به گزارش گروه سیاسی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ رهبرمعظم انقلاب همواره تاکید داشته اند خطرناکترین نفوذها نفوذ فرهنگی است ایشان فرمودند: دشمن گاهی به عنوان یک چهرهی علمی جلو میآید. خیلی از این مراکز علمی که استادها وگاهی اوقات دانشجوها یا اعضائی که خودشان را در آن هیئت علمی نفوذ دادهاند، اعضای امنیّتی سیآیای و موساد و مانند اینها را به عنوان چهرهی علمی دعوت میکنند. مینشینند و ارتباطات برقرار میکنند. حالا این ارتباطات بعدش به کجا برسد، این را دیگر خدا میداند؛ اگر نتوانند جذبش کنند، اگر نتوانند فریبش بدهند، حدّاقلّش این است که ذهن او را خراب کنند! دشمن این جوری وارد میشود. خودشان را مؤدّب جا میزنند، باهوش جا میزنند، بعد معلوم میشود که اینها کلاه ما را برمیدارند.( ۱۴۰۱/۰۷/۲۷)
به فرموده ایشان نفوذ موضوعی نیست که در حال حاضر مطرح شده باشد، بلکه با شروع انقلاب و ایجاد چالش در نظم جهانی و نظام سلطه توسط ایران به عنوان نقطه کانونی و هدف نظام سلطه علیه کشورهای برهم زننده نظم جهانی به کار رفت و به علت شرایط خاص به وجود آمده کنونی دراین مقطع برجسته شد.
امید است این بیانات تلنگری در ذهن مسئولان و مخاطبان ایجاد کند تا چارهای برای آن بیاندیشند و مسئله نفوذ را در دستور کار سازمانها و جریانهای انقلابی خود قرار دهند.
در ادامه سعی برآن است با بررسی اسناد بدست آمده از تسخیر لانه جاسوسی به گوشه ای ازنفوذ جاسوسان آمریکائی در مراکزآموزشی ایران پرداخته شود.
بیشتر بخوانید: نفوذ در مراکز علمی و فرهنگی/ قلب سازمان سیا باید در دانشگاه باشد
تاریخچه آموزش وپرورش در ایران
با تأسیس دارالفنون در سال ۱۲۳۰ هجری شمسی، آموزش و پرورش رسمی و جدید در کشور پایهگذاری شد و آموزش و پرورش به شیوه سنتی نیز ادامه یافت.
آموزش و پرورش و تربیت افراد سازنده و اندیشمند که کلید حل مسائل جامعه ماست، با تأسیس دارالفنون توسط امیرکبیر و بعد با تشکیل مدارس و مراکز آموزشی جدید آغاز شد.
این اقدام مؤثر امیرکبیر و پس از او دیگر پیشروان فرهنگی جامعه، مسائل جدید تربیت معلم، کتاب درسی، ارزشیابی و غیره را به وجود آورد. اکنون جامعه ایرانی نزدیک به دو قرن است که به حل این مسائل میپردازد، اما هنوز هم با بسیاری از نارسایی ها و کمبودها روبهروست.
بحران مدیریتی یا بحران جمعیت؟
هرچند نظام جمهوری اسلامی، در طول این سالها، پیشرفتهای شگفتانگیزی در حوزههای علمی، زیرساختهای اقتصادی، هستهای، بهداشتی، سیاسی، امنیتی و دفاعی داشتهاست، امّا بازماندگیهایی نیز داشتهاست. این کاستیها و عقبماندگیهای ناشی از غفلت یا غرضورزی برخی مسئولان، سبب شد در کشور، ظرفیتهایی معطلمانده و از فرصتهای موجود استفادهی مطلوب نشود.
برای نمونه، افزایش جمعیت جوان تحصیلکرده وآمادهی ورود به بازار کار، فرصت منحصربهفردی را در اختیار اقتصاد ایران برای جهش قرارداده بود که در صورت بهرهبرداری از این ظرفیت درونی منحصربهفرد، اقتصاد ایران میتوانست در جایگاه شایستهی خود در اقتصاد جهانی قرارگرفته و نهتنها اقتصاد ایران را با تحرک و جهش اساسی مواجه نماید که روی اقتصاد منطقه نیز تأثیرگذار باشد، امّا با ساختارهای نامناسب و تداوم رویههای گذشته در مدیریت اقتصاد ملی (دولتی و نفتی)، بهرهبردای از این استعدادهای انسانی در کنار ظرفیتهای سرزمینی آنچنان که باید محقق نشد.
