رهبرانقلاب امسال بر وعده هرساله برگزار شد. دانشجویان و تشکل های دانشجویی با ورود به ماه رمضان تنها تمرکز خود را بر دیدار با رهبرانقلاب میگذارند.
امسال اما بعد از ۲سال مجازی و پارسال که تنها تعداد محدودی توانستند به دیدار رهبری عزیز بروند امسال تعداد بیشتری (بیش از ۱۰۰۰ نفر) توانستند خود را به حسینیه امام خمینی (ره) برسانند.
یک ساعت قبل از زمان تعیین شده خود را به انتهای خیابان فلسطین رساندم انتظار نداشتم که با کسی رو به بشم اما صف حدودا ۵۰ متری از دانشجویان را جلوی خودم دیدم به گونه ای که با خودم گفتم همه شرکت کنندگان زودتر از من آمدند.
طولی نکشید که به پشت سر نگاه کردم متوجه صف طولانی دانشجویان شدم که گویی دوبرابر صفی بود که جلوی خودم میدیدم.
به هرحال بعد از حدود یکساعت در صف ماندن به درب ورود رسیدم کارت ملاقات که امسال نیز با سال های گذشته تفاوت زیادی داشت را نشان دادم و وارد شدم.
رفتار مهربان گیت های جستجو هر دانشجویی را به خود جذب میکرد افرادی که پدرانه و برادرانه به گونه ای برخورد می کردند که گویا سال هاست آن ها را میشناسیم.
وارد حسینه امام شدیم جو دانشجویی کاملا بر حسینیه حاکم بود دانشجویان گروه گروه شروع به شعاردادن میکردند زمان هایی پسرها شعار میدادند و دختران نیز جواب. فضای کاملا صمیمانه ای بر حسینیه حاکم بود همه چشم انتظار پرده رو به رو بودند که کنار برود و دیدار آغاز شود. دانشجویان شعار منتظر شماییم سر میدادند و چشم ها را گرد کرده بودند به پرده آبی رنگ.
ناگهان پرده کنار رفت همه بلند شده و صفوفی که از قبل ایجاد شده بود به یکباره به هم خورد چرا که همه به سمت جلو هجوم برده بودند شعارها شدت گرفت جانفدایان حال بعداز کلی انتظار حال جلوی امامشان شعار سرمیدادند.
ناگهان شعار تبریک تولد رهبرانقلاب در حسینیه پیچید امام امت دستش را به نشانه تشکر بالا آورد و به شیوه نظامی سلام داد دانشجویان اما با شدت بیشتری تبریک را ادامه دادند.
نوبت به آغاز برنامه شد نمایندگان تشکل های دانشجویی خود را برای نطق های ابتدایی آماده کرده بودند. مجری که خود را مادر، دانشجو، معلم و همسر یک ارتشی معرفی کرده بود جلسه را آغاز کرد و یک به یک از نمایندگان تشکل ها دعوت می کرد.
جو حاکم بر دیدارهای دانشجویی با سخنرانی نمایندگان همیشه چالشی بود این بار نیز مسئولین مختلف و سیاست های خرد و کلان کشور از تیغ تیز انتقاد دانشجویان در امان نبود تاختند و تازیدند و بدون هیچ تعارفی هرنهادی را مورد نقد قرار می دادند.
اما بعد از انتقادات تند شاید ۳۰ ثانیه پایانی سخنرانی که نمایندگان دانشجویان خواسته های خود را بیان می کردند خنده های دانشجویان را به همراه داشت.
خواسته چندان متفاوت نبود یکی انگشتر میخواست دیگری قبا و انگشتر برای پدر، دیگری جانماز، یکی برای اعضای اتحادیه چفیه و ... میخواستند اما دو درخواست که جالب بود و با واکنش رهبر انقلاب و دانشجویان حاضر همراه شد درخواست یکی از دانشجویان برای جاری کردن خطبه عقدش توسط رهبری که با تشویق کل حسینیه همراه شد و یکی هدیه دادن یک انگشتر به رهبرانقلاب که ایشان رو به همه با لبخندی مهربان گفتند ما به همه انگشتر هدیه میدهیم ولی شما به ما هدیه میدهید که با خنده حاضرین همراه شد.
بعد از سخنرانی نمایندگان تشکل های دانشجویی چند تن از دانشجویان از میان جمعیت بلند شده و هرکدام رجزی می خواند جالبترین آنها دانشجویی بود که بعد از رساندن سلام مردم شهرش گفت ۱۰ بار در خواب دیدم که از شما انگشتر میگیرم.
بالاخره بعد یک همهمه با شروع سخنان امام امت سکوت بر حسینیه حاکم شد همه گوش خود را برای شنیدن فرمایشات رهبرانقلاب تیز کرده بودند. عده نکته برداری میکردند و عده ای هرازچندگاهی با شنیدن جملات مهم رهبری عزیز صدای احسنت آنها بلند می شد.
حتی شنیدم وقتی رهبرانقلاب ایراد سخن می کردند یکنفر از دانشجویان که گویا حسابی از مسئولین شاکی بود بلند صحبتی کرد و اعتراض خود را نشان داد اما باز هم با رفتار پدرانه رهبری عزیز همراه شد.
ساعت کم کم به اذان نزدیک می شد گاهی دانشجویان برمیگشتند و به ساعتی که روی دیوار بود نگاه میکردند گویی اولینبار بود که روزه دارها دوست نداشتن صدای اذان را بشنوند و سراغ افطار بروند.
لحظات آخر بود که رهبرانقلاب گفتند ما شما را خیلی دوست داریم دانشجویان متقابل جواب دادن ماهم شما را دوست داریم اما صدا میزدند بعد از اذان و افطار ادامه بدیم زود است گویی سیرات نشدن و باز هم برای دیدن بیشتر امام امت تقلا می کنند.
بلافاصله صف های نماز شکل گرفت صف ها فشرده حال عاشقان ولایت پشت ولی فقیه خود نماز را اقامه می کنند. نماز که خوانده شد امام جماعت هنوز بر سجاده خود نشسته بودند دانشجویان بیشتر بیقراری میکردند لحظات پایانی بلند شدند و با دانشجویانی که مانده بودند و طلب یار می کردند دست داد فضای جالبی بر حسینیه حاکم بود عقبی ها بلند بلند میپریدند تا شاید برای آخرین بار امام جمامعه را ببینند.
دیدار به پایان رسید دانشجویان بعداز صرف افطار به سمت درب خروج رفتند باز هم رفتار مهربان بدرقه کنندگان بسیار به چشم میخورد.
ولی در پایان باید گفت درست بود که دانشجویان پاهایشان به سمت درب خروج از آنجا حرکت می کرد اما قلب ها همچنان در حسینیه امام خمینی (ره) جا گذاشتند تا شاید باری دیگر قسمت شود مهمان حسینیه امام باشند.
حاشیه نگاری از مسلم خلخال - سردبیر خبرنامه دانشجویان ایران