استقلال و آگاهی دو کابوس بزرگ پهلوی

به گزارش گروه سیاسی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ رهبر معظم انقلاب به طور مکرر در سال های گذشته نسبت به بازخوانی و گنجاندن اسناد لانه جاسوسی در کتب درسی متذکر شده اند، ازآنجاکه عدم تحقق این مطالبه همچنان پابرجاست ایشان همچنان در سخنرانی های خودمسئله گنجاندن این اسناد در کتب درسی را مطرح می کنند و بارها تاکید داشتند نسل جوان ما، نسل جدید ما باید بفهمد و بداند که آمریکا با اینجا چه کرده است و چه توطئه‌هایی زیر سر داشته است.

           بیشتر بخوانید: نفوذ در مراکز علمی و فرهنگی/ قلب سازمان سیا باید در دانشگاه باشد

واقعه تسخیر لانه ی جاسوسی آمریکا در ایران در آبان ماه ۱۳۵۸ را می توان یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران دانست. اهمیت و عظمت این حادثه به صورتی بود که امام خمینی (ره) آن را «انقلاب دوم» نامیدند. از مهم ترین نتایج این حرکت انقلابی، دستیابی دانشجویان به اسنادِ جاسوسی و توطئه گری دولت آمریکا در ایران بود.

از این رو خبرنامه دانشجویان ایران قصد دارد با بازخوانی اسناد بدست آمده از طریق واقعه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به بررسی و چگونگی نفوذ در دانشگاه از دیروز تا امروز بپردازد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در اردیبهشت ۱۳۵۹ قانون تشکیل "شورای عالی فرهنگ و آموزش عالی" به تصویب شورای انقلاب رسید و به دنبال آن به منظور ایجاد تحولی اساسی در دانشگاه‌ها، ستادی با عنوان ستاد انقلاب فرهنگی با فرمان امام خمینی (ره) تشکیل شد.

انقلاب اسلامی ایران با توجه به ماهیت و ویژگی‌‌های جهانی و جهان‌‌شمولش، بزرگ‌‌ترین شوک و تأثیر را به علوم انسانی و اجتماعی غرب وارد کرد و معادلات سیاسی جهان و راهبردهای جهانی ابرقدرت‌‌ها را در بلوک‌‌بندی‌‌های اقتصادی، سیاسی و استراتژیک مانند پیمان سنتو به هم‌ریخت و پس از خروج از آن، عضو جنبش عدم تعهد شد .از این رو دشمن همواره درتلاش برای ضربه زدن می باشد. از نظر دشمن نفوذ فرهنگی، کم‌هزینه‌ترین و پرسودترین راه تسلط دشمن بر جامعه اسلامی است وغرب زمانیکه خواست در ایران، پایگاه تسلط خودش را مستحکم کند، از راه روشنفکری وارد شد و مبدا ورود به نفوذ فرهنگی را دانشگاه انتخاب کرد.

در سند شماره (۳۱) به تاریخ ۱۹ شهریور ۵۸ از سفارت آمریکا در تهران ملزومات نفوذ درخواست شده به شرح ذیل است: "ما معتقد هستیم که نیاز مبرم کنونی ما یک ”کارمند امور فرهنگی عالی “ به اضافه یک ایرانشناس است که فارسی را خیلی خوب بداند و یک رابط بسیار عالی باشد چنین شخصی برای پر کردن فاصله ارتباطی و فعالیت برای ایجاد ارتباط فرهنگی خصوصاً در بخش دانشگاه و حتی شاید در میان رهبریت اسلامی ضروری است."

باور جاسوسان آمریکائی بر این است که نفوذ در افکار به منزله پیروزی در استعمارگری بدون داشتن جنگ وخونریزی می باشد.در همین راستا پس از بررسی ها و دخالت ها در اوضاع ایران نتایج حاصله از جاسوسی را در نامه ای با سر تیتر خیلی محرمانه به تاریخ ۴ مهر ۵۸ به سفارت آمریکا ارسال کرده و پیشنهادات مفروضی را چنین عنوان داشتند:
"با چند مشاور و راهنمای دانشجویان خارجی که دقیق انتخاب شده اند و از دانشگاه هایی هستند که در اداره دانشجویان اسلامی و ایرانی خبره و ماهر میباشند همکاری کنید تا:
الف: در این دوره تغییرات در ایران نیازهای پدید آمده و گرایشات دانشجویان ایرانی را ارزیابی نمایید.
۵ــ در جستجوی مؤسسات آموزشی آمریکایی باشید که در ارتباطات یا حمایت از دیگر عملیات مبادله آموزشی در کشورهای جهان سوم از قبیل فعالیتهای دانشگاه نبراسکا )اوهاما( در پاکستان شرکت می جویند و نیز در پی امکانات دعوت از دانشجویان یا دانشگاهیان ایرانی برای شرکت جستن در چنان سمینارهایی یا پروژههایی باشید که اندیشه روشنفکری و تماس مداوم را پرورش میدهند.
۶ـ افزایش تدریس انگلیسی فعلی آژانس بینالمللی ارتباطات٬ انجمن ایران و آمریکا و مؤسسات فرهنگی را به این شرط که ادعاهای اداری برای خسارت های قبلی و مصادرات توسط مقامات ایرانی قبول شود مورد بررسی قرار دهید.( سند شماره ۶۷)