جمهوری اسلامی ایران با همه توانمندی هایی که داراست، متأسفانه بعد از گذشت سال ها همچنان نتوانسته چاره ای برای حل برخی مسائل کشور بیابد. این ضعف از آن جهت نیست که کمبود نهادهای اجرایی یا کسری بودجه در این حوزه باشد، خیر؛ در واقع مشکل اصلی ضعف در مدیریت است.
مدیریتی که عموما اولین رویکرد آن حذف یا ایجاد، بدون توجه به زیرساخت های جانبی است.
نمونه ای بارز از این روند را در دهه های اخیر با ساخت بی رویه دانشگاه های مختلف به جهت پاسخگویی به ظرفیت پذیرش دانشجو در پی افزایش داوطلبان ورود به دانشگاه شاهد بودیم.
و امروزه نیز الگوی جدید حذف همان دانشگاه ها به جهت پاسخ به معضل کاهش تعداد داوطلبان حاضر در دانشگاه ، خالی ماندن صندلی ها ونبود اشتغال و... راهکار تخصیص یافته مدیران است.
درست است انقلاب اسلامی تحولی عظیم را ایجاد کرد اما ادامه این تحول بدون مدیریت ممکن نیست.
درواقع پس از گذر از فرازو نشیب های بسیار می توان اینگونه نیزنتیجه گیری داشت؛ اساسا مسئله جمعیت بحران محسوب نمی شود این ضعف مدیریت است که گاهی پرجمعیتی و گاهی کم جمعیتی را بحران تلقی می کند.
در خصوص عدم مدیریت جمعیتی در اوایل انقلاب در سند شماره ۳۲۱ عنوان شده است: "دانشگاههای ایران از نظر اداری و سیاسی در وضع بسیار بدی قرار دارند. از حدود ۵۰۰۰۰۰ نفری که در امتحانات ورودی دانشگاهها شرکت کرده اند، تنها برای ۴۰۰۰۰ نفر جا وجود دارد. اسامی پذیرفته شدگان دوره جدید تاکنون اعلام نشده است و بسیاری از استادان کشور را ترک گفته اند. رشته های تحصیلی مشخص نیستند و..."
سوال اینجاست با گذشت ۴۰سال از انقلاب این رویه همچنان ادامه دار است؟
تغییر و تحول بمعنای خروج از وضع و حالتی و رسیدن و مستقرشدن در وضع و حالتی دیگر است.
در دیدگاه رهبر انقلاب، تحول حرکت جهشی و جهادی در همهی بخشهای اداری و حکمرانی کشور و در بخشهایی از سبک زندگی عمومی است. از نظر ایشان تحول عبارت است از: «حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب و نوآوری در شیوهها، روشها و کارکردها.» تحول باید جهت مثبت و در جهت ارتقاء و تقویت مبانی و اصول انقلاب باشد، وگرنه صرف تحول مطلوب نیست؛ امّا تحول در نظر دشمنان این نظام، یعنی ارتجاع و نفی انقلاب و بازگشت به زمان قبل از انقلاب و دوران وابستگی و عدم استقلال و نزدیکبودن به هنجارهای نظام سلطه جهانی.
تحول یک حرکت جهشی حساب شده است و با تغییر عادی تفاوت دارد. تحول ایجاد تغییر اساسی شتابنده است. بنظر می رسد این روند حذف و ایجاد بزنگاهی از جمله مواردی است که به منافع ملی خسارت وارد آورده است و این مطلب گواه آن است که تحقق آرمانها، جبران عقبماندگیها و بهرهگیری از فرصتها محتاج یک حرکت جهشی و جهادی است و حرکت عادی کفایت نمیکند.
فرارمغزها یا انتقال مغزها؟
انقلاب اسلامی را باید سرآغاز تحولات بزرگ و بنیادین در ایران،جهان اسلام و جهان غیراسلام دانست. بنیانگذارانقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، از انقلاب اسلامی با عناوینی همچون «معجزهی قرن» و «انفجار نور» یاد کردند. انقلاب اسلامی که خود یک تحول بنیادی است، دستاوردهای فراوانی داشته و با شکلگیری نظام اسلامی،برای تحقق جامعهی اسلامی نیازمند تحولات دیگری است.
تحولاتی که بشدت نگرانی جاسوسان آمریکایی دیروز تا طمع کاران امروز را حاصل میشود.
همانطورکه گفته شد ادامه تحول بدون مدیریت ممکن نیست و باید توجه داشت دشمنان همواره از این عدم مدیریت و بی برنامگی به جهت برنامه ریزی برای نفع بیشتر خود استفاده میکنند.
