به گزارش گروه بین الملل «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روابط بین کشورها همواره موضوعی پیچیده و چند وجهی بودهاند و به فاکتورهای متعددی از جمله سیاستها، منافع ملی و مسائل جغرافیایی بستگی دارند. یکی از روابطی که در سالهای اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، رابطه بین ایران و طالبان است. طالبان که از ۲۴ مرداد ماه ۱۴۰۰ که طالبان توانست قدرت را در افغانستان در اختیار بگیرد اکنون بعنوان مسئله ای تازه برای سیاست خارجی ایران ظهور یافته است و از سوی دیگر با توجه به موقعیت ژئوپلتیک افغانستان و تأثیرگذاری خود در منطقه، رابطه ایران با آنها اهمیت بسیاری دارد از این رو در این گزارش قصد داریم به بررسی تاریخچه، چالشها و چشمانداز آینده روابط ایران و طالبان بپردازیم.
مروری بر تاریخچه روابط ایران با طالبان
در دوره اول حکومت طالبان بر افغانستان در دهه ۹۰ میلادی ایران به همراه هند و برخی دولتها به حمایت از ائتلاف شمال به رهبری احمد شاه مسعود پرداخت؛ کشتار وحشیانه شیعیان افغانستان و رفتار طالبان با هزارهها یکی از عوامل اصلی اختلاف بین جمهوری اسلامی و طالبان بود. اختلاف با طالبان تا جایی پیش رفت که ایران پس از قتل ۱۱ دیپلمات خود در مزار شریف به دست طالبان در سال ۱۹۹۸ میلادی در آستانه یک حمله بزرگ به افغانستان و رویارویی با این گروه افراطگرا قرار گرفت که رهبر انقلاب در نهایت از وقوع چنین نزاعی جلوگیری کرد.
روابط ایران و طالبان همواره متاثر از عوامل متعدد و بسیاری بوده است، زمانی که طالبان در افغانستان قدرت را به دست گرفت. در آن زمان، ایران به عنوان یکی از کشورهای همسایه با توان تأثیرگذاری مهم در منطقه، روابطی با طالبان برقرار کرد. ایران، با توجه به تفاوتهای فرهنگی، مذهبی و سیاسی با طالبان، روابطی نسبتاً پیچیده با آنها داشت و از همان زمان تلاش میکرد تا تأثیر خود را بر طالبان افزایش دهد و به طور همزمان روابط خود را با گروههای اپوزیسیون افغانستانی نیز حفظ کند.
در دوسال اخیر که طالبان مجددا توانسته است قدرت را در افغانستان تصاحب کند، دعواهای کهنه ایران با افغانستان بر سر مسائلی از قبیل حق آبه هیرمند و... باعث شده است که بر پیچیدگیهای روابط دو کشور افزوده شود از سوی دیگر تلاش طالبان برای محکم نمودن پای خود در حکومت و اقداماتی که پس پرده برای ارتباط گیری با آمریکا در دستور قرار داده است خطرات امنیتی و سیاسی تازهای برای دو کشور به همراه خواهد آورد، ایران در دو سال اخیر براساس اصول حسن همجواری با افغانستان و طی چند دهه گذشته با پذیرش نزدیک به دو میلیون مهاجر افغان بر اثر جنگ داخلی و اشغال خارجی افغانستان سعی در رفتاری مطالبق با حسن نیت در روابط دو کشور داشته است، در دوره بیثباتی سیاسی طی دو سال گذشته که طالبان قدرت را در این کشور در اختیار داشته و نوعی انسداد سیاسی بینالمللی هم برای افغانستان به علت عدم تمایل جامعه جهانی برای همکاری با طالبان شکل گرفته، تلاش کرده تا کمکهای بشردوستانه به مردم افغانستان را متوقف نکند.
شاید این مساله باعث سوءاستفاده و سوءبرداشت مقامات حاکم بر افغانستان شده و به نوعی برخی از محافل نزدیک به مقامات طالبان در افغانستان این مساله را مطرح میکنند که ایران به دلیل نگرانیهای امنیتی که از طرف طالبان دارد، تلاش میکند برخی امتیازات اقتصادی یا سیاسی را به طالبان بدهد تا بتواند امنیت را در مرزهای خود حفظ کند.