به دلیل اینکه دانشگاهیان در مورد مسایل سیاسی ایران خیلی صریح تر ومستقیم تر نظر می دهند پس باید مشاوره سیستماتیک و مرتب با جامعه دانشگاهی وجود داشته باشد. 
ضمن نظارت مرتب بر انتشارات باید  از منابع زیادی استفاده کرد. مطالبی که مورد پوشش قرار می گیرند باید شامل رساله های دکترا نیز باشند.( سند شماره۵۶)

استقلال ایرانی پس از انقلاب اسلامی
آنچه در سیاست نظم نوین جهانی عمدتا توسط ایالات متحده آمریکا مطرح می شود، مسئله همرنگ سازی فرهنگهاست.به این معنا که همه فرهنگ ها باید با فرهنگ سرمایه داری غرب هماهنگ و همرنگ شوند.اما حرکت انقلاب اسلامی ایران در خلاف جهت این موضوع شکل گرفت. و همچنان براین باور بوده است اسلام خود بعنوان یک فرهنگ جهانی مطرح است، هیچگونه سازگاری با فرهنگ مادی و سلطه گر اروپایی و آمریکایی ندارد و به همین علت، بیشترین توجه سلطه گران غربی به تهاجم فرهنگی علیه ایران اسلامی و نهادهای آن بوده است و سعی شده تا فرهنگ غنی را از اساس و پایه سست نمایند. در اسناد به دست آمده از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران این برنامه ریزیی ها و دخالت ها در خصوص ورود به امور آموزشی و وتحصیلی و همسان سازی آموزش ها مطابق با خواست وفرهنگ غرب  کاملا مشهود است.

نمونه ای از این تلاش ها در اسناد لانه جاسوسی دیده می‌شود:
سرّ ی ـ غیرقابل رؤیت برای بیگانگان
۲۱ فوریه ۱۹۷۰ ـ ۴۸/۱۲/۲
باهری حدود ۲۰ تن ازفارغ التحصیلان جوان ایرانی در خارج را استخدام کرده است تا درباره پژوهش های علمی و مشکل انتشارات در ایران٬ روشهای بهبود آموزش معلمین تا سطح دانشگاهی٬ بازرسی از دانشگاههای ایـران و تـجهیزات تـحقیقاتی و سـایر برنامه های مربوط به تحقیقات و آموزش عالی در ایران کار کنند. 

استقلال و آگاهی دو کابوس بزرگ پهلوی
مکتب اسلام، بعنوان یک ایدئولوژی انقلابی و تشکیل حکومت دینی، پی جویی استقلال کشور در قالب شعار نه شرقی و نه غربی، احیاء ارزشهای دینی و بازگشت به فرهنگ خویشتن و نفی فرهنگ سرمایه داری و کمونیستی و نهایتا ارائه یک الگوی جدید سیاسی برای کشورهای اسلامی و تحت سلطه جهان از مهمترین دستاوردهای و اهداف انقلاب اسلامی بود که قدرتهای استعمارگر در دو دنیای سرمایه داری و کمونیسم را به مبارزه طلبید.

استقلال و آگاهی که دو کابوس بزرگ وهمیشگی رژیم پهلوی بوده است.همین خودباختگی و ترس پهلوی بود که آنچنان اطمینان خاطری به آمریکائیان داد تا جاسوسان آمریکایی دخالت های خود در امور علمی آموزشی را اولتیماتومی برای رژیم پهلوی عنوان کنند. 