دراین خصوص در سند شماره ۲۲۶ (محرمانه ۳ تیر ۱۳۵۸) می خوانیم، جاسوسان آمریکایی از بیکاری و ظرفیت کم دانشگاه ها در پذیرش دانشجو ابراز خرسندی کرده و از این مسئله برای جذب نیروی جوان از طریق مهاجرت استفاده کرده و معتقدند با این شیوه نفود جانی تازه خواهد گرفت.
نتیجه گیری جاسوسان آمریکایی ازعدم مدیریت در سند شماره ۲۲۶ به شرح ذیل است:
"خوشبینانه ترین پیامد این وضع موجود، هجوم این دیپلمه های بیکار به بخش صدور ویزای دانشجویی آمریکا در سفارت خواهد بود، و بدبینانه ترین پیامد نیز یأس مفرط این فارغ التحصیلان که دانشگاه را آخرین تیر ترکش خود می دانستند و گرایش آنها به سازمان های مخالف با نظام فعلی است. بنابراین، جریان ورود دانشجویان ایرانی به آمریکا و کشورهای دیگر ناگزیر ادامه خواهد یافت و حتی شاید بیشتر هم بشود، و فعالیت های دانشجویی این تازه واردان در مخالفت با همان رژیمی شکل خواهد گرفت که خودشان این همه تلاش کردند تا بر سر کار بیاید."
در سند شماره ۳۳۳ ضمن خوشحالی مجدد از صف های مهاجرت عنوان میشود:
امتحانات (کنکور) در ماه ژوئیه برگزار شد و ۵۴۶۹۱ نفر در آن شرکت داشتند. کمتر از ۴۰ هزار نفر از آنهایی که در این امتحانات شرکت داشتند به دانشکده ها و دانشگاهها در سراسر ایران راه خواهند یافت. در صورتی که دولت موقت ایران طرحهای مبهمی را برای پذیرفتن حدود ۲۰۰ هزار نفر از کاندیداهای سرخورده در یک برنامه بازسازی روستاها اعلام کرده است، به نظر می رسد که این تصمیم به سختی می تواند جوابگوی آن چیزی باشد که آنها بدان امید بسته بودند. بدون شک بیشتر این دانش آموزان که نمی توانند وارد دانشگاههای ایران بشوند به هزاران نفر دیگری که اکنون در بخش کنسولی سفارت آمریکا جهت دریافت روادید به این کشور انتظار می کشند، افزوده می شوند.
آمریکا بهدنبال نفوذ درمحتوای درسی مدارس نسل آینده
آموزش و پرورش یکی از زیرساختهای اساسی پیشرفت هر جامعهای است و به همین دلیل دولتها همواره منابع عظیم انسانی و مالی را صرف تعلیم و تربیت نسل آینده کشور میکنند. در میان عوامل متعددی که در نظام آموزش و پرورش دخالت دارند، محتوای درسی مهمترین آنهاست.
در کناراهمیت انکارناپذیراین موضوع، پرسشی اساسی نیز به ذهن دغدغهمندان خطورمیکند: آیا محتوای درسی تصویبشده برای مدارس ما، شاخصههای لازم برای رشد و بالندگی نسل آینده را دارد؟
دشمن از طریق نفوذ فرهنگی و تغییر در باورها و رفتارهای جوانان ونوجوانان به دنبال این است نیروی جوان ایرانی مسیری را در پیش بگیرد که کاخ سفید میخواهد.
اهمیت تربیت نسل آینده برای آمریکائیان بقدری حائز اهمیت است که بارها با دخالت های مستقیم به دنبال ایجاد راهی برای نفوذ در مراکزآموزشی ایران بوده اند.
درزیر چند نمونه کوتاه از این دخالت ها عنوان شده است:
سند شماره ۵
طبقه بندی: خیلی محرمانه
بعضی جنبه های آموزش جاری ایران بی هدف است و بایستی در آن تجدید نظر شود. دولت ایران در نظر دارد که ۶۰۰ فارغ التحصیل دبیرستان را سالانه تحت نظر سازمان بین المللی کار به خارج اعزام دارد. (اردیبهشت ۱۳۵۱)
سند شماره ۳۲۱ :حتی اگر همه مدارس نیز باز شوند باز یک مشکل دیگر وجود خواهد داشت و آن سردرگمی در ایجاد یک محتوای اسلامی در این نظام تحصیلی خواهد بود که در زمان شاه شدیداً دارای محتوای غیرمذهبی بوده است. حتی شایع است که استعفای وزیر آموزش و پرورش دکتر شکوهی نیز به این علت بوده است که وی نتوانسته با این مشکلات برخورد نماید و جوابگوی فشار دائمی رهبران مذهبی برای هر چه بیشتر اسلامی کردن محتوای مدارس باشد.