ایران در سالهای اخیر به ویژه در مساله مبارزه با تروریسم در منطقه غرب آسیا نشان داده که هم به امنیت کشورهای منطقه توجه دارد و هم تلاش میکند امنیت خود را صدها یا هزاران کیلومتر فراتر از مرزهای ایران تعریف کند. از این رو ایران این توان را دارد که بتواند منافع خود را در نوع روابطش با افغانستان تأمین کند. اما متاسفانه در دو سال گذشته نوع نگاه بشردوستانهای که ایران به افغانستان داشته موجب سوءبرداشتها از طرف حاکمان افغانستان شده و آنها این را به غلط به نقطه ضعف ایران تلقی کردند.
در حالحاضر رویههای نامتعارف در عرصه سیاست داخلی طالبان سبب شده که جامعه جهانی نسبت به گذشته تردیدهای بیشتری را نسبت به شناسایی حکومت رسمی طالبان ابراز کند و به همین دلیل است که از جمله کشورهای غربی هم حاضر نیستند که حاکمیت طالبان در افغانستان را به رسمیت بشناسند، در حالیکه با شناسایی رسمی حاکمیت طالبان در افغانستان مسیر ادامه کمکهای بشردوستانه به افغانستان تسهیل خواهد شد.
در شرایط فعلی بهرغم دیدگاههای مستبدانه از سوی طالبان در عرصه سیاست خارجی، همچنان جمهوری اسلامی ایران مسیر گفتوگو و دیپلماسی را باز نگه داشته اما چنانچه طالبان در فرآیند انجام تعهدات خود در قبال موضوعات حقوقی و اختلافی دو کشور از قبیل حقآبه ایران از هیرمند بخواهد همچنان بر سیاست گذشته خود اصرار داشته باشد، به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران سیاستهای خود را مورد بازنگری قرار میدهد و تعاملی که در حال حاضر با حاکمان فعلی در افغانستان دارد، تا حد قابل توجهی کاهش پیدا میکند
چالشها روابط ایران با طالبان
در طول دهههای گذشته، روابط ایران و طالبان با چالشهای فراوانی ر وبرو شده است که موجب شده است روابط دو طرف همواره با کش و قوس های فراوان همراه باشد، با نگاه کلی به روابط ایران و طالبان برخی از اصلیترین چالشهای روابط طرفین را میتوان به صورت اجمالی در موارد زیر خلاصه نمود:
اختلافات ایدئولوژیک
طالبان یک گروه اسلامی متشدد است که به تفسیر خاصی از اسلام عمل میکند. ایران اما به عنوان یک کشور با جمعیت شیعه و با تفسیر متفاوتی از اسلام، با ایدئولوژی طالبان تضادهای بسیاری دارد. این تضادها میتواند بر روابط دوجانبه تأثیر منفی بگذارد و باعث تشدید نگرانیهای امنیتی برای ایران شود.
امنیت مرزی
ایران با توجه به همسایگی با افغانستان، مستقیماً تحت تأثیر سیاست های امنیتی طالبان قرار میگیرد. در صورتی که طالبان قدرت خود را در افغانستان تثبیت کند، این میتواند به خطر امنیت مرزی ایران وارد شود. عملیات تروریستی، قاچاق مواد مخدر، ترافیک مهاجران غیرقانونی و غیره، تنها بخشی از چالشهای امنیتی مرزی است که ایران با آنها مواجه خواهد شد.
رقابت منطقهای
روابط ایران و طالبان نیز در قالب یک رقابت منطقهای بین نیروهای مختلف واقع شده است. در افغانستان، کشورهای دیگری همچون پاکستان، هند، روسیه و آمریکا نیز دخالت دارند و هرکدام سعی میکنند تأثیر و توانمندی خود را در این کشور تقویت کنند. ایران نیز با برخی از این کشورها اختلافات و تنشهای منطقهای دارد، که ممکن است بر روابط ایران و طالبان تأثیرگذار باشد رقابت منطقهای میتواند منجر به تضعیف نفوذ و تأثیر ایران در افغانستان شود و این مسئله روابط با طالبان را به چالش بکشد.