وابستگى ذلّت‌آمیز به قدرتهاى خارجى، بى‌اعتنائى به پیشرفت علمى، ترویج خودکم‌بینى ملّى و بزرگنمایى غربى در کار علمى که عملا پیشرفتی محسوب نمی‌شد تنها نمونه ای کوچک از خدمات ارزنده پهلوی به جامعه ایران از طریق غرب است.در زیر نمونه هایی از حرکت علمى  که به معناى واقعى کلمه اصلاً وجود نداشت را در تلگراف های جاسوسان آمریکائی به دست آمده از اسناد لانه جاسوسی مشاهده می‌شود:
" خواست اعلی حضرت به خلاص کردن دانشگـاه از تهدیدات سیاسی افراد٬ هم دانشجویان و هم اساتید٬ میباشد. مـابقی آن بـرای روسـفیدی در مـقابل آمریکائیان است. او گفت که نحوه آموزشهای عالی در دانشگاهها و نحوه آموزش در دبیرستانها به وضوح نشان میدهد که هدف رژیم به جای زیاد کردن تعداد افراد باسواد و تحصیلکرده در ایران٬ کاهش آنها میباشد به طور کاملاً واقعگرایانه٬ از دید این رژیم٬ جامعه تحصیل کرده٬ آگاهتر و ناراضیتر است وبنابراین جامعه خطرناکتری است." ( ۱۶ سپتامبر ۱۹۶۳)

مثال های دیگر از وابستگی آموزشی ایران از آمریکا در اسناد لانه جاسوسی:
دانشگاه پهلوی تجربه بینظیری در نـظام آموزشی ایران بوده است.
تدریس در این دانشگاه که براساس الگوهای امریکایی ساخته شده است به زبان انگلیسی صورت میگیرد.( تاریخ: ۵۷/۲/۱۲)
دانشجویان ایرانی عموم اً مدرک دوره را اولین هدیه دریافت شده میدانند٬ لذا برای نمره بیشتر با استادان چانه میزنند. خانم فوربز اظهار داشت که این مسئله فقط در سطح آموزش های دانشگاه نیست. تا زمانی که تکنیک های آموزشی در تمام سطوح٬ از دبستان به بالا٬ به طور کامل تغییر نیابند٬دانشجویان در بکارگیری عملی آنچه که آموخته اند٬ کارآیی نخواهند داشت روشهای تدریس اعضای تیم Penn ٬ اثر مثبت در روش تدریس سایر استادان داشته است که بسیاری از آنها٬ حداقل در دانشکده پزشکی٬ در آمریکا تحصیلکرده اند. ( ۱۰ ژوئیه ۱۹۶۹ ـ ۴۸/۴/۱۹)"

آمریکا به دنبال انقلاب آموزشی در ایران
تجربه تاریخی، منطق نظری استکباری نشان می دهد، اعتماد به قول آمریکا و یا دست کشیدن از مقاومت در برابر آمریکا و یا تسلیم خواسته های کاخ سفید شدن با هر توجیهی، بجز خفت ملی و تحقیر فرهنگی و عقب افتادگی اقتصادی و سیاسی ، هیچ سودی و هیج نتیجه ای برای مردم ایران ندارد. تجربه وابستگی کشور به غرب در دوره پهلوی و ادعای، پیشرفت و تحول آمریکائیان حاکی از آن است این خوشخدمتی ها هیچگاه راضی کنده نبوده بلکه تسلیم محض بودن وبازگشت به دوره برده داری که میراث غیرقابل انکار تاریخ آمریکا و اروپا و خواسته اصلی تفکر غربی است را هدف دارند.

همچنین در خلال تلاشهای دشمن و عوامل و ایادی امریکا، یعنی گروهکهای چپ و راست و منافق، به بهانه حفظ سنگر دانشگاه و مخالفت با تعطیل شدن آن و تقابل با انقلاب فرهنگی، با به راه انداختن هیاهوی بسیار به جنگ و جدال و خونریزی وسنگربندی مشغول شدند و آن چنان ماهرانه جو را آماده ساختند که گویی این بخش نیز جزئی از طرح کلی تجاوز نظامی بوده است. 

نکات برجسته دیگر درباره  انقلاب آموزشی آمریکا به تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۴۸وزارت خارجه آمریکا از سفارت آمریکا در تهران در قالب شکواییه ای به صورت زیر است:
بعضی از واحدهای درسی قدیمی تر با شدت بیشتر دنبال شده و واحدهای درسی جدیدتر نیز به برنامه بعضی از دانشگاهها اضافه شده و تغییرات دیگری نیز صورت گرفته است.  با این حال به دو شکوائیه بسیارمهم که یکی اصلاح دانشگاهها و دیگری مشارکت دانشجویی است که به مفهوم واقعی پرداخته نشده و به ناچار باید چنین نتیجه گیری کرد که علی رغم تحرک ایجاد شده در انقلاب سفید از طریق انقلاب آموزشی و از بین رفتن مسائل جزئی توسط همین انقلاب٬ انقلاب آموزشی نتوانسته است بسیار از موانع موجود در راه اصلاح برنامه آموزشی کشور را از میان بردارد. (سند شماره ۳)