صنعتی شریف اعلام کرده است که کلیه معلمین خارجی در آخر ترم بایستی بروند و بعد از این دروس به انگلیسی نخواهد بود. ولی تصمیم نگرفته اند که جزوات فارسی از کجاو چگونه برای تحصیلات فنی تهیه نمایند. (۲۴ اردیبهشت ۱۳۵۸)
سند۳۵۰: متاسفانه دانشگاه ها بازشد.رواج ناامیدی در بین دانشجویان به صورت هدفمند انجام شده ودانشجویان احساس میکنند باوجود انقلاب اما منابع درسی و محتوا ها تغییری نکرده و ازاینکه هنوز همان مباحث قبل را میخوانند ناراضی وناراحتند.
بررسی این اسناد گویای این موضوع است که محتوای درسی با رویکرد اسلامی_ایرانی زنگ خطری برای آمریکاست.
بیشتر بخوانید/ امام خمینی (ره): دانشگاه باید اسلامی و برای مردم باشد
استقلال مقروضی با اجرای سند۲۰۳۰!
استقلال از مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی است که بر اساس آن هرگونه وابستگی به شرق و غرب نفی میشود و مسیر حرکت کشور و سرنوشت آن تنها باید به وسیله خود مردم و در چهارچوب مبانی اسلام ناب تعیین گردد. استقلال در ابعاد گوناگونی از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... جریان دارد که در میان آنها بعد فرهنگی اهمیت ویژهای دارد. چرا که ماهیت انقلاب اسلامی یک ماهیت فرهنگی است. در این میان، کشورهای استعماری و سلطهجو همواره به دنبال نقض استقلال کشورها و تحمیل خواستههایشان بر آنها هستند و برای تحقق این امر، یکی از ابزارهایی که به آن توسل میجویند، نهادها و معاهدههای بینالمللی است. در زمان دولت دوازدهم، موضوع اجرای معاهدهای تحت عنوان سند توسعه پایدار ۲۰۳۰ مورد توجه رسانهها قرار گرفت که نقشه راهی را برای کشورها در عرصههای مختلف ترسیم میکرد و از جمله برای نظام تعلیم و تربیت برنامههای ویژهای داشت.
در آن زمان، موضوع اجرای پنهانی این سند در کشورمان و تحتالشعاع قرار گرفتن محتوای آموزشی مدارس مورد اعتراض بسیاری از فعالان فرهنگی قرار گرفت و رهبر انقلاب نیز به صراحت اجرای این سند را ممنوع اعلام کردند.
اجرای این سند به نوعی بازگشت به دوره سلطه پذیری است،بازگشت به دوره ای که حضور۵ مستشار خارجی در سازمان کتابهای درسی به جهت بازبینی و گنجاندن مطالب موردنظر خود در منابع درسی الزامی بود.
صدای آمریکا: آینده با "استقلال،آزادی،جمهوری اسلامی" است
آمریکا سالهاست که با توجه به ماهیت ضداستکباری انقلاب اسلامی و به خاطر استقلالطلبی جمهوری اسلامی ایران و از دست دادن منافعاش در این خِطه، در عرصههای مختلف، از جمله؛ در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در حال جنگ با این کشور است
ناکامی آنها در جریان حمله نظامی به طبس، بینتیجه بودن اقدامات آنها برای به آشوب کشیدن و ایجاد اغتشاش در کشور، اخذ نتیجه معکوس از اجرای این اقدامات و یا عدم اخذ نتیجه مطلوب در جریان اجرای توطئههای دیگری مثل؛ تخریب، ترور و تحریم نیز، عوامل دیگری هستند که، برتری قدرت فرامادی ایران را به آنها ثابت نموده و مانع از تحقق خیال خام آنها در مورد جمهوری اسلامی ایران شده است.
البته آمریکا آشکارا یا در خفا سال هاست به برتری ایران اذعان داشته است. یک نمونه از ترس آمریکاییان نسبت به ایران در سند شماره ۲۰۴ ۱۴ خرداد ۱۳۵۸ شاهدی است براین ادعا؛
خیلی محرمانه_از سفارت آمریکا در تهران به سفارت واشنگتن
"آینده ای را که پیش رو داریم دارای دو قطب می بینم. یکی جمهوری اسلامی و دیگری عدم وابستگی."