چشمانداز آینده روابط تهران و طالبان
چشمانداز آینده روابط ایران و طالبان بستگی به عوامل متعددی دارد، از جمله نحوه تشکیل دولت در افغانستان، سیاستهای منطقهای و جهانی و روند پیشرفت صلح در افغانستان. اگر طالبان توانایی تشکیل یک دولت پایدار و پذیرفتن نقش متعادلتر در صلح را نشان دهد، احتمال تعاملات بیشتر و همکاری با ایران نیز افزایش مییابد. با این حال، ایران نیز به دلیل منافع امنیتی و سیاسی خود، از طالبان انتظارات خود را دارد. ایران ممکن است تمایل داشته باشد تا با تسهیل دیالوگ بین طالبان و دیگر گروههای افغانستانی، به راهحل سیاسی در این کشور کمک کند و در عین حال بر روابط امنیتی و اقتصادی با افغانستان سرمایهگذاری کند.
در نهایت، باید توجه داشت که روابط ایران و طالبان پیچیده و پویا هستند و تحت تأثیر عوامل متعددی قرار میگیرند. هرچند که چشمانداز آینده دقیق قابل پیشبینی نیست، اما با رویکرد تعاملی و متوازن، ایران در روابط تهران و طالبان چندین عامل تأثیرگذار دیگر نیز وجود دارد که میتواند در تعیین مسیر آنها نقش مهمی ایفا کند که در ذیل اجمالا به مرور آنها خواهیم پرداخت:
تأثیر جامعه بینالمللی
رفتار و سیاست ایران و طالبان نیز تحت تأثیر جوامع بینالمللی، به ویژه آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل قرار میگیرد. اعمال تحریمها علیه ایران و طالبان، تعهدات بینالمللی و نگرانیهای امنیتی دیگر کشورها میتواند به شکلی مستقیم روابط آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
عوامل داخلی
سیاستها و تصمیمات داخلی هر دو طرف نیز نقش مهمی در روابط ایران و طالبان ایفا میکند. این شامل نیتها، مصالح داخلی، رهبری و ارتباطات سیاسی داخلی است. تغییر در سیاست داخلی هر یک از طرفین میتواند به تغییر در روابط آنها منجر شود.
تأثیر نیروهای رقیب
حضور نیروهای رقیب در منطقه نیز میتواند روابط ایران و طالبان را تحت تأثیر قرار دهد. این شامل حضور نظامی آمریکا و نیروهای نظامی دیگر در افغانستان، تأثیرات امنیتی این نیروها در منطقه و تعاملات آنها با طالبان است. تغییر در تعاملات نیروهای رقیب میتواند تأثیر مستقیمی بر روابط ایران و طالبان داشته باشد. در نهایت، باید توجه داشت که روابط ایران و طالبان پیچیده و پویا هستند و تحت تأثیر عوامل متعددی قرار میگیرد. بنابراین، تحلیل دقیق و پیشبینی دقیق در مورد آینده این روابط بسیار دشوار است.
با این وجود، برخی از پیشبینیهای ممکن درباره آینده روابط ایران و طالبان عبارتند از:
1. تعاملات محدود: احتمالاً روابط ایران و طالبان در آینده نیز با تعاملات محدود و براساس منافع مشترک پیش خواهد رفت. هر دو طرف ممکن است به دنبال حفظ منافع خود و کاهش تهدیدهای امنیتی باشند، اما توافقات گسترده و روابط صمیمی و نزدیک احتمالاً کمتر خواهند بود.
2. مذاکرات صلح: اگر طالبان توانایی تشکیل یک دولت پایدار را در افغانستان نشان دهد و به مذاکرات صلح با سایر گروهها در این کشور مشارکت کند، این میتواند فرصتی برای تقویت تعاملات ایران و طالبان فراهم کند. ایران ممکن است به عنوان یکی از کشورهای همسایه و با تجربه در مسائل افغانستان، در فرآیند صلح و ثبات در این کشور نقش فعالتری داشته باشد.
3. تأثیرات منطقهای: تغییرات در منطقهای مانند تغییرات در سیاستهای کشورهای همسایه و منطقه، تأثیر قوی بر روابط ایران و طالبان خواهد داشت. این شامل تأثیرات مثبت یا منفی همسایگان ایران مانند پاکستان، هند، روسیه و ترکیه است. این کشورها میتوانند به عنوان عواملی تقویتکننده یا محدودکننده روابط ایران و طالبان عمل کنند.
گزارش از محمد جهاد