به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حسن روحانی، رئیس جمهور سابق ایران و چهره نزدیک به اصلاح‌طلبان به تازگی در اظهاراتی که برخی محافل تحلیلی آنها را انتخاباتی ارزیابی می‌کنند، گفته است: اکثریت قاطع جامعه، جوانانی هستند که در ۴۰ سال گذشته به دنیا آمده‌اند. این نسل جدید و جوان، فرهنگ خود، زبان خود و خواسته‌های خود را دارد. دنیای اطراف خود را می‌بیند و مقایسه می‌کند. ما نمی‌توانیم با زبان تحکم با آنها سخن بگوییم.
به گزارش ایسنا، او می‌افزاید:
"آنها برای مشارکت، باید قانع شوند. باید انگیزه پیدا کنند. باید ببینند که رأی و نظر آنها مهم و محترم است. راه همراه کردن جوانان، دورباش و کورباش نیست. زبان تازیانه در این عرصه کارساز نیست. جوانان باید امکان تغییر را ببینند تا سرمایه کار و ابتکار خود را به میدان بیاورند. خطر بزرگ فرار مغزها تنها با ایجاد زمینه جذب و امید به اثرگذاری، از سر کشور دور می‌شود. میدان را باید برای جوانان باز کرد تا بمانند و بسازند."
*درباره اظهارات آقای روحانی بیان چند نکته ضروری به نظر می‌رسد:
یکم_ جوانان عزیز کشور باید بدانند که "آزموده را آزمودن خطاست"!
به این معنی که آقای روحانی و کارنامه دولت 8 ساله او به روشنی به هر ذهنی جویای حقیقتی نشان می‌دهد که میزان تطابق روحانی با "گفتمان جوانی" تا چه اندازه است و رئیس دولتی که به مدرسه پیرمردها شهره بود و وزارت ورزش و جوانان صدارتش عملا هیچ معجزه‌ای برای جوانان نداشت آیا می‌تواند مدعی شناخت جوانان و ارائه تز برای آنها باشد و یا ادعا کند جوانان کشور برای مشارکت با داغ و درفش مواجه‌اند!؟
دوم_ رماندن مردم و جوانان از صندوق رأی "خیانت" و مشروط کردن حضور در انتخابات "نفاق" است.
انتظار این بود که آقای روحانی بعنوان یک منتقد وضع کنونی (که خود سهم بزرگی در ایجاد آن دارد!) اما به جوانان بگوید که راه حل قرار گرفتن مشکلات در مسیر رفع شدن؛ صرفا و فقط از دالان "صندوق رأی" می‌گذرد نه اینکه شاهد باشیم آقای روحانی همنوا با اصلاح‌طلبان تحریمی از اما و اگرهای مشارکت حرف بزند.
چه اینکه مردم و جوانان حتی اگر ببینند فردی یا افرادی هستند که رأی و نظر آنها را محترم نمی‌شمارند؛ پس منطقا بایستی اتفاقا با مشارکتی وسیع‌تر در انتخابات شرکت کنند تا به جای قبلی‌ها افرادی را برگزینند که به رأی آنها احترام می‌گذارند و مقولاتی مثل آمریکا و باندبازی و برجام را بزرگتر از رأی مردم نمی‌دانند!
سوم_ در مسئله فرار مغزها نیز باید دانست که ما و مردم ایران اقلا طبق بیان معاون علمی و فناوری شخص آقای روحانی در دوران ریاست جمهوری؛ با یک دروغ بزرگ و ادعای اثبات نشده مواجهیم. [2]
ادعایی که حاملانش هرگاه خود را تنها و دور از مردم می‌بینند؛ بلافاصله با استناد به ادعاهایی بی‌اساس مدعی فرار مغزها از کشور می‌شوند.
جریان و آدم‌هایی که اینهمه پیشرفت‌های بزرگ کشور در عرصه‌های علمی، امنیتی، پزشکی، صنعتی، نفتی، معدنی و ... که به مدد نخبگان حاصل آمده است را نمی‌بینند و هرگاه قصد بیان ادعایی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را دارند؛ پای فرار نخبگان را به میان می‌کشند.
گفتنیست، دکتر سورنا ستاری، معاون علمی رئیس جمهور وقت زمانی پیرامون ادعای فرار مغزها گفته بود:
"بحث فرار مغزها از آن کلاه‌های گشادی است که سر کشور گذاشته‌اند و یک شبکه‌ای دارد این ادعا را به ذهن جامعه ما تزریق می‌کند. "
دکتر ستاری گفته بود کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند "وقیح" هستند.
منبع: مشرق