مطالبه رهبرمعظم انقلاب در خصوص آموزش وپرورش
رهبر انقلاب اسلامی همواره به تحصیل دانشآموزان اهمیت زیادی داده است. اولین صحبتهای مقام معظم رهبری درباره تحصیلات دانشآموزان به سال ۱۳۷۹ برمیگردد که با جمعی از طلاب حوزه علمیه قم دیداری داشت که در آن خواستار برنامهریزی آنها برای تحول در نظام درسی و کتابهای درسی مراکز آموزشی بزرگ کشور به خصوص آموزش و پرورش شده بود.
در ادامه و در سال ۱۳۹۳ رهبر انقلاب با جمعی از معلمان و فرهنگیان دیداری داشت که در آن از تقلید نظام آموزش و پرورش ایران از نظامهای آموزش و پرورش غربی سخن گفته شده بود و بیان شد که باید در این سیستم چه از لحاظ قالب و چه از لحاظ محتوا تغییراتی رخ دهد.
همچنین در سال ۱۳۹۷ هم رهبر انقلاب در یک گفتوگوی تلویزیونی اظهار داشته بود که محتوای آموزشی کتابهای دانشآموزان باید مبتنی بر موضوع تحول آموزش و پرورش که قبلتر به آن تاکید کرده بود، تدوین شوند.
با وجود همه پیشرفت هایی که در زمینه کتاب درسی داشتهایم زمانی کتاب مؤثر است که معلم بتواند انگیزه لازم را در دانشآموز ایجاد کند.بنا به فرموده رهبر انقلاب، کتب آموزشی باید به گونهای تغییر پیدا کنند که باعث تقویت هویت ملی در دانشآموزان شوند و در عین حال فرهنگ ایرانی هم به آنها آموخته شود.
مستشاران آمریکایی همواره دراندیشه خلق راهی برای توسعه وپایداری در سلطه گری خود درایران بوده اند و دراین راستا در تلگرافی خیلی محرمانه خطاب به سفارت آمریکا تاکید داشتند سیاست خوب در جهان امروز سیاستی است که بیش از ۲۵ سال قابلیت کاربرد داشته باشد. (سند شماره ۱۲جلد هفتم)
بنظرمیرسد سند۲۰۳۰ کامل شده یکی ازهمان سیاست نفوذ توسعه یافته و پایداری در استعمار است که پس از برنامه ریزی سالیانه، در دولت دوازدهم قابلیت اجرا گرفته است!
مدیریت تحول در نظام آموزش وپرورش
مسائل نظام آموزش و پرورش همواره از نگاه عالیترین مقام جمهوری اسلامی دارای اهمیت فراوانی بوده و رهبر انقلاب بارها به مناسبتهای مختلف، نکات و رهنمودهایی را خطاب به دستاندرکاران این نهاد ارائه نمودهاند. باید توجه داشت که مسئله محتوای آموزشی مدارس از چنان اهمیتی برخوردار میباشد که شایسته است تکتک ابعاد و اجزاء آن مورد واکاوی کارشناسان و صاحب نظران قرار گیرد. محتوایی که هماکنون در مدارس ما آموزش داده میشود، همچون قطبنمایی است که جهت حرکت نسل آینده را تعیین میکند. بیتردید اگر عقربه این قطبنما حتیاندکی انحراف داشته باشد، سالها بعد فاصله زیادی با اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی مشاهده خواهد شد.
بنابراین، تحول و حرکت از وضعیت نابسامان فعلی به وضعیت مطلوب، نیازمند مدیریت است. اگر مدیریت نباشد تضمینی در رسیدن به وضعیت مطلوب نخواهد بود، ضمن اینکه در مسیر تحول قطعاً موانع و مقاومتهایی صورت میگیرد که برای مقابله با آنها مدیریت لازم است. بدون مدیریت توانمند، عبور از موانع میسر نخواهد بود. مدیریتی که برخواسته از انگیزههای الهی و بهرهمند از عناصر تحولآفرین باشد، به تعبیر رهبر انقلاب: "باید مدیریت تحول در سطح دولت باشد و دولتی تحولخواه سر کار بیاید که معتقد به تحول و عنصر تحولآفرین، یعنی جوان مؤمن انقلابی باشد. جوانانی با این اوصاف هم میل و انگیزهی بالا، هم جرئت و هم انرژی لازم برای تحول دارند. تجربه نشان داده است که جوانان با نوآوری و جرئت و توان خود کاریکارستان میکنند".
گزارش از معصومه احمدی