تاریخ انتشار: چهارشنبه 1402/03/03 - 09:11
کد خبر: 471263

خاطرات یک بانوی امدادگر از آزادسازی خرمشهر

خاطرات یک بانوی امدادگر از آزادسازی خرمشهر

بعد از چند هفته تلاش و فشار کاری حالم بد شد، همسرم مرا به تهران آورد تا پیش خانواده‌ام استراحت کنم؛ دکتر با دیدن وضع جسمی‌ام دستور استراحت مطلق داد. همسرم به آبادان برگشت و من روز‌ها و شب‌ها از دوری او فقط گریه می‌کردم، روحیه‌ام حسابی خراب شده بود، تا اینکه در روز سوم خرداد که رادیو خبر آزادسازی خرمشهر را اعلام کرد.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ افسانه قاضی‌زاده، از امدادگران دوران هشت سال دفاع مقدس، درباره خرمشهر روایت می‌کند: سال ۶۰ ازدواج کردم، من و همسرم هر دو در سپاه آبادان بودیم، روستای محروم شادگان در حوالی آبادان قرار داشت؛ همسرم به علت جانبازی شرایط مناسبی برای حضور در خط مقدم را نداشت، برای همین به من و دو نفر از دوستانش مأموریت دادند که بنیاد شهید شادگان را راه اندازی کنیم. ما نگران عملیات آزادسازی خرمشهر بودیم و فرمانده با قول این که به محض آغاز عملیات اصلی آزادسازی خبرمان می‌کند، ما را راهی آن منطقه محروم کرد.

به آبادان برگشتم، در آن زمان پسرم سید روح الله را باردار بودم، حال خوشی نداشتم و دکتر دستور استراحت داد، اما من فرصت استراحت نداشتم؛ ۲۵ اردیبهشت بیمارستان آبادان مملو از مجروحان عملیات بیت المقدس شد.

بعد از چند هفته تلاش و فشار کاری حالم بد شد، همسرم مرا به تهران آورد تا پیش خانواده‌ام استراحت کنم؛ دکتر با دیدن وضع جسمی‌ام دستور استراحت مطلق داد.

همسرم به آبادان برگشت و من روزها و شب‌ها از دوری او فقط گریه می‌کردم، روحیه‌ام حسابی خراب شده بود، تا اینکه در روز سوم خرداد که رادیو خبر آزادسازی خرمشهر را اعلام کرد، تمام ناراحتی‌هایم از بین رفت و از شدت ذوق نمی‌دانستم چه کنم، همسایه‌ها می‌آمدند جلوی درب منزل و به ما تبریک می‌گفتند.

منطقه هنوز ناامن بود، بالاخره در اوایل سال ۱۳۶۲ موفق شدم که دوباره شهرم را ببینم، هنوز شهر زیر بمب باران موشک قرار داشت، اما من دیگر طاقت نداشتم و با همسر و فرزندم به خرمشهر رفتیم، احساس می‌کردم شهرم کوچک شده است، خودم را روی زمین انداختم و در حالت سجده خدا را شکر کردم و دائم از شدت خوشحالی و هیجان گریه می‌کردم.

مسجد جامع خرمشهر مانند نگینی در میان مخروبه‌های شهر می‌درخشید، شهید بهروز مرادی ما را دید و در مقابل این مکان عزیز عکسی یادگاری از ما گرفت.

منبع: دانشجو

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
تجاوزات دشمن صهیونیستی به جنوب لبنان مقاومت را نمی‌ترساند/ دوران دفاع مقدس بزرگ‌ترین پشتوانه جبهه مقاومت در مصاف با دشمنان است
همچنان دفاع مقدس
غرب از رقابت در حوزه انرژی می‌ترسد
سرهنگ رحیمی فرمانده انتظامی لاهیجان شد
اعلام ترکیب تیم ملی فوتسال ایران مقابل مراکش
واکنش رسمی وزارت امور خارجه به ادعای تهدید مقامات سابق آمریکا توسط ایران
آخرین خبر از ناپدید شدن دختر وزنه‌بردار ایران در اسپانیا
طرح «من شهردارم» به مدارس می‌رود
دستگیری عاملان قتل یک زن در شب عروسی
رسانه‌ صهیونیستی: حزب‌الله «تله مرگ» برای اسرائیل آماده کرده است
اجرای موفق مانورهای مداری ماهواره چمران ۱
فوری| جواد نکونام استعفا داد
گوگل و مایکروسافت به جان هم افتادند
محسن رضایی: اسرائیل اصلا جرات حمله به ایران را ندارد
اعلام شماره حساب‌های هلال‌احمر برای کمک به غزه، لبنان و یمن
روابط ایران با بانک سرمایه‌گذاری زیر ساخت آسیا تقویت می‌شود
قرارداد ۸۰ میلیاردی مجیدی
صرف سالانه ۱۵ میلیارد دلار واردات محصولات کشاورزی
۳۴۰ نظامی اوکراینی دیگر در یک روز کشته شدند
ساخت۳ بزرگراه در انتهای یادگار، بروجردی و شوشتری
تخفیف در برج میلاد در هفته گردشگری
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top