نکته قابل تامل در خصوص دشمن شناسی دقیق بنیانگذار انقلاب اسلامی است.در پرتو این ویژگی است که امام دشمن‏‎ ‎‏اصلی و خطر عمده را در مراحل مختلف‏‎ ‎‏حیات سیاسی خویش باز شناخت و‏‎ ‎‏متناسب با آن به مقابله با توطئه‌ها و‏‎ ‎‏دسیسه‌های دشمن همّت گماشت. امام خمینی(ره) در مقابل تلاش های دشمن برای نفوذ فرهنگی در مراکز علمی از فرصت آغاز سال تحصیلی استفاده کرده و در سخنرانی خطاب به نمایندگان دانشگاه علیه «شیاطین (بیگانه) که می خواهند همه چیز را که ما داریم ببرند» هشدار می‌داد. امام خمینی (ره) دانشگاهها را مرکز اعصاب کشور نامیده، و فرمودند:«بیگانگان نمی خواهند که ما این مراکز دانش را داشته باشیم و حتی مدارس علوم الهی را». ایشان مردم ومسئولان را برای اعاده ارزشهای سنتی و اسلامی و ایرانی در سیستم آموزش و پرورش ایران فراخوانده و ضمن تأکید بر لزوم قطع روابط با غرب و با تکیه بر آن گفتند: وابستگی فرهنگی به ابرقدرتها منجر به وابستگی در سایر زمینه های فعالیت می شود. تا زمانی که ملل مستضعف استقلال فرهنگی و فکری به دست نیاورند استقلال در هیچ زمینه دیگری نمی تواند وجود داشته باشد.

درهمین راستا موضوع تأسیس سازمانی مستقل به نام سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) به لحاظ اهمیت به تصویب رسید، با این هدف که در زمینه علوم انسانی به‌ویژه از نظر پیوند آنها با مسائل اسلامی به تدوین کتب مبنایی از قبیل مبانی اقتصاد اسلامی، مبانی حقوق اسلامی، سیاست اسلامی، فلسفه سیاست و ... ـ و نیز کتب درسی برای دانشگاه‌ها بپردازد.
این سازمان با نام «سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی» که اختصاراً «سمت» نامیده می‌شود، پس از کسب مجوزهای قانونی، از اواسط سال ۱۳۶۴ به عنوان یکی از سازمان‌های وابسته به وزارت علوم فعالیت خود را آغاز کرد.

انقلاب اسلامی نقطه آغاز سایر انقلاب ها
از آنجا که انقلاب اسلامی ما، در بن و بنیاد انقلابی فرهنگی است و در انقلاب فرهنگی، سهم عمده بر عهده علوم انسانی است.
منابع انسانی در هر جامعه ای عامل تعیین کننده  خصوصیت روند توسعه ی اقتصادی و اجتماعی آن جامعه است. بهره برداری از نیروهای انسانی فعال، مبتنی بر مهارت ها و دانش مردم در جامعه است. مهارت ها و دانش نیز تحت تأثیر آموزش ها و پرورش های جامعه است. بنابراین این مسأله دور از واقعیت نیست که پیشرفت تحصیلی یکی از عناصر اصلی توسعه انسانی است.

با مطالعه وضعیت کشورهای در حال توسعه به روشنی می‌توان به ارتباط مستقیم بین عامل سواد و توسعه پی برد. بیشترین میزان فقر، بیماری، خرافات و سایر معضلات اجتماعی و به ویژه آثار شوم استثمار فرهنگی در مناطقی از جهان وجود دارد که بیشترین آمار بی‌سوادان را دارا می‌باشد. در این راستا مقایسه ای را در شاخص های معدودی از سواد و فعالیت های علمی در دوران قبل و پس از انقلاب اسلامی انجام شد تا تفاوت ها و تغییرات بوجود آمده براساس آمارهای مستند و موجود از دوران پهلوی و حکومت اسلامی مشخص گردند.

مقایسه وضعیت علمی کشور در دوران پهلوی و پس از انقلاب اسلامی قابل تأمل است؛ درصد نرخ سواد از ۴۷/۲ درصد به ۹۳/۲ درصد افزایش پیدا کرده است، رتبه رشد علمی ایران در جهان از رتبه ۵۲ به رتبه ۱۷ ارتقاء یافته است، بیش از ۶۸۰ مجله علمی پژوهشی در کشور منتشر می شود و جزء ۱۰ کشور اول در هوافضا، المپیاد علمی، انرژی هسته ای، سلولهای بنیادین و نانو تکنولوژی هستیم.

 ادامه دارد...

گزارش از معصومه احمدی